آرزو:
سلامی به محبت باران به شما همراهان همیشگی برنامه خانواده ما/ من آرزوهستم و به همراه حامد عزیزم در خدمت شما عزیزان هستیم//
حامد:
من هم حامد هستم / و خدمت شما شنوندگان گرامی سلام عرض میکنم/
آرزو جان /به نظرم تمام کارهایی که ما تو زندگی انجام میدیم / به دو دسته تقسیم میشن/ یکی کارهایی که از روی محبت انجام میدیم ودومی کارهایی که از روی نیاز انجام میشه / من همیشه سعی داشتم کارهامو بیشتر در دسته اول قرار بدم یعنی از روی محبت کاری رو انجام بدم//
آرزو:
تعریف محبت چیه؟/ به چه چیزی محبت میگن و محبت چه فرقی با بخشندگی داره؟//
حامد:
سوال خوبی پرسیدی/ از لحاظ ادبی کلمه محبت/ از کلمه حب به وجود اومده/ یعنی دوست داشتن اما/ این فقط توضیح دستوری و گرامریشه و قطعاً تفاوت های بزرگی با بخشندگی داره /حتما شنیدین که میگن بخشندگی که از روی محبت نباشه فایده ای نداره//
آرزو:
مثلاً تو یه چیزی رو به کسی میبخشی اما میتونه از روی ترس یا برنامه باشه و با این که چیزی را از روی محبت به کسی ببخشیی/ خیلی متفاوته / و تفاوت عمده بین بخشندگی/ و محبته/ البته بخشندگی خودش از زیرمجموعههای محبته و به همین دلیله که بخشندگی باید از روی محبت باشه// زیبا ست
حامد:
به نظر من خیلی از صفات زیبا / زمانی زیبایتر میشن که / مهر تاییدی به نام محبت رو داشته باشن /صفاتی مثل فداکاری/گذشت وازین دسته صفات / اگه محبت رو ازشون جدا کنی / حالتی کاملا عادی پیدا میکنه/ درست عین بخشندگی بدون محبت//
آرزو:
بابای من آدم خیلی مهربون و با محبتی بود/ و غریبه و آشنا براش فرقی نداشت /یادمه همیشه حواسش به همه بود/ اگه شخصی کمک لازم داشت داوطلبانه کمکش میکرد/ و اکثر آشنا ها / بابای منو صدا می کردند که تو اون مشکل کمکشون کنه یا مشکل رو براشون حل کنه//
بعضی وقتا به بابام می گفتم چه کاریه زنگ بزنن به تعمیرکاربیاد خب؟
اما پدرم همیشه میگفت/ من همسایه هامونو دوست دارم و خوشحال میشم که اگه کاری از دستم بربیاد براشون انجام بدم \در واقعه من اینکارو بخاطر خودم میکنم نه اونا //
الان میفهمم چرا همه میگفتن بابام آدم با محبتیه //
حامد:
بعضیام هستن که دست به کمک شون خوبه ولی آدم اصلا دلش نمیخواد از اونها کمک بگیره / چون اون کار یا کمک رو از روی محبت انجام نمیدن / و آدم همیشه بهشون احساس دین میکنه / جوری اون کار را انجام میدن که انگار میخوان تو رو بدهکار خودشون کنن //
درعوض بعضیاهم هستن که برات کار خاصی نمیکنن و حتی توانایی مالی زیادی هم ندارن اما/ هرکاری که برای آدم می کنن به دلت میشینه و دوست داری همیشه باهاشون معاشرت کنی / چون تمام کاراشون از روی محبته //
ارزو:
به قول سعدی شیرین سخن :/
ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا حلوا به کسی ده که محبت نچشیده است
سعدی میگه کسی که مزه محبت رو نچشیده اصلا شیرینی آفرینش درک نکرده /و محبت رو/ شیرینترین صفت آفرینش میدونه//
حامد:
همانطور که در کلام خدا در اول قرنتیان (۱۳- ۲) میخونیم :
و اگر نبوت داشته باشم و جمیع اسرار و همه علم را بدانم و ایمان کامل داشته باشم بحدی که کوهها را نقل کنم و محبت نداشته باشم، هیچ هستم.//
کلام خیلی واضح / محبت را از تمام نبوت و ایمان بالاتر میدونه و میگه / اگه محبت نباشه/ شما سراسر ایمان و نبوت هم باشین انگار که هیچ هستین و استفاده از کلمه هیچ ارجحیت محبت را از تمام صفات توضیح میده//
آرزو:
اگه محبت در وجود شما نباشه / امکان رسیدن به نبوت و ایمان محاله / چون محبته که/ ایمان را پدیدار میکنه و چطور میشه کسی در این درجه از نبوت قرار بگیره/ که تمام اسرار و معارف را درک کرده باشه اما محبت را نتونه لمس کنه//
محبت کلید تمام اینهاست و اگه نباشه مابقی هیچ شمرده میشه//
حامد:
ای مسیح، تو شاه و پادشاه قلبمون هستی/ هر روز با عشق تو زندگی میکنم و آنچه را که دارم در پای تو میریزم، چون تو لایقی و تو خداوندی/ باشد که همیشه محبت را سرلوحه تمام کارهامون قرار بدیم / آمین //
آرزو:
امین و تا درودی دیگه ویه برکت دیگه ازکلام خداوند / بدرود //
حامد:
در دستان پر فیض خداوند باشید
Leave a Reply
Want to join the discussion?Feel free to contribute!