علم و دانش-2010-تلخ و شیرین زندگی

قسمت دهم
نقش علم و دانش در جامعه
سینا:
سلام عزیزان دل . / مهربانان و مهربانوان عزیز. / سینا هستم به اتفاق سالومه جان / یه بار دیگه اومدیم تا چند دقیقه ای رو کنار شما خوبان خداوند باشیم.
سالومه جان / ازت یه سوال می پرسم. / هر چی که تو مغزت داری بگو.
سالومه:
در مورد چی هست!
سینا:
می تونی بگی علم و دانش به چه درد میخوره !؟
سالومه:
( با خنده) عههه / چقدر تو شیرین شدی ! / داری امتحانم میکنی!؟ / مگه مدرسه س  که انشا میدادن علم بهتر است یا ثروت ! !!  /
سینا:
آزمایش خون دادم گفتن قندت بالاس. / واسه همینه که شیرین شدم.
سالومه:
خب حالا مزه نریز. / خب معلومه دیگه. / علم و دانش درک و فهم آدمو می بره بالا./ به نظر من علم قلب آدمو روشن میکنه./ اصلا به کمک علمه که ما تونستیم یه کم بفهمیم تو جهان اطرافمون چه خبره./ مثل همین بیگ بنگ یا خیلی چیزای دیگه . / یا همین قانون های علمی که با کمک تجربه تونستند بعضی از چیزایی که ممکنه تو آینده اتفاق بیفته رو پیش بینی کنند.
سینا:
ای ول آینده نگر . / حالا بگو ببینم تا دو ماه دیگه قرارداد اجاره خونمون تموم میشه . / پیش بینی کن ببینم اجاره ی جدید چقدر میشه ./ فکر نون باش خربزه آبه …
نه…/ خیلی خوب گفتی عزیزم . / دقیقا به کمک همین علمه که تونستیم / از زمین و جغرافیای جهان یه چیزایی بدونیم ./ تازه علت خیلی از پدیده ها رو هم میشه دونست.
سالومه:
آفرین / دانشمند . / خب حالا چی شد این سوال رو پرسیدی!
سینا:
هیچی بابا. / خواستم بدونم هنوز مثل دوران دانشگاه کلت کار میکنه یا نه ! / اون موقع ها خیلی خوب جواب استادا رو می دادی.
سالومه:
جواب تو رو هم خوب می دادم. / یادته منو چقدر سوال پیچ میکردی تو کلاس. / اما من حسابی حالتو جا میاوردم .
سینا:
دقیقا یادمه . / یادته چند بار ازت خواستگاری کردم! / به استادمون خانم دکتر موناسیان گفته بودم که عاشقت شدم و ازش خواستم باهات حرف بزنه.

سالومه:

( با لبخند و دوستی )
آره . / یادمه ./ بذار بازم از اطلاعات خودم برات بگم حالتو جا بیارم / شناخت علمی توی زندگی ما مؤثره / چون تونستیم ابزار و وسایل و روش های جدیدی رو برای زندگی به دست بیاریم و به کمک اون ها کارهامونو آسون تر و سریعتر انجام بدیم. / کلا زندگی بدون علم و دانش که پیش نمیره.! /  این همه   فتن آوری رو  ببین. . این بشر تا کجاها که داره پیش میره!
خب از راه همین علم و دانشه  که / انسان به حمل و نقل سریع / ارتباطات / انرژِی های نو/ ساخت و سازهای راحت و محکم و تولیدات فراوون دست پیدا کرده.
سینا:
خب!!! / اینا رو از کجا میاری !؟ / خسته نمیشی واقعا عزیزم!

سالومه:
از این مغز پرم دیگه./ بازم بگم برات؟؟؟ / یا روت کم شد.عزیزم /
ببین با پیشرفت علم و همگانی شدنش میشه امیدوار بود که یه روزی خیلی از ناشناخته های دیگه برای انسان شناخته بشه و حتی توانایی انسان برای کنترل بیماری ها و مسائل نامساعد طبیعی هم افزایش پیدا کنه.
سینا:
به نظرت میشه که یه روزی انسان به همه ی پرسش ها پاسخ بده؟
سالومه:
اووم  / به نظر من آره . / یکی از دانشمندان گفته  اگه یه دایره رو در نظر بگیری که تو توی مرکزش قرار داری و شعاع اون دایره متناسب با دانش شما باشه /  سطح درون دایره معرف جهان شناخته شده ی شما  / و سطح بیرون / / دنیای ناشناخته ایه که در مرز اون کلی علامت سوال وجود داره / که دانشمندان دارن تلاش میکنند تا جواباشو پیدا کنند. / خب با این اوصاف هم معلومه که هر چی علم و دانش بیشتر بشه / سطح شناخته شده هم بزرگ تر و در عوض تعداد علامت سوالا هم بیش تر میشه./ بنابراین دانشمندترین شخص کسیه که بیشترین سوالاتو تو ذهن خودش داره.
سینا:
پس من الان یه دانشمندم دیگه.!
سالومه:
حتما .  / باشه بابا تو خوبی / اصلا تو دانشمند تو پروفسور.
مثلا الان تو توی محله و بین دور و بریامون / آدم با مهارتی هستی که هم دانش روز داری و هم مهارت اون دانش رو ./ اینجوری برای حل مشکلات شخصی خودتم بهتر می‏تونی تلاش کنی .
درس خوندی که حالا توی جامعه سرت بالاست دیگه . / خب  کمتر اتفاق می‏افته که یه آدم بی‏سواد مثل افراد باسواد از آزادی اجتماعی برخوردار باشه.
سینا:
بازم داری هندونه میزاری زیر بغلما.
سالومه:
نه سینا هندونه چیه! / واقعا دارم میگم / تو با درسی که خوندی در واقع به روح خودت ارزش دادی. / این خودش نعمت بزرگیه./ ببین درک و فهم و شعورت بالاست چون تحصیل کرده ای. / آدم هر چی بیشتر مطالعه کنه شعور انسانیش هم بیشتر میشه./ یه چیز مشخصه. / البته اینو هم بگما اینا نباید باعث غرور یه آدم بشه./ خصوصا تو … / تو همیشه باید جلوی من سرت پایین باشه…( با خنده )
سینا:
باشه خانم معلم عزیز./ سالومه داری بهم اینا رو یاد میدی!
ببین وقتی توی یه جامعه  علم و دانش و فن  / حرف اول رو بزنه /  پس میشه گفت اون جامعه توسعه پیدا میکنه و سطح آموزش بالا میره و نسلی که تربیت میشه پرسشگر و خلاق میشه./
اصلا چه می دونم همین کسری بودجه / ضعف فرهنگ مشارکت / تمرکز شدید / کهنه بودن سبک مدرسه داری / عمیق نبودن تحقیقات / پایین بودن سرانه دانش آموزی / کمبود فضای آموزشی / اینا از مهمترین  مشکلات  موجود در شیوه آموزشی جامعه ی ما و کشورهای جهان سومه.
سالومه:
به نظر منم / آموزش و پرورش مهمترین مساله جامعه س /  که اگه هر ضعفی داشته باشه و بهش رسیدگی نشه  / خیلی به بخش های دیگه جامعه آسیب میرسونه. / چون وظیفه آموزش و پرورش تربیت نیروی آگاه و کارآمد برای کشوره / و توی این سال ها هم اصلا  به این وضعیت رسیدگی نشده. / علم مثل نوره که به انسان شناخت و توانایی می بخشه. / ما با همین علمه که تونستیم جهان رو از ذره های کوچک درون اتم تا جرم های آسمانی و کهکشان ها / تا یه اندازه ای بشناسیم. / هر چند که کاملا یقین نداریم و فقط در حد فرضیه س./ ولی تا اون جا که تونستیم این قانون های علمی رو به کمک تجربه کشف و تایید کردیم .
سینا:
میگن یه روز از مرد دانایی که تو دنیا هیچکی ازش داناتر نبود پرسیدند که شما چطور به این علم و دانش رسیدی ؟ /
مرد عاقل گفت:
اول اینکه توی خوندن علم و دانش / روز اول رو خیلی بادقت می‌خوندم تا جایی  که چشمم خسته می‌شد و روز بعد / اونو به صورت معمولی می‌خوندم و بعد از یک هفته هم به صورت مرور./ واسه همین هیچ‌وقت اون درس از ذهنم بیرون نمی‌رفت.
دوم اینکه هر وقت سؤالی به من داده می‌شد / چند بار سوال رو با دقت میخوندم تا ببینم از من چی میخواد تا جواب درست بدم ./
و سوم اینکه  همیشه به خودم  می‌گفتم یا راهی پیدا می‌کنم یا راهی می‌سازم.
سالومه:
بله . / از قدیم گفتند درخت تو گر بار دانش بگیرد به زیر آوری چرخ نیلوفری را
ببین علم و دانش تو زمونای قدیم چه جوری بوده!!! / وااای این همه بناهای تاریخی رو ببین! / اهرام مصر / دیوار چین / همین تخت جمشید خودمون / کلیساهای قدیمی. / اصلا اون موقعا چه جوری بیماریا رو درمون میکردن ! / ببین آدم چقدر پیشرفت کرد که تونسته به اینجا برسه!!!
سینا:
سالومه گلومون خشک شد. / یه نوشیدنی / بستنی / چیزی داری بیاری بخوریم؟
سالومه:
آره عزیزم. / بستنی هم داریم .
سینا:
( زیر لب با خودش صحبت میکنه)

خدایا چی بود این آیه. بذار پیداش کنم.( آمبیانس صدای ورق زدن کتاب)

سالومه: بفرما اینم بستنی سرد و خوشمزه خدمت آقا سینا و سالومه خانم

سینا:

آهان پیدا کردم./ کتاب امثال  به ما یاد میده که ساده لوحی خود را ترک کنید که خواهید زیست و در طریق فهم گام بردارید و شخص عاقل کسی است که با دانش عمل کرده و راههای خود را درک میکند / امثال حکمت و دانایی را امری اکتسابی می دونه

/ در جای دیگه هم میگه / تعليم من مثل باران خواهد باريد
و مانند شبنم بر زمين خواهد نشست.
كلام من مثل قطره‌های باران بر سبزهٔ تازه،
و مانند نم‌نم باران بر گياهان فرو خواهد ريخت./

سالومه:  به به  چقدر عالی /  ولی بعضی ها میگن  دین مانعی برای علم  و پیشرفت  دانشه  و جلوی ترقی مردم رو میگیره./ اونا میگن ایمان دیگه چیز بیهوده ای شده چون علم به زودی قادر میشه که همه ی مشکلات و سوالات رو حل کنه./ غیر ممکنه کسی در عین حال که یه دانشمند واقعیه / یه مسیحی ایمان دار هم باشه./ بعضی دانشمندا چنان توی تحقیقات خودشون غرق شدن که همین براشون کافیه و به چیز دیگه ای فکر نمیکنن و تو قلبشون ایمان دیگه جایی نداره.

سینا:

پاستور میگه آن چه که انسان ها به واسطه ی علم کشف میکنند  / قبلا خدا آن را به صورت وحی اعلام کرده است. علم کم انسان رو از خدا دور می کند./ علم زیاد انسان رو به خدا نزدیک میکند

پاپ ژان  /  پل دوم میگه  علم میتواند ایمان را از اشتباهات و خرافات پاک کند./ ایمان می تواند علم را از بت پرستی و مطلق های دروغین بزداید و هر کدام میتوانند دیگری را به دنیایی وسیعتر ببرند

سالومه: من فکر میکنم بر خلاف اون چیزی که خیلی ها میگن دین و علم اصلا از هم جدا نیست و کاملا به هم ربط داره  و  خیلی راحت  میتونیم بفهمیم  که ایمان و علم میتونند در درجه ی اول تکیه گاه هم باشند و هر یک به

موفقیت دیگری کمک کنند / مثلا شناختی عمیق از زبان های قدیمی  و تاریخ و فرهنگ مشرق زمین اجازه می ده تا پیام کتاب مقدس رو بهتر بفهمیم و از اون تغذیه کنیم./

تازه ایمان و علم هر دو وظیفه دارند تا به انسان خدمت کنند و هر کدومشون به روش خودش به انسان میتونه کمک کنه تا به سوال بزرگ هستی یعنی معنی زندگی جواب بده.

سینا

بابا معنی زندگی تو که منم ./ اون به کنار /  ولی درست میگی  /   اگه اجازه بدی این همه تو حرف زدی حالا منم یه شعر قشنگ برات بخونم

ارزش انسان ز علم و معرفت پیدا شود     بی هنر گر دعوی بیجا کند رسوا شود

هرکه بر مردان حق پیوست عنوانی گرفت    قطره چون واصل به دریا می شود دریاشود

در مسیر زندگی هرگز نمی افتد به چاه     با چراغ دین و دانش گر بشر بینا شود

اتفاقا با اینکه کتاب مقدس کتاب علوم نیست اما به نکات علمی خیلی زیادی اشاره کرده که دقیق و درستند. مثلا توی ایوب باب 26 آیه 7 میگه خدا اسمان را در فضای خالی پهن کرده و زمین را در نیستی معلف نگه داشته .

در صورتیکه خیلی از مردم باستان / معتقد بودند که زمین مسطح است و بر پشت قول یا حیوانی مثل گاو یا لاک پشتی بزرگ  قرار داره./ واقعا ببین کلام خدا چقدر دقیق به مسائل علمی اشاره کرده!

مثلا تو مزمور باب 104 آیه ی 6  بهمون میگه  تو آب های عمیق را مثل لباس به زمین پوشاندی / سطح ابها بالاتر از کوهها بود / که دقیقا داره به این اشاره میکنه که کوههای امروزی زمانی زیر اقیانوس بودند/ در حالیکه در چندین اسطوره  و افسانه های مختلف گفته میشود که خدایان کوهها را به همین صورت آفریده اند./ می بینی که کتاب مقدس همه چی رو دقیق گقته و تناقضی با علم نداره.

سالومه:

اره درسته / کتاب مقدس یه کتاب کامل و علمیه / تازه کلی مثال و حقیقت هم دیگه هم وجود داره / یه روز  وقت شد برات میگم.