شماره 1006

جمله کلیدی: کجا اشتباه کردم؟

موضوع اجتماعی: حس تقصیر

موضوع روحانی: او یک پدر/ مادر عاشق است

نویسنده: نازنین

گوینده: مژگان و نازنین

 

 

نازنین:

درود و صد درود به شما شنوندگان پر امید زنان امید. من نازنین  هستم و به همراه همکار و دوست عزیزم مژگان یه بار دیگه مهمون خونه های پر محبتتون هستیم.

مژگان:

درود به شما عزیزان خداوند/خیلی خوشحالم که یه بار دیگه در کنار شما خوبان هستیم . امروز میخوایم راجع به موضوعی حرف بزنیم که شاید خیلی از ما مادرا درگیرش بودیم یا هستیم. به طور عادی، یک سرى افکار مرتب تو ذهن ما تکرار میشه و ما رو آزار مى‌ده. هر مادری خیلی خوب می دونه که داشتن حس تقصیر نسبت به بچه هامون جزء جدانشدنی زندگی ماست. کلاً به نظر مى‌یاد که ما قابلیت خاصى داریم در اینکه در هر شرایطی نسبت به رفتار با فرزندانمون، وضعیت اونها، امکاناتى که براشون فراهم مى کنیم و غیره عذاب وجدان داشته باشیم.

نازنین:

یا مدام از خودمون بپرسیم.

«آیا دارم اشتباه می‌کنم سرکار می‌رم در حالیکه بچه‌م هنوز کوچیک هست؟»

«آیا در حق تنها بچه‌م ظلم می‌کنم که براش یه خواهر یا برادر به دنیا نمی‌یارم؟»

«وقتی صدامو روشون بلند می‌کنم چی؟ اون موقع نه تنها مادر خوبی نیستم بلکه اصلاً مسیحی خوبی هم نیستم.»

خیلی اوقات به مشکلاتی که فرزندمون در اونها غوطه‌ور هست نگاه می‌کنیم و با خودمون می‌گیم: «اگه توی دوران کودکیش فلان رفتار رو نکرده بودم، بچه‌م الان اینطور نمی‌شد.»

«اون وقتایی که احساس خستگی می‌کنم و نمی‌تونم به دخترم وقت کافی بدم و باهاش بازی کنم، چقدر احساس کمبود مى‌کنه. وقتی که بخاطر سختی‌های زیاد، مجبور شدم فرزندم رو با همسر سابقم رها کنم و به کشور دیگه‌ای مهاجرت کنم، در حق بچه‌م خیلی ظلم کردم.»

مژگان:

بله عزیزان/اینها و خیلی عبارات دیگه، جمله‌هایی هستن که ما مادرا مرتب با خودمون تکرار می‌کنیم و وجدانمون رو آزار می‌دیم. البته منظور من این نیست که ما در شکل‌گیرى شرایط فرزندانمون نقشى نداریم. ما خیلى وقتا بخاطر یک‌سری تصمیمات نادرست، مسیر زندگى خودمون و خانوادمون رو تغییر می‌دیم. قرار نیست از اشتباهاتى که در گذشته و حال نسبت به اطرافیانمون انجام دادیم ، بى‌تفاوت عبور کنیم، بلکه اونها رو بپذیریم، طلب بخشش کنیم و حد الامکان براى جبران و بهبود شرایط قدمى برداریم. مثل خانمى که پس از سال‌ها اعتیاد به مواد مخدر، به عیساى مسیح ایمان آورد و حالا دو تا راه و رویه پیش روى خودش مى‌دید. مى‌تونست مرتب به یاد روزهاى تلخ گذشته بشینه و غصه بخوره. روزهایى که بزرگ شدن بچه هاش رو نتونسته بود ببینه، نتونسته بود اونها رو عاشقونه در آغوش بگیره و نوازششون کنه و یا اینکه تصمیم بگیره از این به بعد زتدگى خودش و بچه‌هاش رو بسازه و براى آینده شون تلاش کنه

نازنین:

حقیقت اینه که اکثر پدر مادرها در مورد رفتار با فرزندانشون پشیمون هستن؛ اما موضوع اینه که نباید اجازه بدیم این حسرت‌ها و پشیمانی‌ها کنترلمون کنن و بدونیم اگر مشکلاتی بوده، به دلیل عدم آگاهی یا بلوغ فکری بوده  و سعی کنیم رفتارهامونو رو تغییر بدهیم. اکثر والدینی که احساس گناه دارن، در آینده پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های خوبی می‌شن و حتی نوه‌هایشان رو لوس می‌کنن؛ چون آن‌ها در طول زمان این احساس گناه و پشیمانی رو درک کرد‌ن و به اشتباهات خودشون پی بردن و از طرفی هم دیگر مجبور نیستند کج‌خلقی‌های روزمره و پیش از بلوغ نورچشمی‌هایشون رو تحمل کنن

مژگان:

رابین گریل در مورد احساس گناه والدین به‌عنوان یک بیماری همه‌گیر و خاموش بیان می‌کنه

والدین همیشه در یک عذاب پنهان هستند: «کجا اشتباه کردم؟ آیا فرزند من به خاطر آنچه انجام دادم و یا به دلیل آنچه باید انجام می‌دادم و ندادم دچار آسیب خواهد شد؟

و همچنین کارل کتر در وبلاگ خودش به نوجوانی، ناامیدی و احساس گناه والدین اشاره می‌کنه 

والدین به‌راحتی خودشان را در مشکلات فرزندانشان مقصر می‌دونن. وقتی معتقدن که بین رفتاری که در گذشته با کودکان داشتن و رفتارهایی که فرزندان جوان در آینده نشان می‌دن ارتباط وجود داره به‌راحتی خودشون رو تو مشکلات فرزندان دخیل می‌دونن. این احساس مقصر بودن در مشکلات پایدار فرزندان بیشتره به این دلیل که والدین خودشون رو مسبب این آسیب‌ها می‌دونن و درنهایت منجر به احساس گناه در والدین می‌شه.// به یاد داشته باشید ممکن است بعضی از ما بارها و بارها این مراحل را برای تسکین احساس گناه خود انجام داده باشیم و بعضی دیگر ممکن  احساس کنن که دیگه دیره. البته شخصاً احساس می‌کنم برای بیان احساسات هرگز دیر نیست

نازنین:

عذاب وجدان، اون حسى هست که من خودم رو به‌خاطر تمام اشتباهات زندگى فرزندانم مقصر مى‌دونم و سرزنش مى‌کنم. چرا نتونستم براى تماشاى تئاتر مدرسهٔ فرزندم حاضر بشم! چرا سر بچه هام داد زدم! چرا من موقعیت خوب مالى ندارم تا فلان چیز رو براى بچه هم بخرم یا نمیتونم اونجور که باید و شاید احتیاجاتش رو برآورده کنم ! اگر مادر خوبى بودم، پسرم به دام اعتیاد نمى‌افتاد و دخترم دچار افسردگى شدید نمی‌شد/ حتى بهترین مادرا هم از این حس مستثنی نیستند. مثل « باریه که مرتب به یدک می‌کشیم» و آرامش و شادى رو از زندگى ما سلب مى‌کنه!

مژگان:

به عنوان یک مادر مسیحی که سعی داره بهترین رو برای بچه هاش انجام بده، من هم از این حس تقصیر مستثنی نیستم. هر چند در نهایت باور دارم که خدا برای من یک زندگی مملو از عذاب وجدان رو درنظر نگرفته /پس اگر باور دارم که به عنوان یک مادر، نقشهٔ خدا برای من زندگی در این تلاطم و عذاب نیست، پس واقعاً مشکل کجاست و راه حل چیه؟

نازنین:

حس تقصیرای شما؛ چه چیزایی هستن؟ اون افکاری که مرتب توی ذهن مادرانهٔ شما تکرار می‌شن و شما رو آزار می‌دن چه چیزهایى هستن؟فکر میکنید چه چیزی باعث میشه که در گذشته بموونید و احساس گناه کنید؟

مژگان:

ما مادرا؛ به هر شکل و دلیلی احساس تقصیر مى‌کنیم. خودمون رو مرتب به‌خاطر کارهاى کرده و نکرده‌مون، سرزنش مى‌کنیم و این باعث از دست دادن شادی و آرامش توی زندگی‌مون مى‌شه. مسلماً که نقشه خدا براى ما این نیست. پس چه ‌می‌شه کرد؟

نازنین:

دوستان/واقعیتش اینه که، حس تقصیر همیشه هم بد نیست! ما یه نوع حس تقصیر واقعی داریم، به‌واسطه اونه که وقتی گناه یا اشتباهی مرتکب مى‌شیم، حس پشیمونی می‌کنیم و متوجه خطامون مى‌شیم. این خودش اولین قدم برای تغییر و شفاست، و خدا هم همیشه آمادس تا ما رو ببخشه و با آغوش باز بپذیرتمون.

داوود در مزمور ۳۸ به خوبی این احساس رو تجربه می‌کنه و در آیه ۴ اینطور می‌گه: «تقصیراتم از سرم گذشته، همچون باری گران از طاقتم سنگین‌تر است.» و در آیه ۱۸ « به تقصیر خود معترفم و از گناه خود رنج می برم.» این حسی که اونو رنج میده در نهایت به آزادى و نجاتش منجر شد. اگر به زندگی خودمون نگاه کنیم، وقتی از سر بی‌حوصلگی یا عصبانیت سر فرزندمون داد می‌زنیم یا اونو با کلماتمون می‌رنجونیم، این حس (حس تقصیر و پشیمونی) به کمکمون می‌یاد و ما رو به عذرخواهی و جبران وا می‌داره/

مژگان:

میدونی نازنین متاسفانه ما همیشه شاهد معذرت خواهی بچه ها بودیم و بعضیامون فکر میکنیم که ما نباید از فرزندانمون معذرت خواهی کنیم چون خودمونم تو بچهگیمون همین کارو کردیم/ ولی حقیقت اینه که عذر خواهی مختص یه گروه سنی خاصی نیست/ فرقی نمیکنه در چه جایگاهی هستیم: دوست، همسر، مادر،پدر/ وقتی دچار اشتباه نسبت به کسی میشیم باید عذر خواهی کنیم/ باور کنید که بجه ها آینه های پدر و مادرشون هستن و تنها ژن های شما رو به ارث نبرن/ بلکه از شما الگو برداری میکنن/پس با این کار هم خودمون احساس بهتری پیدا میکنیم هم به اونا یاد میدیم که هرکسی میونه اشتباه کنه و در نهایت معذرت خواهی کنه/حتی ما مادرا و پدرا که تو ذهن بجه هامون قهرمانشون هستیم.

نازنین

متأسفانه مشکل اینجاست که گاهى به راحتی نمی‌شه تشخیص داد که حس تقصیر من یک حس واقعیه یا کاذب ؟! به عبارتی از خداست و الزام روح القدس یا صرفاً از افکار خودم سرچشمه گرفته. شاید دونستن دو خصوصیت مهم عذاب وجدان کاذب/ ما رو کمک کنه که اونها رو از هم تشخیص بدیم

کمالگرایی.

 مقایسه کردن با دیگران

وقتى ما به عنوان یک مادر مرتب خودمون و فرزندانمون رو با دیگران مقایسه مى‌کنیم، این رفتار ناخودآگاه در ما احساس نگرانى، ناامنى و بالطبع عذاب وجدان به‌وجود میاره. در کتاب غلاطیان۴:۶ پولس میگه: «هر کس باید اعمال خود را بیازماید. در آن صورت فخر او به خودش خواهد بود بی‌آنکه خود را با دیگران مقایسه کند».مقایسه امکانات و وضعیت هوشى و تحصیلى فرزندانمون، ما و فرزندانمون رو به رقابتى ناسالم وا مى‌داره، رقابتى که ما رو از مشاهده توانایی‌ها و خصوصیات خوب فرزندمون ناتوان مى‌کنه، و همچنین قادر نخواهیم بود که نقاط قوت خومون رو هم ببینیم؛ چرا که تماماً متمرکز بر رفتار مادران دیگه هستیم.

نازنین:

نکته دیگه اینه که، خیلی راحته که به درخواست هر روزه فرزندانمون جواب مثبت بدیم وقتی که جمله«اون چیزی که فلانی داره منم می‌خوام» روبه زبون می‌یاره. چون به این ترتیب هم اونا رو ساکت می‌کنیم و هم به عذاب وجدان همیشگی خودمون که میگه: «اگر بچه‌ت فلان عروسک باربى رو که خواسته نداشته باشه، عقده‌ای می‌شه»،جواب دادیم یا ه نوعی چشش سیر نمیشه. درحالی‌که اون عروسک‌هاى زیادى داره و دلیل خواستن یکی دیگه صرفاً این هست که دوستش یک باربى تازه خریده، ولی آیا کلام خدا به‌طور واضح در مورد طمع صحبت نمی‌کنه؟ آیا ما با جواب مثبت دادن به زیاده‌خواهى فرزندمون، اونو به زیر پا گذاشتن کلام خدا تشویق نمى‌کنیم؟

دوستان تو این بخش سعى خواهیم کرد به دو ریشه دیگه حس تقصیر مادرانه نگاه کنیم، و اینکه در نهایت خدا چه‌طور به این قضیه نگاه مى‌‌کنه. امید داریم که تا اینجا از برنامه لذت برده باشید

نازنین:

ترس از طرد شدن یا نیاز به تأیید دیگران/ خیلى اوقات یک تصمیم رو به ‌خاطر نفس صحیح یا ناصحیح بودن اون نمى‌گیریم، بلکه به دلیل حسى که به ما مى‌ده، حسى که طرف مقابل بعد از این تصمیم رنجیده شده، دوستم نخواهد داشت و طردمون مى‌کنه، و یا نظر دیگران نسبت به ما مثبت خواهد بود یا منفى؟

مژگان:

فکر کنید/یه دختر هشت ساله از مادرش اجازه مى‌خواد تا از این به بعد تنها به مدرسه بره. در چنین موقعى من و شماى مادر شروع مى‌کنیم به فکر کردن که: «اگر بهش جواب مثبت بدم، خطرناکه و شاید یک بلایى سرش بیاد، اصلاً مردم چى مى‌گن که من بچه هشت ساله رو تنها مدرسه مى‌فرستم؟ ولى از طرفى اگه بهش اجازه ندم، دل دخترم مى‌شکنه، نکنه با اجازه ندادنم به حس استقلالش ضربه بزنم؟

نازنین: 

به نوعی از نه گفتن مى‌ترسیم چون حس مى‌کنیم با این کار محبت فرزندمون نسبت به ما کم مى‌شه و این براى ما طرد شدن هست، از طرف دیگه ما دائماً احساس مى‌کنیم که به‌عنوان یک مادر زیر ذره‌بین هستیم– آیا دیگران منو مادر خوبى مى‌بینن؟ در مورد رفتار من با فرزندانم چی فکر مى‌کنن؟ انگار مدام نیاز داریم تا دیگران ما رو تأیید کنن. اینها همه باعث مى‌شن که ما مرتب در عذاب زندگى کنیم

دوستان عزیز امیدوارم تا اینجای برنامه مورد توجه شما قرار گرفته باشه/ اگر در مورد این برنامه سوالی داری میتوانید هم اکنون / سوالاتتون را از طریق واتساپ به شماره 0031-638-989898 و یا از طریق وبسایت (با مشخص کردن نام برنامه) برای ما ارسال کنید

و من و نازنین جان هم یه گلویی تازه کنیم بعد از چند دقیقه استراحت با بخش دوم برنامه در خدمت شما هستم/

مژگان:

به برنامه ی زنان امید خوش برگشتین تو بخش اول د مورد حس تقصیر صحبت کردیم و/.

و در نهایت، میخوایم مهمترین ریشه  که عدم شناخت صحیح از خداوند و نجات دهنده است بگیم

وقتی شناخت ما از خدا شناخت صحیحى نیست، در نتیجه تمام نقطه نظرات منفى خود رو به خدا نسبت می‌دیم. خدا رو مى‌بینیم که عصبانى بالاى سر ما ایستاده و برای هر اشتباهى که از ما سر بزنه، ما رو محکوم و تنبیه مى‌کنه.یادمون باشه همون‌طور که قبلاً هم اشاره کردیم، در بعضى موارد این حس تقصیر از افکار خودمون نشأت گرفته نه خدا، شاید چون خودمون رو فرزند نالایق خدا مى‌دونیم

نازنین:.

شاید بگید/خدا چطور مى‌بینه؟من فکر می‌کنم که ما صورت مسئله رو اشتباه متوجه شدیم، گویا نگرانی‌های مهمتری باید داشته باشیم که نداریم و اونهم طمع و حسادت در هنگام مقایسه با دیگران، و یا کمال‌گرایى هستش که اتکاى ما رو به خداى قادر کم، و به خودمون بیشتر می‌کنه. در واقع اینها خیلى از اوقات، ریشه حس تقصیرهاى ماست و اینهاست که دل خدا رو به درد میاره

خدا به این نگاه نمى‌کنه که من به‌عنوان یک فرد چقدر کامل و بى‌نقص هستم، او منو با همه نقص‌هام دوست داره و تلاش من رو براى بهش شبیه شدن مى‌بینه.

مژگان:

او براى خطاهاى من چوب خط نمى‌کشه، بلکه مى‌بینه که بابت اشتباهاتم متأسفم و به‌خاطرشون از خدا و اطرافیانم طلب بخشش مى‌کنم. او خدایى نیست که من رو با دیگران مقایسه کنه، چون حقیقتاً من رو به‌خاطر خودم دوست داره و انتظار داره که در هر کارى بهترینم رو، در حد توانایی‌هاى خودم، انجام بدم. او یک پدر/ مادرعاشق و هیچ کارى نیست که با انجامش، پیش خدا عزیزتر از اونچه هستم، بشم، یا حتی کمتر دوستم داشته باشه.

«حتی اگر کوه‌ها به لرزه درآیند و تَل‌ها به جنبش آیند، محبت من نسبت به تو متزلزل نخواهد شد، و عهد سلامتی من به جنبش در نخواهد آمد. خداوند که بر تو شفقت دارد چنین می‌فرماید» (اِشعیا ۵۴:‌۱۰).

نازنین:

ایندفعه که احساس طردشدگى داشتى به‌یاد بیار که خدا تو رو با تمام خراب‌کاری‌هات دوست داره، و به حس کمال‌گرایی بگو که من خدا نیستم، خداست که فقط بی‌نقصه. من حق ندارم خودم رو با دیگران مقایسه کنم، چون خدا منو منحصر به فرد آفریده.

پس بیاین حالا که بعضى از ریشه‌هاى عذاب وجدان‌هاى کاذب مادرانه‌مون رو شناختیم، از اونها توبه کنیم، خداوند رو در صدر زندگیمون قرار بدیم که به این ترتیب با مشکل اصلى و ریشه مبارز کنیم و اونو بخشکونیم.

در رومیان با 8 آیه 32-39 به زیبایی بیان میکنه:

در برابر همۀ اینها چه می‌توانیم گفت؟ اگر خدا با ماست، کیست که بتواند بر ضد ما باشد؟ او که پسر خود را دریغ نداشت، بلکه او را در راه همۀ ما فدا ساخت، آیا همراه با او همه چیز را به ما نخواهد بخشید؟ 33کیست که برگزیدگان خدا را متهم کند؟ خداست که آنها را پارسا می‌شمارد! کیست که محکومشان کند؟ مسیحْ عیسی که مرد، بلکه برخیزانیده نیز شد و به دست راست خداست، اوست که برای ما شفاعت می‌کند! 35کیست که ما را از محبت مسیح جدا سازد؟ سختی یا فشار یا آزار یا قحطی یا عریانی یا خطر یا شمشیر؟

مژگان:

36چنانکه نوشته شده است: «ما همۀ روز، به‌خاطر تو به کام مرگ می‌رویم و همچون گوسفندان کُشتاری شمرده می‌شویم.»

37به‌عکس، در همۀ این امور ما برتر از پیروزمندانیم، به واسطۀ او که ما را محبت کرد. 38زیرا یقین دارم که نه مرگ و نه زندگی، نه فرشتگان و نه ریاستها، نه چیزهای حال و نه چیزهای آینده، نه هیچ قدرتی، 39و نه بلندی و نه پستی، و نه هیچ چیز دیگر در تمامی خلقت، قادر نخواهد بود ما را از محبت خدا که در خداوند ما مسیحْ عیسی است، جدا سازد.

نازنین:

هزاران نفر رو دیدیم که شفا  دریافت کرده ان و به همین دلیل، باور داشته باشید که برای همه ی ما هم ممکنه.

اکثر ما بزرگترین واکنش ها و تحریک ها  رو تو اوج بحران و درگیری تجربه میکنیم/. یادتونه خداوند پطور به داوود، کمک کرد تو بَعَل‌فِراصیم و اون رو به فلسینی ها

پیروز کرد و مثل همیشه قدرتشو آشکار کرد، پس به شمام تو شرایط سخت خودشو آشکار میکنه/ کسی مثتسنی نیست. من کاملاً معتقدم که خدای لشکرهای فرشتگان به معنای واقعی کلمه/ از جانب ما می جنگه، به ما خدمت و به ما کمک می کنه تا در زندگی، به ویژه در سفرهای شفابخشمون، به سختی هاغلبه کنیم.

مژگان:

یادمون باشه/ پادشاهی او واقعی تر از قلمرو زمینی ماست که از بین خواهد رفت./ بدن ما، صدمات و زخم های ما، مشکلات مختلف ما روزی از بین خواهند رفت/. ز باید الان برای پادشاهی او دعا کنیم و تجربه کنیم! ما باید به عیسی  اجازه بدیم پادشاهی او بیاید و اراده او در درون و ازطریق ما انجام شه، همانطور که در آسمانه//

نازنین:

بــه عنــوان انســان، همه ــی مــا نیازهــای اساســی یکســانی داریــم – تمایــل بــه محبــت شــدن، پذیرفتــه شــدن، ارزشـمند بـودن، و همچنیـن دونستن اینکه  موثـر هسـتیم و خـدا از مـا خوشـنوده. خیلی از عوامل امـروز باعـث میشـن احسـاس محبـوب نبـودن، پذیرفتـه نبـودن، و بـی ارزش بـودن کنیـم. یکـی از بزرگتریـن دژهایـی کـه شـیطان در مقابـل ایمانـداران اسـتفاده میکنـه احسـاس گنـاه و محکومیـت ، در حالیکـه همزمـان باعـث میشـه حـس کامـلا روحانـی دربارهـاش داشـته باشـیم

مژگان:

. در اینجـا یـک سـوال هسـت: چنـد نفـر از شـما وقتـی اولیـن بـار از عیسـی شـنیدید، بـه شـما گفتـه شـد کـه نـه تنهـا او عاشـق شماسـت، بلکـه بـا پذیرفتـن عیسـی مسـیح، او پارسـایی و نیکـی مطلـق خـدا بـرای شـما میشـود؟ در حقیقـت، او تمـام پارسـایی را کـه شـما همیشـه بـه آن نیـاز داریـد تامیـن میکنـد )اول قرنتیـان بـاب 1 آیـه 30 میفرمایـد: »از اوسـت کـه شـما در مسـیح عیسـی هسـتید، کـه از جانـب خـدا بـرای مـا حکمـت، پارسـایی، قدوسـیت، و رهایــی مــا، شــده اســت.« )ایــن خبــر خــوش انجیــل اســت(: زیرا از انجیل سرافکنده نیستم، چرا که قدرت خداست برای نجات هر کس که ایمان آوَرَد، نخست یهود و سپس یونانی.

نازنین:

 چون توکتاب مقدس، آن پارسـایی کـه از خداسـت بـرای نجـات هر َ کـس کـه ایمـان آور خداسـت بـه ظهـور میرسـه/ کـه از آغـاز تـا بـه انجـام بـر پایـۀ ایمـان / چنانکـه نوشـته شـده : »پارسـا بـه ایمـان زیسـت خواهـد کـرد.« )رومیـان بـاب 1 آیـات 16 و 17(. ّ»امـا آن کـه کاری نمیکنـد، بلکـه بـه خدایـی تـوکل میـدارد کـه بیدینـان را پارسـا میشـمارد، ایمـان او برایـش پارسـایی بـه شـمار میآیـد.« خـدا مـا را به این رابطه فراخونده تـا ایمـان، اعتمـاد، اتـکا، و تـوکل کامـل مـا بـر او باشـه یادمون نره که.  خــدا محبــته//)

مژگان:

امــا شــما میتونیــد یــاد بگیریــد کــه ایــن محبــت را بیشــتر دریافــت، بیشــتر احســاس، و بیشـتر تجربـه کنیـد. در محبـت رشـد کـردن بـه همیـن معناسـت. هـر چقـدر بیشـتر ایـن موضـوع را بـاور کنیـد، بیشـتر محبـوب خـدا بـودن رو درک خواهیـد کـرد. کتـاب مقـدس میفرمایـد: »مـا محبـت میکنیـم، زیـرا او نخسـت مـا را محبـت کـرد.« )اول یوحنـا بـاب 4 آیـه 19(عزیزان تشوقتون میکنم که در مـوردش تعمـق کنیـد، آن رو بـاور کنیـد، و برکاتشو دریافت کنیـد

خب دوستان عزیز به پایان این قسمت از برنامه رسیدیم / شما می‌تونین از طریق شماره واتساپ 98-98-98-638-0031 نازنین:

و یا آدرس ایمیل info@persianworldradio.com  و همچنین از طریق وبسایت رایو جهانی پارس به نشانی persianworldradio.com با ما در تماس باشید و پیامها و نظرات خودتون رو برای ما ارسال کنید.

نازنین:

 

یه نکته مهم هم اینه بعد از گوش کردن برنامه در وبسایت / میتونید در کادر پایینش / نظراتتون رو در مورد همون برنامه برای ما ارسال کنید/ متبارک باد خدا که دعای مرا رد نکرده و محبت خویش را از من دریغ نداشته است/مزمور 20: 66.

شما را تا زمانی دیگر به خدای بزرگ میسپارم

مژگان:

/بدرود عزیزان.

0 replies

Leave a Reply

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

Our Score
Click to rate this post!
[Total: 0 Average: 0]