1065: اول خدا ما رو دیده-1065
موضوع اجتماعی: خودکشی
موضوع روحانی: ما یتیم نیستیم
جمله کلیدی: اول خدا ما رو دیده
تگ: خودکشی
نویسنده: نازنین
گوینده:نازنین و مژگان
نازنین:
امروزم روز خیلی خوبی نبود. انگار همه ی دنیا دست به یکی کردن منو بزنن زمین. /نخوردن قرص های اعصاب رو تمرکزم تاثیر داشته انگار نمیتونم سر کلاس تمرکز کنم، تو یه دنیای دیگم. معللمون با کلی داد و تحقیر بهم گفت که اگه میخوام تو یه دنیای دیگه باشم و حواسم سر کلاس نباشه/ بهتره بشینم خونه و به خیال پردازیم ادامه بدم.انگار هیشکی حرفمو نمیشنوه/ درکم نمیکنه. همه ی حرفا و رازهایی که تو قلبمه روم سنگینی میکنه/. خدایا، میدونم که تو هستی، خودت شاهد همه چی بودی چرا منو آوردی تو این دنیا/ ببین خدایا/ راستش داشتم فکر می کردم اگه تو نمیای، من خودم میام دیدنت./ فقط می تونم تو آغوش خودت آروم بشم./سرمو رو پاهای خودت بذارم. خدا جونم خیلی خستم…
تیتزراژ
نازنین:
سلام! سلامی گرم به گرمی دلای پر امیدتون
من نازنین هستم و دوباره این افتخارو دارم که به همراه مژگان عزیز در کنارتون باشم.
مژگان:
منم سلام میکنم به شما شنوندگان عزیز و همیشگی. امیدوارم که برنامه ی امروز نشونه ای بشه برای امید بیشتر تو قلب های مهربونتون و از برنامه ی امروز لذت ببرید
امروز میخوایم راجع به موضوعی صحبت کنیم که این روزا بیشتر از قبل میشنویم و باهاش مواجه هستیم. موضوعی تلخ و غیر قابل انکار خودکشی که موارد خیلی زیادی در نوجوانها و جوونها میبینیم.
بیاید ببینیم این افکار از کجا شروع می شن از وقتی که کودکی خردسال بودیم / می دونستیم که خودمون و زندگیمون عالی و بی همتاست/ چی شد که به انسانی تبدیل شدیم که فکر می کنیم دچاره مشکل و بی ارزش و دوست داشتنی نیستیم
چی میشه که اون کودک شادابی که با دیدن کوچکترین چیز به وجد میومد و صدای خنده هاش تو خونه میپیچه انقدر تغییر می کنه.
چی میشه که تصمیم میگیره نباشه و برای همیشه حق زندگی کردن رو از خودش بگیره
کدوم اتفاق نظرشو راجع به زندگی تغییر میده ؟ کجا کم میاره؟
نازنین:
دوستان عزیزم بیاید یه گل و تصور کنید /یه گلی که خیلی دوستش دارید. لحظه ایکه غنچه ی کوچیکیه / زمانی که میشکفه و حتی زمانی که آخرین گل برگش میفته / همواره زیباست و کامله و در حال دگرگونی.
ما هم همین طور هستیم همیشه عالی و کامل و در حال دگرگونی. با فهم ، شعور و دانشی که در اختیار داریم به نحوه ی خودمون زندگی می کنیم و سرگرمیم.
این یه سفره/ تو این سفر کلی خنده و شادی/ گریه و غم/ پر از پستی و بلندیه/ پر از دوراهی / که ما با اراده خودمون تصمیم میگیریم، کدومو انتخاب کنیم
مژگان:
دوستان نامه ای رو که اول برنامه شنیدید یکی از برگای دفترچه خاطرات دختر 18ساله مونا/تو ایرانه/ که پر از صفحه ههای رنگی و خاکستری / سفر زندگی مونا و دوستاشه/ و به امید اینکه بتونه به انسانها / به خصوص زنان سرزمینش پیام زندگی و خدای پدرو برسونه/ که نقشه ی خدا برای زندگیش چی بوده / این دفترچه خاطرات و با ما به اشتراک گذاشته/// مونا جان اگه صدای منو میشنوی / مطمئن باش که تو زندگی خیلی از ما ها رو لمس خواهی کرد/ بهت افتخار میکنیم
نازنین:
سکوت/ رازهای وحشتناک دفن شده / ترس از بی آبرویی/ قوانین و سنتها در چهار چوب خانواده/ فشار آموزشی و …همه همه
دست بهم میدن که یه نوجوون 18 ساله،به اینجا برسه، انگار پیر بشه تو جوونی.
تو گذشته خودکشی به عنوان جرم علیه خود و جامعه و به طور کلی گناه محسوب می شده . /کسایی که خودشونو می کشتن/ از تشریفات کفن و دفن مراسم مذهبی محروم می شدن/ . این کار رایج بود تا اینکه تحقیقات انجام شده در مورد این افراد/، عدم تعادل ذهنی اونها رو تعیین کرد/ از اینرو کم کم به حکم خودکشی پایان داده شد و تا حد زیادی از لکه ننگ بودن آن کم شد و جنبه تقدسی کفن و دفن حذف شد و شامل این افراد هم شد .
Leave a Reply
Want to join the discussion?Feel free to contribute!