آرزو:

سلام و درود به شما شنوندگان عزیز مرسی که بازم با ما همراه شدین من آرزو هستم و همراه حامد جان بازم با شما / و در خدمت شما هستیم//

حامد:

منم هم حامد هستم و سلام عرض می کنم به همه ی شما عزیزان همراه

آرزو:

 آرزو:

 سلام ،سلام  به شما شنونده عزیزم/  من آرزو  هستم / و امیدوارم لبتون همیشه بخنده//

  حامد:

درود من هم حامد هستم و  امیدوارم حال دلتون همیشه خوب باشه//

آرزو جان ؟/ یادته اون روز بیدار شدی کاراتو انجام دادی و گفتی هوا خیلی خوبه یه چای برداشتیم  وبا سیروان […]

آرزو:

 سلامی به محبت باران به شما همراهان همیشگی برنامه خانواده ما/ من آرزوهستم و به همراه حامد عزیزم در خدمت شما عزیزان هستیم//

 حامد:

 من هم حامد هستم / و خدمت شما شنوندگان گرامی سلام عرض میکنم/

آرزو جان /به نظرم تمام کارهایی که ما تو زندگی انجام میدیم / […]

وقت دعا  (  7  )-”   نگرانی  “

سحر:

یک سلام دیگه خدمت همه ی شما شنوندگان و همراهان همیشگی وقت دعا / امروز اینجاییم تا با تمام دل و جان اونچه که در فکر و قلبمون میگذره به حضور خداوند بیاریم و با او همچون جان […]

سحر : 

تو مهربانی تو از من دور نیستی که به دوردستها بنگرم و از دیده ام نرفته ای که دیدنت را آرزو کنم …

و هرگز پنهان نبوده ای که برای پیدا کردنت از پای درآیم 

تو در جویبار رگهایم جریان داری و […]

بخش دوم از دعا در نامهای خداوند ….

سحر :

درود به همه شما  عزیزان  درود به قلبهای پاکتون 

عزیزان  من سحر به همراه همکار خوبم برادر سعید عزیز با یه بخش دیگه از وقت دعا اینجا هستیم 

تا بخش دوم  دعا در نامهای خداوند رو با هم ادامه بدیم  

سحر:

چه زیباست به دوست سلام کردن .  پس یه سلام دیگه خدمت همه ی شما عزیزان دل خداوند  

خداوندی که نیکوست و نیکویی رو دوست داره ، خداوندی که در او نجات و حیات داریم.

زیرا که او خداوندیه […]

سحر:

سلام و درود بر شما عزیزان دل خداوند 

خداوندی که نیکوست و نیکویی رو برای ما میطلبه 

خداوندی که ، خدای تمامی روزهای ماست 

او که جواب تمام جستجوهای ماست 

در ضعفامون قدرت ، و در هر […]

درود و صد درود بر شما دوستان عزیزم ، درود بر قلبهای 

مهربونتون، آرامش امن خداوند همراه همیشگی زندگیتون باشه  

و روز زیباتون در دستان  خداوند پر از برکت   

من سحر هستم به همراه همکارم سعید با سری برنامه های وقت دعا درخدمتتون هستیم 

سعید

من هم سلام عرض میکنم […]

داستان شماره :  006 – زیتون

موضوع: محبت به دیگران

جمله کلیدی: با هم دیگه مهربون باشید

تگ: مدرسه – 

آیات: افسسیان 4:29

نویسنده: نازنین

گوینده: نازنین 

سلام […]

داستان شماره :  005 – زنگ ورزش

موضوع: همونطور که بدن به غذا احتیاج داره روح ما هم غذا لازم داره

جمله کلیدی: خدا حال ما رو خوب میکنه

تگ: ورزش – 

آیات: خدایا

داستان شماره :  004- نعمان

موضوع: داستان نعمان

جمله کلیدی: رنگین کمون قول خدا به ماست

تگ: پودینگ – نعمان –

آیات: خداهمیشه اسون ترین و بهترین راه ها رو بهمون نشون میده و کمکمون […]

داستان شماره :  003- نوح

موضوع: داستان نوح

جمله کلیدی: رنگین کمون قول خدا به ماست

تگ: نوح – کشتی – 

آیات:مزامیر فصل ۵۶ آیه ۳ و ۴

نویسنده: نازنین

گوینده: نازنین 

داستان شماره :  002 – صندوقچه ی اینده

موضوع: خودتو دوست داشته باش

جمله کلیدی: بدونید که خدا تو هر قدمی با شماست

تگ: صندوقچه – مامان بزرگ – 

آیات: مرسی خدا جون که ما […]

داستان شماره :  001

موضوع: کمک به فقرا

جمله کلیدی: دوست خدا کیه؟

تگ: کمک

آیات: اول یوحنا 3:17

نویسنده: سحر

گوینده: سحر ، مهتاب ، نازنین ، رضا

بچه خرس های قطبی (کمک […]

قسمت دهم
نقش علم و دانش در جامعه
سینا:
سلام عزیزان دل . / مهربانان و مهربانوان عزیز. / سینا هستم به اتفاق سالومه جان / یه بار دیگه اومدیم تا چند دقیقه ای رو کنار شما خوبان خداوند باشیم.
سالومه جان / ازت یه سوال می پرسم. / هر چی که تو مغزت داری بگو.
سالومه:
در مورد چی هست!
سینا:
می […]

قسمت نهم
فقر در جامعه
سالومه:
سلام دوستان . / سالومه هستم . / با یه برنامه دیگه از سری برنامه های ترش و شیرین در خدمت شما عزیزان هستم.
سینا:
عزیزان دل درود بر شما . / من هم سینا هستم و آماده هستم / تا در کنار سالومه جان در خدمت شما باشم.
سالومه جان / موافقی یه کم […]

وقت دعا 21

دعا برای آرامش پس از مرگ عزیزان  

سعید : 

عیسی جان، ای خداوندم، به حضور تو آمده‌ام و خواسته‌هایم را به تو می‌گویم تو که شنوایِ شنواها و بینایِ بیناها هستی. خداوندم عیسی جان می‌طلبم مرا در انجام هر عمل نیکو […]

وقت دعا قسمت 20 

دعای روزانه ی ما نزد خدا

سعید : 

  پدرِ آسمانی، از تو سپاسگزارم که ما رو در حکمت الهی خودت به‌گونه‌ای عجيب و منحصر‌به‌ فرد آفریده‌ای. ممنونم که ما رو خوب می‌‌شناسی و با‌این‌وجود دوستمون داری.

از […]

وقت دعا   19  

دعا برای دیگران 

سحر : 

    ای خدای محبت، که در عیسای مسیح خودت رو بر ما مکشوف کردی، در دلم هست تا امروز برای اونهایی دعا کنم که الآن در مشکلات هستن، و در زیر بارها خم شده‌ان و احساس […]

وقت دعا قسمت 18-دعا برای اعتراف به گناهان خود

سعید : 

 خوشا به حال آن که عصیانش آمرزیده شد و گناهش پوشانیده گردید.خوشا به حال آنکه خداوند خطایی به حسابش نگذارد و در روحش فریبی نباشد.آنگاه به گناه خود اعتراف کردم  و جرمم را پنهان نداشتم. گفتم […]

وقت دعا شماره 17-دعا برای مشارکت مسیحی مان

سحر : 

ای خداوندم ، نامت مقدس و متبارک. 

ای پدر آسمانی ما ، ای آنکه تدبیرت در امانت و راستیه. پدر جان ، تو برای بینوایان و نیازمندان  ، پناهگاهی . رب الارباب ، تو […]

قسمت 16 – دعا برای ملکوت خدا 

قسمت دو شماره ۱۶

سحر :  

زمین و هر آنچه که در آن است از آن توست ای پدر آسمانی.جهان و همه ی ساکنانش. پدرجان ، تخت سلطنت تو جاودان است. ملکوت از آن توست و تو […]

 برنامه شماره 15- ”  دعا برای ملکوت خدا “

سحر : 

”  ای خداوند  ، ای خالق قادر ، ای توانای بی نظیر . عظمت و قدرت و جلال و پیروزی و شوکت از آن توست.  زیرا هر چه در آسمان و زمین است متعلق به توست. […]

وقت دعا  14-”  دعا در نام عیسی مسیح  “

سحر : 

درود عزیزان هم دل / شنوندگان محترم برنامه ی وقت دعا. شکر برای وجود تک تکتون که با همراهیتون باعث دلگرمی ما هستید 

عزیزان ، یه سوال ! آیا تا به حال تو […]

وقت دعا  13  – ادامه ی روح القدس بخش 2

      لحظه ای با من بنشین و صدای من رو بشنو.

امروز ازت دعوت می کنم که لحظه ای وقت بگذاری و این کلماتی رو که ایمان دارم از روح القدس سرچشمه می گیره رو بشنوی . دعا […]

وقت دعا  12-”  روح القدس  ”    بخش 1

سحر :

ای شاه آسمانی ، ای تسلی دهنده  وای روح حقیقت که در همه جا حضور داری و همه چیز رو پر ساختی ،براستی که تو گنجینه  چیزهای نیکویی و د زندگی دهنده هستی ،ای روح خداوند […]

11 )بخش ۴ نجات  

سحر:

جلال بر خداوند آسمان و زمین 

و آرامش امن خداوند بر انسان ها

از جمله تو دوست عزیز 

دوست خوبم اگر امروز از قوم و ملتی هستی که راه نجاتی رو نمی […]

( 10 )-بخش ۳ نجات 

سحر :

گاهی یک دعا میتونه همه چیز رو تغییر بده. یک دعا میتونه تو رو به سمتی ببره که شاید هرگز تصور نمی کنی ! 

بله خداوند قادره به وسیله اون قدرت عظیمی که در ما کار میکنه […]

 9 )-بخش ۲ نجات

سعید :

به راستی که هیچ چیز برای خداوند غیر ممکن نیست و همه چیز برای کسی که به او ایمان داشته باشه ممکنه.

براستی که کلام خداوند سراسر نجاته و شکر برای این کلام … با تمام جانم خداوندم […]

وقت دعا  ( 8 )-بخش ۱ ”  نجات “

سحر:

شکرت مسیح جان که حکمتت رو به ما عطا میفرمایی تا با حکمت تو رفتار، گفتار، کردار و زندگی کنیم و به خاطر فیض عظیم تو ثمرات نیکو دریافت نماییم . شکرت مسیح جان که اندیشه های […]

داستان شماره 8 – 3011

”  خانم دکتر رز “

   من معلم مدرسه ی موسیقی شهر بودم  و  ساز تخصصی ام ویولن بود. پیانو  رو هم خوب می نواختم.  برای  مدتی  مجبور شده بودم ناخواسته  ترک وطن کنم و باید غربت نشینی رو تجربه  میکردم. 

داستان 7- 3010

تغییر از شهلا به شهرزاد

”  لادن “

    بیماری سخت سرطان ریه ، مدت ها بود که مهمون پدر بود/ رنج درد و ناراحتی این مهمون ناخونده ، اون رو همراهی میکرد. دیگه دارو و درمان هم تاثیری نداشت و روز […]

داستان 5- 3008

” لورا ” 

   من کارل هستم. سی سالمه و اهل تگزاسم . وقتی ده سالم بود  پدرم  بر اثر ریزش تونل معدن زغال سنگ سخت مجروح می شه و بعد از چند روز هم از دنیا میره . 

مادر معلم ریاضیات […]

داستان شماره 17 – 3007

” مونا “

کم کم فصل بهار از راه رسید. شکوفه های زیبای بهار سر تا سر دشت رو رنگین کرده بود. دیدن گله ی گوسفندان هنگام چرا در مراتع سرسبز 

 صدای ناله ی نی چوپان  و هوایی پاک […]

داستان شماره 18- 3006

” ژیلا”

    ساعت پنج صبحه و هنوز آفتاب طلوع نکرد. صدای فریاد  ژیلا ، خانم همسایه ، فضای کوچه رو پر کرده و اکبر آقا با کمربند چرمی به جون این زن بی گناه افتاده. از رختخواب بلند میشم و به سمت بالکن […]

داستان شماره 19- 3005

” وارث”

   روز سرد پاییزی و پشت میله های زندان در انتظار زمان ملاقات با نامزدم هستم.  شش ماهی هست که تو بند جرایم غیر  عمد ، زندانی هستم و در انتظار رای دادگاه . 

   نامزدم ، شهره ، دانشجوی […]

داستان شماره 20 – 3004

”  ایران “

    بعدازظهر روز پاییزی و هوای دلگیر غربت

 درد بزرگ تر اینکه در گوشه ای تنها بشینی و

 غم دل  مردم  بیگانه  در این سرزمین رو ببینی .

 مردمی که مثل […]

داستان شماره 14 – 3003

” قناعت “

     بعد از کلی زحمت و مشقت  ،  با زندگی ساده ای  که داشتیم ، تونستم در آزمون  کنکور سراسری رتبه ی خوبی بیارم و از اونجایی که علاقه ی زیادی به شغل خانوادگی خودم داشتم ، کشاورزی رو انتخاب […]