شماره:  1070

زنان امید

موضوع اجتماعی: فوبیای اجتماعی

موضوع روحانی: غلبه بر اضطراب

جمله کلیدی: همه چیز از فکر ما نشأت می‌گیره و بعد بر احساس ما و شخصیت ما تاثیر می‌ذاره

نویسنده: مژگان

گوینده: مژگان و نازنین

مژگان: 

درود خداوند بر شما شنوندگان گرامی/ شما به برنامه زنان امید گوش می‌کنید/ برنامه‌ای که توسط زنان و برای زنان تهیه و تدارک دیده شده/ تا به قلب‌های شما نور امید رو بتابونه//

نازنین: 

منم درود می‌فرستم به شما همراهان گرامی نازنین هستم به همراه مژگان عزیز امروز هم دقایقی رو با شما خواهیم بود/ امیدواریم که برنامه امروز برای شما مفید باشه//

مژگان:

 تا حالا براتون پیش اومده که قرار باشه توی جمع خاصی یا تو محیط خاصی قرار بگیرین و اضطراب شدیدی تمام وجودتونو فرا بگیره؟ یا کسی رو می‌شناسین که با قرار گرفتن تو این شرایط و بودن در حضور دیگران ترس و استرس داشته باشه؟

نازنین: 

با چیزایی که گفتیم شاید متوجه شده باشین که موضوع امروز برنامه ما  «فوبیای اجتماعی» هست// امروز می‌خوایم بدونیم اصلاً فوبیای اجتماعی یعنی چی و اگر دچارش هستیم یا کسی از نزدیکامون دچار این مشکل هست چه کاری باید انجام بدیم//

مژگان: 

خوب هر فردی با ویژگی‌های خاص و منحصر به فردی تو زندگی خودش ایفای نقش می‌کنه/ که خیلی از این ویژگی‌ها حاصل تجربیاتیه که در زندگی به دست آورده// بعضیا ترس شدید و اضطراب غیر قابل کنترل در برخورد با محیط بیرون و افراد دیگه دارن/ و گاهی این ترس و اضطراب انقدر شدید می‌شه و اذیت کننده/ که باعث ناراحتی و عذاب خودشون و اطرافیاشون میشن//

نازنین:

 در واقع افراد مبتلا به اضطراب یا فوبیای اجتماعی به صورت شدید/ مداوم و مزمن از اینکه مورد قضاوت و نگاه دیگران قرار بگیرن و به خاطر رفتارشون تحقیر یا شرمنده بشن به شدت می‌ترسن// ممکنه این ترس انقدر شدید باشه که کار/ درس/ یا فعالیت‌های فرد رو مختل کنه// اونا با اینکه می‌دونن ترسشون غیرمنطقی هست/ اما نمی‌تونن به اون غلبه کنن//

مژگان:

 حالا قبل از هر چیز بیاین اول ببینیم فوبیا چیه؟ و فرقش با ترس چیه؟ همه ما تو زندگی از یه سری چیزا می‌ترسیم/ یکی از حیوونا می‌ترسه/ یکی از ارتفاع می‌ترسه/ یکی از مرگ می‌ترسه/ یکی از هواپیما می‌ترسه/ و غیره و غیره/ این ترس‌ها حقیقی هستند و برای حفظ سلامت و بقای ماست اما زمانی که این ترس/ مکرر یا دائمی/ شدید و غیر منطقی بشه و باعث ایجاد اختلال در زندگی روزمرتون بشه/ فوبیا نام می‌گیره//

نازنین:

 بله حس ترس واکنش طبیعی ما نسبت به خطر/ تهدید/ یا زیان هست// فوبیا خیلی شبیه ترسه/ اما یه تفاوت اساسی بین این دوتا وجود داره/ فوبیا می‌تونه نسبت به محرک‌های بی‌ضرر واکنش خیلی شدیدی نشون بده طوری که زندگی فرد مختل می‌شه/ بزارین یه مثال براتون بزنم مثلاً بعضیا ممکنه از گربه بترسن اما/ کسایی که فوبیا دارن با نگرانی این ترس همیشه گوشه‌ای از ذهن اونا رو درگیر می‌کنه/ و اونا انرژی زیادی مصرف می‌کنن تا از برخورد با گربه/ تو مکان‌هایی که ممکنه اونجا وجود داشته باشه دوری می‌کنن// من شخصی رو با این شرایط می‌شناسم که واقعاً از نشستن توی پارک وحشت داره/ اون دائم تصور می‌کنه که یه گربه ممکنه از کنار پاش رد بشه// حتی یه بار که با چند نفر دیگه رفته بودیم پارک/ اون تمام مدت ایستاده بود و با وحشت به اطراف نگاه می‌کرد//

مژگان: 

نازنین جان منم یه مثالی به ذهنم اومد/ یکی از نزدیکان منم کلاً شخص ترسوییِ/ من یادمه قدیما می‌گفت من از هواپیما می‌ترسم اما/ چند وقت پیش که باهاش صحبت کردم متوجه شدم که چقدر فوبیای اون بیشتر شده/ اون می‌گفت الان نه می‌تونم هواپیما سوار شم/ نه قطار/ نه اتوبوس/ و حتی جدیداً از ماشین شخصی هم می‌ترسم// امیدوارم با این مثال‌های زنده متوجه تفاوت ترس و فوبیا شده باشین// ما به طور خاص در این برنامه در مورد فوبیای اجتماعی صحبت می‌کنیم اما اگر شما مایل هستید در مورد باقی فوبیاها صحبت کنیم لطفاً برای ما بنویسید و ما در موردش برنامه تولید می‌کنیم//

نازنین:

 بله دقیقاً/ خوشحال میشیم که بر طبق نیازهای شما عزیزان برنامه‌هامونو  پیش ببریم// خوب همونطور که گفتیم فوبیای اجتماعی نوعی اختلال اضطرابیِ که باعث ترس نامعقول و بیش از اندازه/ شرمساری یا تحقیر/ در مناسبات اجتماعی می‌شه// کسانی که به این اختلال مبتلا هستن/ تو برقراری ارتباط با دیگران/ دوستیابی/ سخنرانی و اجرا در مقابل جمع دچار مشکل هستن// البته این اختلال با خجالتی بودن کاملاً متفاوته/ چراکه خجالت احساس گذرا ست/ اما فوبیای اجتماعی یک ترس پایدارِ که زندگی فرد رو مختل می‌کنه و ممکنه روز به روز بدتر بشه

مژگان:

 خوب حالا شاید فکر شما درگیر این باشه که/ خودتون یا اطرافیانتون دچار این اختلال هستین یا نه؟ شما می‌تونید از  تست‌های رایگان استفاده کنید/ توی گوگل/ تست فوبیای اجتماعی رو تایپ کنید و خودتونو بسنجین// البته ما هم در ادامه از علائم فوبیای اجتماعی براتون می‌گیم/ می‌تونید این علائم رو در خودتون یا نزدیکانتون چک کنید/ تا اگر این اختلال رو تشخیص دادید نسبت به درمان اون اقدام کنید// یکی از اون علامت‌ها اینه که شخص از  موقعیت‌هایی که ممکنه مورد قضاوت منفی قرار بگیره/ می‌ترسه و ممکنه دوری کنه

نازنین: 

مورد بعدی اینه که از برقراری ارتباط یا صحبت کردن با غریبه‌ها ترس و اضطراب شدید داره

مژگان: دائم نگران شرمساری یا تحقیر شدنش هست

نازنین: 

از علائم جسمی که باعث میشه دیگران بفهمن خجالت کشیده/ مثل سرخ شدن/ عرق کردن/ لرزیدن یا لرزش صدا، میترسه و مضطرب میشه

مژگان: 

از موقعیت هایی که ممکنه در مرکز توجه دیگران باشه دوری می‌کنه

نازنین:

 از یک تجربه منفی انتظار بدترین پیامدها رو داره

مژگان:

 همیشه می‌ترسه که تو جمع یا در برخورد با دیگران رفتار ناشایست و اشتباهی ازش سر بزنه در نتیجه ترجیح میده سکوت اختیار کنه

نازنین:

 اون حتی در خلوت خودش ممکنه موقعیت‌های گذشته رو مرور کنه و خودشو به خاطر حرفها و رفتارش سرزنش و محکوم کنه/ پس این افراد معمولاً خود منتقد و کمالگرا هستن

مژگان:

 خب اینا یک سری از علائم احساسی و رفتاری بود/ فوبیای اجتماعی ممکنه با علامت جسمی هم همراه باشه مثل سرخ شدن از خجالت/ عرق کردن/ تپش قلب بالا احساس لرزش در دست‌ها و بدن و حتی لرزش در صدا حالت تهوع و دل پیچه تنگی نفس یا احساس سنگینی در قفسه سینه

نازنین:

 خوب حالا شما چند تا از این موارد رو در خودتون یا اطرافیانتون دیدین اگر به بیشتر موارد بله گفتین ممکنه دچار این اختلال باشیم البته امروزه این اختلال جزو شایع‌ترین اختلالات اضطرابی هست و درصد قابل توجهی از افراد جامعه دچار اون هستند اما این اختلال به به خودی خود و با گذشت زمان درمان نمی‌شه و نیازمند شناسایی و درمانه پس اگر شما هم دچار علائم نام برده هستین حتماً با یک پزشک یا روانشناس مشورت کنید

مژگان:

 بله عزیزان لطفاً این موضوع رو جدی بگیرید چون مثل اقوام من این اختلال هر روز بزرگتر میشه و دامنه‌اش وسیع‌تر می‌شه یک سری درمان های خونگی هم وجود داره که در کنار تراپی شما توسط روانشناس می‌تونه تاثیرگذار باشه یکی از اون موارد اینه که از مصرف کافئین اجتناب کنید قهوه شکلات نوشابه و موادی که حاوی کافئین بالا هستند نوعی محرک به حساب میان و باعث افزایش اضطراب میشن پس تا می‌تونین از خوردنشون تا بهبودی کامل دوری کنید

نازنین: 

خواب کافی داشته باشین/ افرادی که دچار اختلالات اضطرابی هستن/ حتماً این جمله رو از پزشکشون شنیدن که خواب مناسب و کافی/ یعنی حداقل ۸ ساعت به اون ها توصیه می‌شه/ چون کمبود خواب اضطرابو افزایش میده و و علائم فوبیای اجتماعی رو بدتر می‌کنه/ شما باید سعی کنید که سطح اضطرابتون رو پایین بیارید// تغییرات سبک زندگی می‌تونه تاثیر مثبتی روی روند درمان شما داشته باشه

مژگان: 

اگر ورزش در برنامه روزانه شما قرار نداره از تاثیرات اون غافل نشید// ورزش باعث افزایش تولید اندروفین در مغز شما می‌شه/ در نتیجه باعث بهبود خلق و خو و کنترل اضطراب می‌شه// سعی کنید روزانه حداقل ۳۰ دقیقه فعالیت بدنی داشته باشید/ مخصوصاً ورزش‌هایی مثل پیاده‌روی و شنا فقط کافیه امتحانش کنید و ببینید که چقدر روحیه‌تون تغییر می‌کنه و سطح اضطرابتون در طول اون روز پایین میاد// خودم به شخصه تا امتحانش نکرده بودم باورم نمی‌شد

نازنین:

 درسته/ ورزش تاثیرات شگفت انگیزی داره// یه راهکار دیگه هم که به شما خیلی می‌تونه کمک کنه و در واقع روان شناس یا روان درمانگر هم این تکنیک رو به کار می‌بره/ اینه که کم کم خودتونو تو موقعیت‌های اجتماعی مختلف قرار بدین و ازش دوری نکنید// باور کنید هر چقدر از اون موقعیت‌ها بیشتر بترسید و فرار کنید/ اون ترس بزرگتر میشه و این اختلال پیشروی می‌کنه// اما بیاید این دفعه که از موقعیتی خواستید فرار کنید/ تصمیم بگیرید که باهاش روبرو بشید// البته از موقعیت‌های کوچیک و آسون شروع کنید/ و مطمئن باشید که به مرور زمان کم کم براتون عادی میشه و بعد از مدتی میبینید که دیگه ترسی از اون موقعیت ندارید//

مژگان: 

همچنین از تاثیرات موسیقی هم غافل نشید// ما یه برنامه کامل به تاثیرات موسیقی و خاصیت درمانی اون اختصاص دادیم/ اگر اون برنامه رو گوش نکردین حتماً سری به وب سایت ما بزنید// موسیقی یک ابزار قدرتمند برای کاهش استرس و اضطرابه// گوش دادن به موسیقی آرامبخش و صدای آروم می‌تونه به شما کمک کنه تا روحیه تونو بالا ببرید و سطح استرس و اضطرابتون رو کاهش بدید// حالا اگر هنگام پیاده‌روی به یه موزیک آرامش بخش هم گوش بدید که یک ابزار قوی در برابر اضطراب ساختین//

نازنین:

 دقیقاً.. یه راه دیگه که به شما خیلی کمک می‌کنه اینه که/ اعتماد به نفس و عزت نفستونو تقویت کنید// شاید تو این شرایط براتون کمی سخت باشه اما/ باید بدونید بیماری‌هایی که ریشه اضطراب دارن به جز موارد خاص از باورهای ما نشأت گرفتن/ پس ما باید باورها رو تغییر بدیم تا درمان بشیم// شاید اولش سخت باشه اما ذهنتونو تمرین بدین/ با خودِ درونیتون صحبت کنید// مثلاً وقتی می‌خواید از یک غریبه چیزی بپرسید مثل آدرس/ و اون لحظه اضطراب کم کم بدنتونو داره فرا می‌گیره/ به خودتون بگین آروم باش/ فقط یه آدرسه/ اون هیچ قضاوتی در مورد من نمی‌کنه/ اگرم بکنه مهم نیست نظر اون چه اهمیتی داره؟ //

مژگان: 

درسته و این تمرین خیلی قدم بزرگیه// دختر منم وقتی کوچیک بود این اضطراب رو داشت/ و من اونو کم کم تو موقعیتی قرار می‌دادم که با ترسش مواجه بشه//  بزرگتر که شد بهش یاد دادم که صدای ترس‌هاش رو باور نکنه بلکه/ با خودش یه گفتگوی مسالمت آمیز داشته باشه// و اینطور شد که دخترم کم کم ذهنیتش تغییر کرد و الان یه دختر شجاع و با شهامته// شاید الان هم گاهی مضطرب بشه/ اما یاد گرفته که تسلیم ترس‌هاش نشه//

نازنین: 

چقدر عالی عزیزم خدا را شکر// دوستان عزیز باز هم تاکید می‌کنم اگر شما احساس می‌کنین که به این اختلال مبتلا هستین حتماً به یک روانشناس یا روان درمانگر مراجعه کنید/ چون سطح اضطراب شما باید شناسایی بشه و این دکتر هست که تشخیص میده درمان شما از کجا باید شروع بشه// خوب دوستان عزیز تا شما به یه موزیک زیبا گوش می‌کنید/ منو مژگان جانم گلویی تازه کنیم و بعد با ادامه برنامه در خدمتتون خواهیم بود در ادامه با ما همراه باشید//

موزیک

مژگان:

 دوستان عزیز با ادامه برنامه زنان امید در خدمت شما هستیم/ امیدوارم از شنیدن این سرود لذت برده باشید// در بخش قبلی برنامه در مورد “فوبیای اجتماعی” صحبت کردیم// اگر بخش قبلی رو نشنیدین تشویقتون می‌کنم که به وب سایت ما سر بزنید و این برنامه را از دست ندید//

نازنین:

 ترس و اضطراب بلایاییِ که  گریبان‌گیر نسل امروز بشر شده// خوب مسیحیان هم از گزند این آفت به دور نیستن// شاید شما یه شخص ایمان‌دار باشید و با اینکه می‌دونید مسیح منبع آرامش شماست/ اما خوب از درون احساس ترس و اضطراب می‌کنید// شاید دائم از خودتون می‌پرسین: چرا من انقدر مضطربم؟ ریشه این ترس و اضطراب چیه؟ اگر روح القدس تو قلب من ساکنه پس چرا من انقدر پریشونم؟ یعنی من کم ایمانم؟ یا شاید گناهی تو زندگیم وجود داره؟ اصلاً چطور می‌تونم از این همه ترس و اضطراب رها بشم؟

مژگان:

 اگر شما هم این احساسو دارین می‌خوام بهتون بگم که تنها نیستین// پسران قورح در مزمور ۴۳ آیه ۵ اینطور نوشته: “ای جان من چرا افسرده‌ای؟ چرا در اندرونم پریشانی؟ بر خدا امید دار زیرا که او را باز خواهم ستود او را که رهاننده من و خدای من است خود من به شخصه بارها و بارها از درون احساس افسردگی و اضطراب داشتم و هر بار که این احساس به سراغم میومد این آیه رو زیر لب زمزمه می‌کنم می‌خوام بهتون بگم که فقط شما این احساس را ندارین شاید خیلی از ایمانداران درگیر این احساس باشن

نازنین: 

یه آیه دیگه هم هست که به من خیلی آرامش میده مژگان// میگه: “بیایید نزد من ای تمامی زحمت کشان و گران باران/ و من به شما آرامی خواهم داد// یوغ مرا به گردن گیرید و از من تعلیم یابید زیرا/ من بردبار و فروتن هستم// و جان‌هایتان آرامی خواهد یافت زیرا/ یوغ من آسان است و بار من سبک//

مژگان:

 آیه بسیار زیباییِ نازنین جان و پر از نکته// حالا اینجا می‌خوام یه چیزی رو اضافه کنم/ اینکه ما به عنوان ایماندار ممکنه گاهی تو شرایط خاصی قرار بگیریم/ ممکنه ترس و اضطراب به سراغ ما بیاد// اما اگر به طور دائم این احساس رو با خودتون دارین این یک زنگ خطره/ ممکنه شما دچار بیماری‌های روحی مثل اختلالات اضطرابی باشین/ که در اون صورت باید تحت درمان قرار بگیرید// یا ممکنه به لحاظ ایمانی جایی دچار اشکال و اشتباه باشید/ پس اگر این احساس شما دائمی هست حتماً با شبانتون مشورت کنید//

نازنین:

 مرسی که به این نکته اشاره کردی مژگان جان/ به نظرم نکته خیلی خوبی بود// اتفاقا تو آیه‌ای که براتون خوندم نکته جالبی هست/ عیسی مسیح نگفت هرکی نزد اون بیاد آرامی می‌گیره بلکه/ مسیح آرامی رو به کسانی میده که نه فقط نزد او میان بلکه از اون تعلیم می‌گیرن و یوغش رو به گردن می‌کشن// خوب تعلیم گرفتن که شامل یه روز و دو روز نمی‌شه بلکه/ تعلیم گرفتن یه امر دائمیه// گاهی ما آرامش مونو از دست میدیم / چون از خدا تعلیم نمی‌گیریم و راه رو گم می‌کنیم//

مژگان: 

این حرفت منو یاد مریم و مارتا انداخت/ که فکر کنم اکثر ایمانداران داستانشو بدونن// هر دوی اون‌ها پیش مسیح بودن اما یکی مضطرب و اون یکی آروم و آسوده// اولی مسیح رو دوست داشت و می‌خواست به بهترین شکل از اون پذیرایی کنه/ اما خودشو گرفتار کارای زیادی کرده بود// دومی هم مسیح و دوست داشت/ اما کنار پاهاش نشسته بود و به تعلیمش گوش می‌داد/ برای همین آروم بود// ما هم اگر دائم مضطرب و پریشون می‌شیم/ مثل مارتا مسیح رو دوست داریم و با اون هستیم اما/ نزد پاهای اون نمی‌شینیم و از اون نمی‌شنویم//

نازنین: 

دقیقاً همینطوره/ عزیزان مسیح ما رو دعوت می‌کنه تا نه فقط از اضطراب/ بلکه از ریشه اون آزاد بشیم// ما می‌تونیم به حال خودمون دل بسوزونیم و غصه بخوریم/ و هم می‌تونیم دعا کنیم و مشکلمونو نزد مسیح ببریم و ازش بخوایم تا ما رو شفا بده/ همچنین می‌تونیم از افراد امن و مطمئن هم کمک بگیریم// پولس رسول در فیلیپیان باب ۴ آیه ۶ تا ۹ می‌فرماید: “برای هیچ چیز نگران نباشید بلکه/ در هر چیز با دعا و استغاثه همراه با شکرگزاری/ درخواست‌های خود را به خدا ابراز کنید// بدین گونه آرامش خدا که فراتر از تمامی عقل است/ دل‌ها و ذهن‌هایتان را در مسیح عیسی محفوظ نگاه خواهد داشت//

مژگان: 

آمین/ پس راه حلی که پولس برای نگرانی یا اضطراب ارائه میده اینه که اول دعا کنیم/ در حضور اون بنشینیم و منتظر شنیدن صدای او باشیم/ و همچنین شکرگزار او باشیم// اون وقت آرامشی به دست میاریم که بالاتر از فهم بشره// ما با این آرامش می‌تونیم بهتر ریشه اضطرابمونو پیدا کنیم// در ادامه میگه: “در آخر ای برادران درباره هر آنچه راست است/ هر آنچه درست است/ هر آنچه پاک است/ هر آنچه دوست داشتنی و هرآنچه ستودنی ست بیندیشید” اینجا یک حقیقت مهم دیگه وجود داره و اون اینه که احساس ما/ رابطه مستقیم با فکرمون داره // یکی از عوامل مهم اضطراب اینه که ذهن ما و فکر ما منفیه

نازنین: 

پس باید تمام سعی مونو کنیم که به چیزهای خوب فکر کنیم چون/ همه چیز از فکر ما نشأت می‌گیره و بعد بر احساس ما و شخصیت ما تاثیر می‌ذاره// پس طبق کلام خدا باید افکار بد و منفی را از خودمون دور کنیم /و به اونچه که راست و پسندیده ست فکر کنیم// نباید بزاریم افکارمون ما رو کنترل کنه بلکه/ ما باید اونو تحت کنترل در بیاریم

مژگان:

 بله/ پس به طور کلی باید با دعا و شکرگزاری نزد خدا بریم و آرامش اونو دریافت کنیم و بعد طرز تفکرمونو اصلاح کنیم و سرچشمه احساس بد و اضطراب رو از بین ببریم و در آخر زندگیمون رو به صورت عملی در مسیر درست قرار بدیم و اون وقت می‌بینیم که آرامش خدا همواره با ما هست

نازنین:

 خب دوستان عزیز به پایان برنامه امروز رسیدیم/ امیدواریم که از برنامه ما برکت گرفته باشین// اگر درخواست دعایی دارین یا سوالی براتون پیش اومده میتونید با ما از طریق

 

 

 

در ارتباط باشید

مژگان:

 بیاین لحظاتی با هم دعا کنیم:

خدای قدوس خدای آرامش با قلبی شکرگزار به حضور تو میایم دعا می‌کنم تو افکار ما رو تقدیس کنی ای روح القدس به ما قوت بده تا فکر ما فکر تو باشه افکار منفی رو از ما دور کن و به ما قوت بده تا به چیزهایی که راست و درسته فکر کنیم تا آرامش بی‌حد تو قلب و ذهن ما رو بپوشونه عزیزانی رو به حضورت میارم که مضطرب و گرانبار هستند دعا می‌کنیم که تو ای خداوند با اون‌ها ملاقات کنی و قلب و زندگیشونو از آرامشت پر بسازی در نام عیسای مسیح آمین

نازنین: 

آمین مرسی مژگان جان دوستان عزیز لحظه‌هاتون سرشار از آرامش خداوند تا برنامه بعدی خداوند یار و یاور شما باشه

 مژگان:

 خدانگهدارتون

 

1 reply
  1. siamak pourkazemi
    siamak pourkazemi says:

    موضوع خوبه
    موضوعات به هم نزدیک هستند و خوبه
    پیشنهاد میشه موضوع مریم و مارتا خارج بشه و با موضوع دیگه ای جایگزین بشه
    متشکرم

    Reply

Leave a Reply

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

Our Score
Click to rate this post!
[Total: 0 Average: 0]