زنان امید
شماره: 1067
3171 کلمه- نگرش 1 – سفرمون خیلی کوتاهه
موضوع اجتماعی: سفرمون خیلی کوتاهه
موضوع روحانی: خداوند دیدگان من است
جمله کلیدی: سفرمون خیلی کوتاهه
نویسنده: نازنین
گوینده: مژگان و نازنین
نازنین:
یه زن مسن وارد اتوبوس شد/ توی چند ایستگاه بعد یه زن جوون و اخمو هم وارد اتوبوس شد/ و / درست نشست کنار اون زن مسن/ با کیفش هم ضربه ای به اون زن وارد کرد که برو اونطرف تر بشین//
زن مسن ساکت بود هیچی نگفت//
اون خانم رو بهش کرد و گفت:/ چرا اعتراض نکردی وقتی بهت ضربه زدم//
زن مسن در جواب گفت:/
مژگان:
چرا باید باهات خشن برخورد کنم؟/ سفر ما با هم کوتاهه/ من درست/ تو ایستگاه بعدی پیاده میشم//
وقت ما تو این جهان خیلی کوتاهه/ تیره کردنش با مجادله های بی اهمیت/ حسادت/ نگرش بد و منفی/ نارضایتی/ فقط اتلاف وقت و انرژیه
کسی قلبتُ شکسته؟ آروم باش / سفرمون خیلی کوتاهه
کسی بهت خیانت کرده؟/ ترسوندتت؟/ فریبت داده؟/ تحقیرت کرده؟/ ریلکس باش/ استرس نداشته باش/ چون/ سفرمون خیلی کوتاهه
کسی بدون دلیل بهت بی احترامی کرده؟/ نادیده ش بگیر
کسی نظری داده که خوشت نیومده؟/ یه نفس عمیق بکش/ نادیده ش بگیر/ چون سفرمون خیلی کوتاهه
نازنین:
و همونطور که به سمت درب میرفت که پیاده بشه گفت:/
دخترم: شاید بگی بعضی آدما لایق بخشش نیستن/ سزاوار بخشش نیستن/ ما که سزاروار آرامشیم!//
فراموش نکن/ سفرمون خیلی کوتاهه/ نادیده ش بگیر
نازنین: و از اتوبوس پیاده شد….//
(موزیک)
نازنین:
سلامی گرم به شما خوبان! به برنامه ی زنان امید خوش اومدین. من نازنین هستم و به همراه دوست و همکار عزیزم مژگان جان، یه بار دیگه در کنارتون هستیم.
مژگان:
منم درود میفرستم به شما و خیلی خوشحالم که بازم به بهونه ی این برنامه همراهتون هستیم.
همونطور که از شروع برنامه متوجه شدین تو این برنامه میخوایم در مورد نوع یا زاویه دیدن رو با هم اشتراک بزاریم.
چطوری میشه توی یک موقعیت مکانی و زمانی افراد مختلف رفتارهای متفاوتی رو نشون میدن// مثلا توی داستان بالا اون خانم مسن میتونست نوع دیگه ای برخورد کنه و نتیجه چیز دیگه ای میشد.
نازنین:
به نظر تو این نوع نگاه به چه چیزهایی ربط داره/ آیا سن میتونه دخیل باشه؟/ آیا شرایط خانواده میتونه؟/ آیا شرایط اقتصادی میتونه؟/ آیا فرهنگ میتونه؟//
مژگان:
من فکر میکنم سن یکی از علتهاست چون با بالا رفتن سن تجربه بیشتری کسب میکنی و رفتارهای معقولانه تری انجام میدی
نازنین:
من با نظرت مخالفم چون/ یک شخص مسن همه این خصوصیات و تجربه های کافی رو داره درسته ولی ما توی یه شرایط سنی دیگه هم اینو داریم/ زمانی که خیلی کوچیکیم / بخوام سن بگم تا کلاس اول دبستان خیلی سریع میبخشیم / از کسی ناراحتی به دل نمیگیرم و … دقیقا مثل یک نفر مسن با تجربه
مژگان:
درسته، من دقت نکرده بودم/ دقیقا بچه ها همین خصوصیت رو دارن و هم میشه گفت / مثل افراد مسن یه طور دیگه به حوادث نگاه میکنن/ پس اگر این مورد و حذفش کنیم میشه گفت محیط زندگی و خانواده میتونه باعث نوع نگاه بشه
نازنین:
این هم عامل هست ولی به نظر من کافی نیست/ چون افرادی رو ما در خیابون و کوچه ها دیدیم و اونها رو به اسم افراد بی بظاهعت و کودکان کار میشناسیم که / از کوچکترین موضوع خوشحال میشن ولی با کوچکترین حادثه ناراحت نمیشن/ شاید اونقدر مشکلات دارن که این اتفاقات براشون کوچیکه و به چشمشون نمیاد و شاید مثل اون افراد مسن دارای تجربه هست و شاید مثل اون بچه های کوچولو تا 6 سال هنوز نمیدونن که این حس چی هست و بطور تبیعی عمل میکنن/ ولی در کل میشه گفت این گروه هم نوع نگاهی متفاوت / یعنی خیلی نزدیک به افراد مسن و بچه کوچیکها دارن/
مژگان:
خوب شرط بعدی که گفتی اقتصاده/ پس این دیگه میتونه عامل مهمی توی نوع نگاه باشه؟ درسته؟
نازنین:
مثل پاسخهای قبلیت بله اینم تاثیر داره ولی نه کامل/ مثلا ما خیلی از آدمهای ثروتنمد رو دیدیم و شنیدیم که رفتار پسندیده ای نداشتن و برعکس افرادی رو دیدیم و شنیدیم که رفتار خیلی پسندیده ای دارن و همین اخلافشون باعث نوع نگاه متفاوتشون به زندگی میشه/ بخوام بیشتر توضیح بدم/ توی برنامه های قبلی در مورد مریم میرزاخانی صحبت کردیم که از یک روستای کوچیک به بالاترین افتخار توی ریاضی دست یافت و افراد ثروتمندی هم بودن که اونها هم تونستن افتخار آفرین باشن/ مثلا محمد رضا پهلوی/ تونست خلبانی / اقتصاد و خیلی کارهای دیگه رو یاد بگیره و بتونه یک رییس و یا بهتر بگم یک شاه خوب برای مردم کشورش باشه/ و برعکس این موضوع هم هست. منظورم اینه که شرایط اقتصادی به خودی خود مثل دو عامل قبل نمیتونه روی نوع نگاه تاثیر بزاره.
مژگان:
من که نفهمیدم/ هر چی رو میگم یه مدل نگاه دیگه هم بهش هست/ پس حتما آخرین مورد که گفتی / فرهنگ اون توی نوع نگاه تاثیر داره/ ولی اگه یکم از زاویه دید تو بهش نگاه کنم اونم نمیتونه کامل باشه/ چون همه مردم ایران دارای یک فرهنگ و تربیت هستن ولی نگاههای متفاوتی به موضوعات و حوادث مختلف دارن./ بخوام یکی از آخری هاش رو بگم/ تو ایران عده ای برای اعتراض به خیابونها اومدن/ ولی همه نیومدن / و یا مورد دیگه/ وقتی ایران خودرو پیش فروشش رو شروع میکنه/ و حتی معلوم نیست در آینده چی مخواد تحویل بده/ تو گمتر از 24 ساعت پیش فروش تکمیل میشه/ یعنی هنوز این فرهنگ حمایت عمومی نیست و هر کس نوع نگاه مخصوص خودش رو داره/
نازنین:
کاملا درسته
مژگان:
پس الان ما چطوری میتونیم / نوع نگاهی متفاوت داشته باشیم و یا بفهمین چه راهی داره برای داشتن نوع نگاه متفاوت/
نازنین:
اول باید بدونیم که نگرش چی هست؟/ نگرش عبارته از:/ ترکیبی از باورها و هیجانهایی که/ شخص را پیشاپیش آماده میکنه تا به دیگران/ اشیا/ و گروههای مختلف/ به شیوه دیگه نگاه کنه//
نگرش بر رفتار/ احساس/ شناخت / و تصمیمگیری ما تأثیر میگذاره/ و میتواند مثبت/ منفی و یا /ترکیبی از این دو باشد
نگرشها از طریق تجربه/ یادگیری/ تأثیرپذیری و شخصیت/ شکل میگیره/ و میتونه/ با مطالعه/ کسب آگاهی و تمرین تغییر کنه//
گوردون آلپورت / یکی از روانشناسان آمریکایی که جزو اولین نظریه پردازان هست/ این مفهوم رو اینطوری تعریف میکنه:/ نوعی آمادگی ذهنی و عصبی که از طریق تجربه سازماندهی میشه/ و در رفتار و احساس فرد نسبت به مسائلی که با آنها در ارتباط هست/ تأثیر بسیاری داره.
ترستُن –یکی دیگر از پیشگامان علم روانشناسی/ هم اون رو/ مجموعهای از تمایلات و احساسات/ تعصبات و پیش داوریها/ نظرات/ ترسها / و تهدیدها نسبت به محیط اطراف/ انسانها/ اشیاء میدونه.
راستی نگرش از نظر لغوی به معنی :/ تماشا/ دید/ نظاره/ نظر/ نگاه/ اعتنا / توجه/ رعایت/ ملاحظه هستش
مژگان:
چه جالب/ الان با این توضیحات یه چیزی اومد به دهنم: / نگرش شخص میتونه / مخالف و ناسازگار با بقیه نظرات باشه و ما رو نسبت به سایر دیدگاههای غیرمشابه/ حساس کنه و در موضع دفاعی قرار بده.
مثلا یک نفر روز ولنتاین رو روز مهم و ارزشمندی میدونه/ با این که در آیین رسمی و فرهنگ ما ایران وجود نداره/ از طرفی هم عدهای معتقدند که وقتی نمونه مشابه آن رو در زمان ایران باستان با نام سپندارمزدار داشتیم/ چرا باید طبق فرهنگی غربی/ چنین روزی رو به رسمیت بشناسیم.
ممکنه یک هفته قبل یا بعد از این روز/ شما تمام وقتت رو صرف بحث با افراد دیگه درباره این موضوع کنین/ در نتیجه/ شما درباره چنین چیزی/ برخلاف باور اکثریت/ دارای نظر شخصی هستید و به اون هم پایبندین.
نازنین:
دقیقا همینطوره که گفتی:/ خوب اگر موافق باشی به شنونده های عزیزمون بگیم که چطوری بفهمیم نیاز به تغییر نگرش داریم/ و/ چطوری اون تغییر رو ایجاد کنیم
مژگان:
موافقم: پس شروع کن
نازنین:
رفتارهایی که در ادامه با هم مرور میکنیم/ هرکدوم به تنهایی میتونه نشونه ای از طرز فکر غلط و در نتیجه نگرش منفی در شما / که باید اصلاح بشه/ البته این موارد رو اطرافیامون / بیشتر متوجه میشن تا خود ما.
مورد یک- به همه چیز با دید منفی نگاه میکنین/ وقتی شما کوچکترین اتفاق رو هم در بدترین حالت ممکن متصور میشین// مثلاً شما برای قبولی در یک آزمون مهم تلاش میکنید و درس میخونین/ درحالی که به خودتون و دیگران میگین:/ “تلاش میکنم اما من نمیتونم از پس آزمون بربیام”.
مژگان:
همین یک جمله برای مغز شما کافیه / پس این افکار رو دور بریزید.
مورد دو- در برابر شنیدن حقیقت مقاومت میکنین/ منظورم اینه که به صورت خودآگاه یا ناخداگاه/ همیشه در حال شکوه و شکایت هستین/ این یعنی خودتون رو گول زده اید/ شما باید قبول کنید که یک چیزی در زندگیتان وجود داره که بر وفق مراد شما نیست و باید تغییر کنه.
نازنین:
مورد سه- همه چیز را گردن دیگران میندازین/ وقتی شما مسئولیت کارهاتون رو به عهده نمیگیرین/ چطور انتظار نتایج خوب دارید؟ / اینکار فقط قلب شما رو پر از خشم/ دلخوری و حسادت میکنه/ و دیگه اون آدم قبلی/ با قلب مهربون نخواهید شد. پس عصبانیتتون رو کنترل کنین که کمک بسیاری به تغییر نگرش شما میکنه.
مژگان:
مورد چهار- دائما نگران هستین/ مشکلات قرار نیست طی یک شب حل بشن و همه چیز اونطور که شما میخواین پیش بره/ پس خودت رو نگران نکن/ فقط بر مسیری که در پیش رو داری / تمرکز کن و عاقلانه رفتار کن//
نازنین:
مورد پنج- از چیزهایی که داری راضی نیستی/ انتظارات بیش از حد از خودتون نداشته باشین/ نمیگم به اونجه که دارین قانع باشین/ نه / چون ذات آدمی بینهایت میطلبه/ اما وقتی به حقتون قانع نباشین/ ناامید میشین و هرچی تلاش کنین/ نمیشه.
پس همیشه قانع و سپاسگزار باشید و / برای رسیدن به بهترینها هم تلاش کنید/ نه به گونه ای که خودتون رو عذاب بدین.
مژگان:
مورد شش- همه چیز را بدون کم و کاستی میخوایم/ بهتر بدونیم/ غم و غصه و شرایط سخت برای انسان احساس خوبی به همراه نداره/ اما آنچه مهمه اینه که / آدم رو قوی میکنه/
مورد هفت- به دنبال یادگیری مسائل جدید نمیرین/ آدم نباید رُکُود داشته باشه/ اون باید مسیر پیشرفت رو در پیش بگیریه/ حتی اگر روند رشد کندی داشته باشه//
نازنین:
مورد هشت- در گذشته گیر کردن/ اگر فکر کردن به گذشته / باعث مرور تجربیات و استفاده از اونها میشه که خیلی هم عالی/ اما اگر یک درصد/ فکر کردن به تجربهها/ که خیلی از موارد با یک خاطره تلخ همراه هست/ شما رو به سمت نگرش منفی میبره/ پس باید سعی کنین اون رو رها کنین و یاد بگیرین در لحظه زندگی کنین
مژگان:
در همه این موارد که گفتیم: حرف ما اینه که شما از زمان/ انرژی و منابعی که داشتید/ به بهترین شکل استفاده نکردین/ در نتیجه/ نگرش شما به سمت منفی بودن رفته/ غافل از اینکه این نگرش/ اساس همه اتفاقات روزانه شما شده/ پس حالا که علت رو پیدا کردین/ بهتر است برای تغییر نگرشتون/ اقدام کنید//
نازنین:
الان نوبت اینه/ اما چطوری میشه درستش کرد //
برای تغییر نگرش/ اول از همه باید با خودتون شرط کنین که میخواین تغییر کنین/ در واقع همواره اولین گام در جهت تغییر/ احساس این هست که خودمون به نیاز برای تغییر و درک اون رسیده باشیم.
برای انجام اینکار هم باید چند قدم برداریم
قدم اول:/ یک مربی درونی یا الگو برای خودتون در نظر بگیرن/ شما باید با این قدم، کمکم در ذهنتون نهادینه میکنید که خودتون/ تواناییهایتون/ دستاوردهای مالیتون و هرچیزی که در ذهنتون تصور میکنین/ در نهایت در زندگیتون عملی خواهند شد/ فراموش نکنین که اعمال از افکار سرچشمه میگیرن/ و اگر این افکار و نگرش شما منفی باشه/ باختین.
مژگان:
قدم دوم:/ انگیزه ایجاد کنین/ به دنبال اون چیزی باشید که به شما انگیزهی تلاش و کوشش میده/ آخرین بار چه چیزی به شما انگیزه داده / با باعث شده تغییری در زندگیتون ایجاد کنین و به دنبال اهدافتون برین؟ آیا بدست آوردن وضعیت مالی بهتر بوده؟ یا میخواستین/ از خودتون راضی باشین؟ همه این سوالها برای اینه که هدف داشتن باعث انگیزه میشه و به دنبال اون / یک نگرش قوی از قدرت درونی شما سرچشمه میگیره//
نازنین:
قدم سوم رسیدن به اهداف رو به کمک الگوی درونی تجسم کنین/ یک الگو از خودتون در ذهنتون بسازین/ و اون رو هر روز بر فراز قلههای موفقیت ببینین/ جایی که به اهداف عالی دست پیدا کرده/ اینکار برای ایجاد و حفظ نگرش مثبت خیلی موثره/ هرچقدر عمیقتر فکر کنین/ باورتون هم قویتر میشه و در نتیجه تحقق اون مُیسرتر.
نازنین:
قدم چهارم:/ نداشتن اضطراب/ وقتی کسی قدم تو راه موفقیت میزاره/ نباید از چالشهای مسیر غافل باشه/ پس استرس نگیرید/ مضطرب نشید/ چون هر فکر/ دانهای هست که شما برای برنامه ریزی نوع نگرشتون اون رو میکارید.
مژگان:
قدم پنجم: / انرژی مثبت داشته باشید و به دیگران هم منتقل کنین/ این یعنی / سعی کنید هم خوشحال باشین و هم از کارتون لذت ببرین/ در این صورت هم خودتون انرژی بالایی دارین و هم میتونین بیشتر به دیگران انرژی بدین/ و به موفقیتهای بیشتری هم دست پیدا میکنین
نازنین:
قدم ششم- خودتون رو مشتاق نشون بدین/ همیشه مشتاق رسیدن به موفقیت باشین/ این اشتیاق در ذهن شما مثل عادت میشه/ و هر روز باید مرور بشه/ پس از مدتی کم کم تأثیرش را روی عملکردتون میبینید/
قدم هفتم: معنای زندگی رو کشف کنین/ منظور اینه که ابعاد معنوی رو فراموش نکنین/ انگیزههای معنوی/ خیلی راحت روح شما را پرورش میدن/ وقتی روح شما به خدا متصل باشه / فقط خوبیها رو میبینین و برای رسیدن به اونها تلاش میکنین/ و این همان نگرش مثبت است که میتونید بر دیگران نیز تاثیر داشته باشید
مژگان:
قدم هشتم: بیخیال باشید/ البته به میزان لازم/ وقتی برای رسیدن به هدفتون قدم بر میدارین/ جنبههای مفرح و لذتبخش زندگی رو از یاد نبرین/ بیخیال بودن مهارت بزرگی هست که باعث میشه محیط کاری اطرافتون شادتر بشه/ و تاثیر اون برعملکردتون رو خواهید دیدی/ پس مدیریت ترس رو در کارهای خودتون لحاظ کنین.
نازنین:
قدم نهم/ ورزش کنین/ فعالیتهای بدنی/ آرامش رو بدنبال داره و کمک میکنه تا از نگرش های منفی دوری کنین/ در واقع ورزش/ مثبتاندیشی رو افزایش میده/ پس جدی بگیریدش/ حتی اگر نمیتوانین در یک روز پر از استرس به باشگاه برید/ حداقل یک پیاده روی کوتاه 15 دقیقهای داشته باشید//
مژگان:
قدم دهم: به خودتون مسلط باشید/ برای موفقیت باید بر دو چیز مسلط باشین:/ یک- افکار / دو – احساسات/ حتماً می پرسید چرا؟!/ باید بگم/ وقتی بتوانین بر دنیای درون خودتون تسلط پیدا کنین/ بر دنیای بیرونی خودتون هم/ مسلط میشین/
در دنیایی که همه برای ساختن زندگی بهتر تلاش میکنن/ موفقیت یک شخص/ به نگرش او بستگی داره/ اگر باور داشته باشه که میتونه موفق بشه/ حتما خواهد شد/ پس همیشه برنده بودن را انتخاب کنین//
نازنین:
راهکارهای بالا رو اگر بتوانین برای مدتی اجرا کنین/ قطعاً دنیای جذابتری رو تجربه میکنید/ نگرش مثبت رو دست کم نگیرین/ زندگیتون رو زیر و رو میکنه//
مژگان:
چقدر خوب که این نگرش رو به دیگران هم هدیه بدیم و کمکشون کنیم از زندگی بیشتر لذت ببرن/ خوب شنوده های عزیز تا ما گلویی تازه کنیم و برگردیم/ شما هم به یک سرود پرستشی گوش کنین//
موزیک
نازنین: دوستان به برنامه زنان امید خوش برگشتید / تو بخش اول برنامه درباره ی نگرش صحبت کردیم و گفتیم چه طور می تونیم از افکار و نگرش منفی دوری کنیم و نگرش مثبت داشته باشیم.
مژگان:
بله دوستان با بخش روحانی در خدمت شما هستیم/ تو این بخش میخوایم نگاهی بندازیم به نوع نگرش چهار نفر که در زمان قدیم یعنی حدود 1994 سال پیش زندگی میکردن و این چهار نفر / نویسندگان چهار انجیل هستن/ متی/ مرقس/ لوقا و یوحنا/
نازنین:
همونطور که میدونین متی و یوحنا / شاگرد مستقیم عیسی مسیح بودن و دو نفر دیگه شاگرد مستقیم نبودن/ اما هر چهار نفر با هدایت مستقیم روحالقدس 4 سال زندگی عیسی مسیح رو نوشته اند.
به سه انجیل اول/ متی، مرقس و لوقا انچیل هم نظر میگن/ چون تاریخچهای از روایات همانند/ درمورد زندگی و کار مسیح به دست ما میدن/ یعنی انجیلهای هم نظر بر کارهای عیسی تأکید دارند/ درحالیکه چهارمین انجیل (یوحنا) بر کلام مسیح تکیه میکنه//
مژگان:
باید بدونیم که هر انجیل یک وجههی متفاوت از مسیح را بیان میکند.
یکی در مورد سلطنت او مینویسد، دیگری در مورد خدمت او، سومی در مورد انسان بودن او و چهارمی در مورد خدا بودن او؛ و بدین ترتیب آنها با استفاده از خصوصیات چهارگانهای که پیامبران در عهد قدیم بیان کردهاند، این تصویر را کامل میکنند:
نازنین:
جمله کلیدی انجیل متی: مسیح پادشاه است – ” مشاهدة پادشاه ” (زکریا9:9)
ای دختر صهیون بسیار وجد بنما و ای دختر اورشلیم آواز شادمانی بده! اینک پادشاه تو نزد تو میآید. او عادل و صاحب نجات و حلیم میباشد و بر الاغ و بر کرّه بچّه الاغ سوار است.
مژگان:
جمله کلیدی انجیل مرقس: مسیح خدمتگزار است – ” مشاهدة خدمتگزار” (اشعیاء42:1)
اینک بنده من که او را دستگیری نمودم و برگزیده من که جانم از او خشنود است، من روح خود را بر او مینهم تا انصاف را برای امّتها صادر سازد
مژگان:
جمله کلیدی انجیل لوقا: مسیح انسان است – “مشاهدة انسان ” (زکریا6:12)
و او را خطاب کرده، بگو: یهوه صبایوت چنین میفرماید و میگوید: اینک مردی که به شاخه مسمّی است و از مکان خود خواهد رویید و هیکل خداوند را بنا خواهد نمود.
نازنین:
جمله کلیدی انجیل یوحنا: مسیح پسر خداست – “مشاهدة خدای خود” (اشعیای40:9)
ای صهیون که بشارت میدهی به کوه بلند برآی! و ای اورشلیم که بشارت میدهی آوازت را با قوّت بلند کن! آن را بلند کن و مترس و به شهرهای یهودا بگو که «هان خدای شما است!»
مژگان:
همونطور که متوجه شدیم/ نوع نگرش این چهار انجیل / در مورد عیسی ناصری که در زمان و مکان مشخص متولد شد و زندگی کرد به ما یاد میدن که میشه از زاویه دید و نگرشی متفاوت به یک موضوع اشاره کرد/ به نظر من بزرگترین معجزه انجیل اینه که نظر چهار نفر با چهار نگرش در یک کتاب گردآوری شده/ و میتونه سر هر شخصی رو نسبت به این مکتوبات به تعظیم وادار کنه.
نازنین:
البته در زندگی چهار ساله خداوند بر روی زمین بارها و بارها/ نگرش متفاوتش رو که خلاف عرف مردم اون زمان بود / در اعمالش میبینیم/
مثلا :
متی 12: 1
۱ در آن زمان، عیسی در روز سَبَّت از میان کشتزارها میگذشت و شاگردانش چون گرسنه بودند، به چیدن و خوردن خوشهها آغاز کردند.
مژگان:
متی 12: 10-11
۱۰ که ناگاه شخص دست خشکی حاضر بود. پس از وی پرسیده، گفتند: «آیا در روز سَبَّت شفا دادن جایز است یا نه؟» تا ادعایی بر او وارد آورند.
۱۱ وی به ایشان گفت: «کیست از شما که یک گوسفند داشته باشد و هرگاه آن در روز سَبَّت به حفرهای افتد، او را نخواهد گرفت و بیرون آورد؟
نازنین:
یوحنا5: 8
۸ که در حال، آن مرد شفا یافت و بستر خود را برداشته، روانه گردید. و آن روز سَبَّت بود.
این نگرش متفاوت عیسی مسیح بود که تونست دنیا رو متحول کنه و همانطور که تعلیم داد مسیر عیسی و نگرش عیسی همان راه باریکی هست که عبور از آن بسیار سخت میباشد
مژگان:
طبق متی فصل 7: 13 که میفرماید:
۱۳ «از درِ تنگ داخل شوید. زیرا فراخ است آن در و وسیع است آن طریقی که مُؤَدّی به هلاکت است و آنانی که بدان داخل میشوند بسیارند
نازنین:
شنوندگان عزیز مرسی که این زمان رو با ما سپری کردید/ به پایان این برنامه رسیدیم و امیدوارم که تونسته باشیم با این برنامه نگاهی نو به شما تقدیم کرده باشبم
اگر دوست داشتید با ما همکاری داشته باشید و یا صدای شما در برنامه ما پخش بشه میتونید به آدرس سایت ما مراجعه کنید و فرمهای مربوطه رو تکمیل کنید و از طریق واتساپ ویس خود تون رو برای ما بفرستید
شماره واتساپ ما 0031 – 638 – 98 – 98 -98 و آدرس وبسایت ما
Persian world radio. Com میباشد
منتظر شنیدن صدای شما هستیم/ تا درودی دیگر بدرود /
مژگان:
بدرود عزیزان