خدا مهربونه-شعر

اگر کنجه قلبت،هزار غم نهفته

نزار خنده از روی لبهات بیافته

اگر کینه داری تو از این زمونه

نخور غصه وقتی،خدا مهربونه

اگر غصه داره،شباتو میگیره

اگر ناامیدی،امیدت میمیره

اگر بره ی تو،تو دستای گرگه

بازم عاشقی کن،خدامون بزرگه

منم وقته غصه،چشامو میبندم

به یاد خوشیها،به غم ها میخندم

میخندم که یادم بمونه همیشه

با فکر و خیالم،غمام کم نمیشه

میخندم که دنیا پیشم کم بیاره

خدا،حتی قلبم چیزی کم نداره

ندارم شکایت،چرا شب نشینم

من از پشت مهتاب خدا رو میبینم

سکوتت رو آذین به نور دعا کن

یه امشب بشین و خدا رو صدا کن

به اون اقتدا کن که نزد زمینه

که اشکاتو حتی تو بارون میبینه

نزار لحظه ای هم درونت بلرزه

یه عشقی تو دنیاست که بی حد و مرزه

همیشه تو سرماست،که گرما قشنگه

گیاه شفا بخش توی قلبه سنگه

نترس از شکستن،شکستن یه راهه

توی هر شکستن یه چشمی گواهه

که تضمین برگشت،فقط دست اونه

چیه غصه داری،خدامهربونه

یه وقتا سیاهی،هر اندازه مبهم

یه سرپوشه خوبه روی عیب آدم

همیشه اتاقی که تاریک تنگه

دلیل ظهوره یه عکسه قشنگه

خداوند ما

خداوند زنده

پدر ما

همیشه آمادست تا دست مون رو به سمت او دراز کنیم

و او با گرمی دست ما رو بفشاره

و مرا او در آغوش بگیره

پس پدر ما امروز آماده ایم

ما را در آغوش بگیر

در نام پرجلال عیسی مسیح آمین