شماره برنامه:۲۶
نام برنامه: خانواده ما قسمت 26- کمک کردن به فقرا با محوریت کودکان کار
موضوع:کمک کردن به فقرا با محوریت کودکان کار
نویسنده: حامد
گویندگان:حامد و ارزو
تایید کننده: سیاوش – سعید – سیامک
آرزو:
سلامی به مهربانی برف بر بوسه های باران به شما همه ی همراهان برنامه خانواده ما
آرزو هستم و بار دیگر به همراه حامد عزیز در خدمت شما عزیزان هستیم
حامد:
من هم حامد هستم و درود میفرستم خدمت شما همه یاران جان و امیدوارم حال دلتون خوب باشه
آرزو:
دقیقاً چقدر خوبه که حال دلمون خوب باشه
و چطور میتونیم حال دلمونو خوب نگه داریم یا اصلاً کی حال دلمون خوبه؟
حامد:
وقتی وجدانمون آروم باشه اون موقع حال دلمون هم خوبه
ولی بعضی وقتا یه چیزایی آدم تو شهر میبینه که خیلی حال دلشو بد میکنه مثلاً من وقتی
یک کودکی رو میبینم که سر چهارراه مجبوره که کار کنه اصلا نمی شه که حال دلم خوب باشه
یا وقتی که میبینم یه پیرزن برای امرار معاشش داره دستفروشی میکنه
و تو نمیدونی چه کاری باید بکنی یا اصلا چه کاری از دستت بر میاد حال دلم خوب که نمیشه که هیچ
عجز و ناتوانی هم
مثل دو تا دست گلوی آدمو میگیره و تبدیل به بغض میشه اون موقع است که حال دل آدم واقعا بد می شه
آرزو؛
مواجه شدن با یک کودک کار آدم رو سر یک دوراهی قرار میده که از یک طرف کودک درخواست میکنه که تو بهش کمک مالی کنی یا جنسی که داره میفروشه رو بخری از یک طرف دیگه همه مددکارا میگن که نباید شما از کودکان کار جنسی رو بخری یا بهشون پول بدی و میگن
این کار هیچ کمکی به اون کودک نمیکنه و باعث میشه که بیشتر از اون کودک سوء استفاده بشه
و تو نمی دونی باید چیکار کنی هر موقعه من با همچین صحنه هایی مواجه می شوم سریع چهره سیروان میاد جلوی چشمم و می گم اگر خدایی نخواسته این کودک فرزند من بود دوست داشتم به عنوان مادرش مردم چطور باهاش رفتار کنن
حامد:
دقیقاً این مهمترین نکته است اینکه شما به هیچ وجه نباید اون کودک و نادیده بگیری اگه قراره بهش پول ندی نده !اگه قراره ازش جنس نخری نخر! ولی بیمحلش نباید بکنی و این خیلی مهمه که یادمون نره درسته اون توی شرایط خوبی نیست ولی اون هنوز یه کودکه وکاملاً معنی محبتو میفهمه
من همیشه سعی کردم که بیتفاوت رد نشم و چند لحظه وقتمو به صحبت وشوخی باهاشون می گذرونم مثل فرزند خودم باهاشون صحبت می کنم وسعی میکنم اصلاً اون لحظه احساس تحقیر نکنه و خودشو یک فرد مهم توی جامعه ببینه این وظیفه هر کسیه که با این معضل اجتماعی برخورد میکنه\حالا اگر میتونیم به شرایط اون کودک برسیم یا مددکاریو میشناسیم که اون کودک رو بهشون معرفی کنیم حتما باید این کارو انجام بدیم
خیلی وقتها شده که این اتفاقات و این معرفی ها باعث بهبود زندگی این کودکان شده
نباید بگیم
حالا اینکه کار من نیست که یا مددکارا هستن خودشون یا این همه کودک کاروجود داره مگه من یه نفره میتونم چه تاثیری داشته باشم
آرزو:
دقیقاً این خیلی بده که ما بگیم خب من چه تاثیری میتونم داشته باشم ما قطعاً موثرترین فرد توی زندگی اون می تونیم باشیم حتی خیلی وقتا بیشتر از اون چیزی که تصورش میکنیم
بزار یه داستانی برات بگم
شاعری بود که در یک کلبه کنار ساحل زندگی میکرد و عادت داشت بعد از ظهرها برای
پیاده روی به ساحل بره
اون روز بعد از ظهر که مشغول پیاده رویه روزانش بود فردی رو دید که کنار موج های ساحل داشت میرقصید
از این که کسی توی اون ساعت مشغول رقصیدن باشه خوشحال میشه و میره به سمتش
نزدیکتر که میشه میبینه اون فرد نمی رقصه بلکه مرتب هی خم میشه از روی زمین چیزی رو برمیداره رو پرتاب می کنه تو دریا
از اون فرد پرسید چیکار داری میکنی جوون ؟
جوون میگه: جزر و مد شده آب داره میره پایین و ستارههای دریایی که موندن رو ساحل امکان داره از بین برن من دارم پرتشون میکنم تو آب تا زنده بمونن !
مرد شاعر که این کار رو خیلی بیهوده می دید نتونست جلو خودشو بگیره و به جوون گفت:
پسر میدونی چند کیلومتر طول این ساحله و چند میلیون تا ستاره الان قراره از آب بیرون بمون
تو یه نفری چه تاثیری میتونی داشته باشی؟
جوون با متانت به حرفهای شاعر گوش داد و خم شد و از چلو پای مرد شاعر ستاره ی دریایی رو برداشت و با قدرت به پشت موج های دریا پرتاب کرد و گفت :
برای این یکی تاثیر داشت!
اون شب مرد شاعر هرچی با خودش کلنجار رفت نتونست برگرده خونه و کنار اون جوون تا صبح مشغول پرت کردن ستارههای دریایی شد
این حکایت همه ی ماست خیلی وقتها ما شاید نتونیم برای کل دنیا موثر باشیم ولی قطعاً میتونیم برای یک فرد تاثیر شگفت انگیزی رو داشته باشیم
حامد:
چقدر این داستان قشنگ و تاثیرگذار بود\ من همیشه به این فکر میکردم که شاید نتونم روی تمام جامعه تاثیر داشته باشم ولی همین که بتونم تاثیر مثبتی رو روی زندگی یک فرد داشته باشم قطعاً وظیفه خودمو نسبت به جامعه ام انجام دادم
یادمه اون موقعها که ایران بودم سهشنبه ها بعد از ظهر با گروه موسیقیم میرفتم برای یک خیریه مددکاری بچههای کار ساز میزدیم
مسئول اون خیریه خانم دکتری بود که تازه از هلند اومده بود به نام خانم دکتر ذوالفقاری همیشه میگفت اگه جایی کودک کاریو دیدی به جای اینکه سعی کنی بهش پول بدی بهش محبت کن بهش توجه کن با این کارجلوی نفرتی که از جامعه داره براش شکل می گیره رو میگیری چون همین تحقیر ها باعث میشه که بعداً اون کودک تبدیل به یک بزهکار بشه و محبتی که از جامعه میبینه اون نفرتو از بین میبره
کاری که خانم دکتر انجام می داد خیلی جالب بود یک کافهای تاسیس کرده بود به نام کافه امید که کسانی که نیاز به کار داشتن از کودکان خیابانی میتونستن تو شرایط خیلی خوب و زیر نظر خود خانم دکتر کار کنند و کمک خرج خانوادهشون باشن و کودکانی که سنشون کم بودم هم کنار همون محل یک مدرسه و کلاس آموزشی براشون تدارک دیده بود تا در کنار تحصیلشون هنر و ورزش هم آموزش ببینن
و از ما خواهش میکرد که اگر جایی کودک کاریو دیدیم حتماً بهشون اطلاع بدیم چون خیلی وقتها دنیای کودکان کار از اون چیزی که ما میبینیم تاریکتره مثلاً میگفت خیلی وقتا کودکانی که کنار چهارراه گل میفروشند کارشون فروختن گل نیست و از اینا برای جابجایی مواد و خرید و فروش مواد هم استفاده میشه و فقط وقتی میتونی با خبر شی که کودک به شما اطمینان پیدا کرده باشه
و همین محبت کردن که باعث میشه اون کودک به شما اعتماد کنه و درخواست کمک کنه
و این امرو به عنوان وظیفه ی انسانی و شهروندی برای هرکس می دونست
آرزو:
کمک کردن به نظر من وظیفه انسانی و شهروندی هر فردی که داره تو یک جامعه زندگی می کنه و فقط مختص به کودکان کار نیست یعنی هر وقت در هر جایی اگر کسی از ما کمکی خواست حتی اگر اون خواسته از توانایمان خارج بود نباید نسبت به اون درخواست بیتفاوت عبور کنیم
متاسفانه تو جامعه بعضی ها رو میبینیم که وقتی یک فقیری یا یک کودک کاری سمتشون میاد عوض کمک کردن به اون فرد با تلخی و بعضاً رفتار خشونت آمیزی اون فردو از خودشون میرونن که این اصلا درست نیست و به دور از فرهنگه اون فرد هم یک انسانه وفقط درخواست کمک کرده
متاسفانه در مورد کودکان و دیالوگ هایی از قبیل : نزدیکم نیا ،ماشینمو کثیف کردی یا بدو برو ببینم تاثیرات بدی رو روی اون کودک میذاره و
ادم دلش آتیش میگیره از این همه سنگدلی برخی از افراد جامعه که این واقعا ترسناکه
حامد:
اینکه در قبال درخواست کمک یک شخصی ازخودمون بی تفاوتی نشون بدیم جامعه روبه سمت خوبی نمی بره و بالاخره دودش به چشم ما هم خواهد رفت
ما نسبت به هم نوع هایمون مسئولیت داریم و این رفتار نشانه ی نفرت توی یک جامعه است چون امکان داره فردا خودمون هم نیازمند کمک دیگران بشیم
و جدا از این استدلال کمک کردن حال دلمونو خوب می کنه
وقتی به کسی کمکی میکنی یک احساس خوبی رو اول خودت تجربه میکنی و اون رضایت از وجود و فردیت خودته که بهت اون حال خوبو میده
بقول حافظ که میگه:
تنش درست و دلش شاد باد و خاطر خوش
که دست دادش و یاریِّ ناتوانی داد
یعنی اونی که دست ناتوانی رو می گیره دل جان خودشو هم به شادی و سلامت میرسونه
وهم خاطر خوش خواهد بود
البته باید دقت کنیم که کمک به دیگران با دخالت فرق داره یا اینکه از روی فخر فروشی و ریا انجام نگرفته باشه
آرزو:
شنیدن درخواست نیازمندان یعنی وجود همدردی در جامعه
عدم وجود همدردی در جامعه یعنی جامعه ی خشن و زندگی در جامعه خشن برای هیچ کسی امنیتی به همراه نداره پس می بینید که ما حتی برای نفع خودمونم مجبور به رعایت اصول اخلاقی هستیم
سعدی شیرازی میگه:
گزیری به چاهی در افتاده بود
که از هول او شیر نر ماده بود
بداندیش مردم به جز بد ندید
بیافتاد و عاجزتر از خود ندید
همه شب ز فریاد و زاری نخفت
یکی بر سرش کوفت سنگی و گفت:
تو هرگز رسیدی به فریاد کس
که میخواهی امروز فریادرس؟
حامد:
در کلام هم در امثال باب ۲۱ ایه ۱۳ می خونیم که
هر که گوش خود را از فریاد فقیر میبندد، او نیز فریاد خواهد کرد و مستجاب نخواهد شد.
یعنی هیچ وقت شما نباید از همدردی و کمک رساندن به نیازمندان خودتونو تبرئه کنید و مستثنا بدونید کلام به ما میگه هر که گوش خود را از فریاد فقیر می بنند یعنی فردی که اعتنایی و مسئولیتی نسبت به قشر ضعیف جامعه خود نداره او نیز فریاد خواهد کرد یعنی اون هم به نیازمندی و ضعف می افته و مستجاب نخواهد شد یعنی اگه خواسته ای داشته باشه بر اورده نمی شه
اولاً باید دقت کنیم که ما همه نیازمندیم و همه فقیریم نسبت به خداوند چون هر چیزیو که میخوایم از او درخواست میکنیم و میگه اگر شما به فکر زیردستتون نباشید زمانی که چیزی از من هم خواستید من هم مثل شما برخورد میکنم
در قسمت اول آیه در مورد فریاد فقیر صحبت میکنه یعنی میگه چیزی که علناً مشخصه برای تو و تو سعی میکنی اون رو کتمان بکنی
در ادامه میگه او نیز فریاد خواهد کرد و مستجاب نخواهد شد
یعنی اینکه عواقب نشنیدن فریاد فقیر باعث میشه که توهم به شرایط بدی مبتلا بشی که می تونه مالی اجتماعی یا حتی از نظر سلامتی باشه اما اون لحظه کسی به فکر تو نخواهد بود
آرزو:
کلام اینجا از دو وجه با ما سخن میگه اول اینکه منع می کنه ما رو نسبت به بی تفاوتی به قشر آسیب پذیر و نیازمند جامعه و میگه برای رسیدن به سعادت شما باید جمع محور باشید
نه اینکه فقط به فکر نیازهای فردی تون باشین
دوم عواقب فردی نگری رو در جامعه برامون توضیح میده و میگه اگر ما فقط به فکر خودمون باشیم چطور می تونه ورق برگرده و همه چیز عوض بشه و وقتی ما نیازمند شدیم کسی به فریادمون نمی رسه و اگر ما به نیازمندان بی توجهی کنیم قطعا خودمون هم نیاز مند خواهیم شد
که در اصل کسی که فقط خودشو میبینه قطعا انسان بدبخت و فقیره
باشه که همیشه گوشهایمان برای شنیدن فریاد فقیران باز باشه تا اگر ما هم روزی فریاد زدیم مستجاب شود
حامد جان برای پایان این بحث می تونی با یک دعا ما رو برکت ببخشی؟
حامد :
حتما عزیزم
دعا ………..
…………………………………………………..
…………………………………………..
امین
آرزو:
امین و همیشه در دستان پرفیض خداوند باشد
حامد:
تا درودی دیگر یدرود