شماره:  1073

جمله کلیدی: زمان با کیفیت

موضوع اجتماعی: 5 زبان عشق

موضوع روحانی: خیمه ملاقات

آیات: متی باب 9 آیه 12-13/ مرقس باب 1 آیه 35// خروج باب 33 آیه 7 تا 11/ مزمور 84 آیه 1-3

تگ: زمان با کیفیت/ زبان عشق/

نویسنده: نازنین

گوینده: مژگان و نازنین

 

نازنین:

یه سوال تو چه طور متوجه میشی که کسی دوست داره یا نه؟

مژگان:

نظر شخصی/( از طریق گفتار) 

.نازنین:

 آره این خیلی عالیه، اما به نظر من کلمات خیلی کم ارزش ان/ به قولی میگن به رفتار آدما گوش کن نه به حرفاشون/ مثلا من میدونم که خواهرم خیلی دوستم داره/ چون ازم میپرسه که چطوری میتونه بهم کمک کنه/ از یه دختر نوجوون این کار رو بکنه یکی از نشونه ی های دوست داشتن.

مژگان:

جالبه مثلا یکی از دوستای من لیانطوری فکر نمیکنه/اون زمانی که با همسرش وقت میگذرونه یا  عصر ها با هم برای پیاده روی بیرون میرن احساس دوست داشته شدن میکنه

نازنین:

سلام من نازنین هستم به برنامه ی خودتون زنان امید خوش اومدین

مژگان:

درود و صد درود به شما شنوندگان عزیز. خیلی خوشحالم که یه بار دیگه این برکت و از خدای آسمانی دریافت کردیم که در اختیار شما باشیم/ امروز قراره راجع به زبانهای مختلف عشق، زبان قلب همه ی ما انسانها صحبت کنیم// نازنین به نظرت حالا اگه تولد یه خانوم/ همسرش براش گل بخره ولی چیزی که اون خانوم واقعا میخواد اینه که لباسشویی که چند وقته خرابه رو درست کنه. تکلیف چیه؟

نازنین:

!خب از این راه عشق خودشو نشون میده ولی شاید انقدرهام که انتظارشو داره نتونه هیجان زده اش کنه

مژگان:

اره مثلا ما مادرا عشق خودمون و با درست کردن غذاهای خاص یا مورد علاقه ی بچه ها نشون میدیم ولی شاید اونا ترجیح بدن یه غذای ساده بخورن یا فقط با مادرشون وقت بگذرونن و در آغوشمون باشن

 

نازنین:

دقیقا/ می دونی افراد تعریفای مختلفی از عشق ورزیدن دارن و بعضی وقت ها ما ابراز عشق دیگران رو نمیفهمیم. به این میگیم راه های مختلف عشق ورزیدن یا زبان های مختلف عشق/به نوعی ما به همه ی اونا احتیاج داریم اما معمولا یک یا دو راه خاص وجود داره که مستقیما قلب ما رو لمس میکنه.بعضی وقت هام ما از را هایی که خانوادمون برای ابراز علاقه استفاده کردن یاد گرفتیم و استفادشون می کنیم. اما حتی بچه های یک خانواده هم شخصیت متفاوتی دارن و از راههای مختلف ابراز عشق میکنن.

مژگان:

باهات موافقم/ دونستن زبان های مختلف عشق واقعا بهمون کمک میکنن/ اگه زبان غشق کسایی که دوستش داریم و بدونیم/ میتونیم بهتر درکشون می کنیم و باهاشون ارتباط برقرار کنیم. گری پاچمن نویسنده پر فروش ترین کتاب ، 5 زبان عشق به زیبایی این پنج زبان رو توضیح میده که چند موردشو بیان کردیم. هدیه دادن، کلمات سپاسگذاری و تایید،  کمک و خدمت کردن ، چه چیزای دیگه ای هست؟

 

نازنین:

زبان بعدی تماس فیزیکی/ این دسته از افراد برای دریافت عشق نیاز به تماس فیزیکی و جسمی دارند

جدا از رابطه جنسی، این افراد وقتی همسرشان به آن ها محبت جسمی می کنه احساس عواطف و عشق شان برانگیخته می شه.این افراد وقتی همسرشان به آن ها محبت جسمی می کنه احساس عواطف و عشق شون برانگیخته می شه.

زبون مورد علاقه ی من که سپری کردن زمان باهم دیگه اس/ نظر شخصی

خب بیاید راجع به زبان های دیگر عشق صحبت کنیم و ببینیم چطور می تونیم برای درک و برقراری ارتباط با دیگران در زندگیمون صحبت کنیم. امروز میخوایم روی زمان مفید یا با کیفیت تمرکز کنیم/ شما فکر میکنید تفاوت بین زمان معمولی ر و زمان با کیفیت چیه؟  فکر کنم زمان با کیفیت زمانی که ما تمام توجه خودمون رو روی یک نفر میذاریم. شما چطور دوست دارید دوستی داشته باشید که واقعا به شما گوش میکنه ، باهاش غذایی میل کنید و با هم راه برید؟وقتی کسی برای شما وقت میزاره احساس خاص بودن میکنید؟ اگر جوابتون مثبته پس شاید زبان عشق شما زمان با کیفیته

مژگان:  

آیا همیشه سرتون شلوغه و مشغول هستید؟ شاید زمان سخت ترین چیزی باشه که بتونید به دیگران بدید، یادمه وقتی پسرم کوچیکتر بود واقعا به زمان با کیفیت نیاز داشت. مثلا این که بشینم و مدتها با قطار چوبی کوچولویی که داشت چو چو کنان از این ور به اون ور خونه بریم. اما من معمولا سرم شلوغ بود و می خواستم به کارای خونه برسم و غذا درست کنم. حتی بعضی وقت ها قطارشو آروم با پام کنار میزمدم که یه وقت پامو نذارم روش و پسرم با همون زبون شیرین بچه گونش میگفت بشین مامان. این یعنی فقط به من توجه کن  و با من زمان بگذرون به غذا فکرنکن. واقعا ناراحتم که چرا اون موقع باهاش زمان بیشتری رو نگذروندم چون بچه ها خیلی زود بزرگ میشن

نازنین:

الانم دیر نشده و مطمعنم تو هر کاری از دستت بر بیاد انجام میدی. زمان با کیفیت شامل یه مکالمه ی خوب میشه و همچنین یه شنونده ی خوب/ فکر میکنید یه شنونده ی خوب کیه؟ خب براب من وقتی که دارم حرف میزنم نگام کنه و بعضی وقتا تاکید یا سوال کنه و حواسش پرت گوشی،تلویزیون نگاه کردن و اطراف نباشه

مژگان:

من فکر میکنم یه شنونده خوب/ گوش میکنه که متوجه احساسات طرف مقابل شه/ نه فقط برای تبادل نظر یا اطلاعات/ سوال میپرسه/ خب چی گفت؟ الان چطوره؟. خیلی وقت ها با توجه کردن از زبون بدن افراد میشه فهمید که چه احساسی دارن/ نه فقط گوش دادن کلمات/ مثلا دستای مشت کرده یا لرزون / اشک ها یا حرکات چشم سرنخ خوبی برای فهمیدن احساس دیگران بهتون میده/ بعد شما میتونید آروم ازشون سوال کنید و اون ها رو دعوت کنید به این که اگر میخوان راجع به احساساتشون با شما درمون بذارن و حرف بزنن

نازنین:

کسایی رو میشناسید که موقع صحبت کردن/ وسط حرفتون میپرن یا حرفتونو قطع میکنن؟ بعضی وقتا آدم احساس میکنه که فقط منتظرن تو یه نفس بکشی تا شروع کنن به گفتن عقاید و نظراتشون/برای شنونده خوب بودن نیاید حرف دوستوون رو  با نظرات خودمون تا وقتی که تموم نشده قطع کنیم. میدونی که سریع میخوام شروع کنیم به نصیحت کردن و ناراحت میشیم که چرا گفته های ما رو انجام ندادن/

مژگان:

 راستش همسر منم قبلا تا حدودی اینطوری بود تا این که یه روز دخترم صداش دراومد/ روزای اول مدرسه اش بود و برای تکالیفش مشکل داشت و خیلی ناراحت بود  داشت با ما در میون میذاشت که یهو باباش پرید وسط حرفش/ در کمال ناباوری دخترمون بهش گفت که اون نیازی به این نداره که ما مشکلشو حل کنیم و فقط میخواد بگه که چرا استرس داره و ناراحته

نازنین:

خب بعد از اون واکنش پدرش گوش کرد؟

مژگان:

آره/ اتفاقا بعد از اون شنونده بهتری شد هم برای بچه ها و هم  برای من/الان که دخترم بزرگتر شده  وقتی خونه نیست بهش زنگ میزنه و زمان بیشتری و برای گوش دادن بهش اختصاص میده تا حرف زدن. دستان اگر شمام متاهل هستید/ شاید یکی از شما براش سخت تر باشه که احساسات واقعیشو بروز بده/ روزانه زمانی رو برای هم به عنوان یک زوج قرار بدید/در طول این زمان هر کدو از شما میتونید راجع به سه اتفاقی که اونروز براتون افتاده حرف بزنید و احساساتتون و بیان کنید/ شاید یه چیزه خیلی خوب یا خیلی سخت یا یه چیزی که واقعا ازش خوشحالید و و بهش افتخار میکنید…

وقتی که شما در رابطه با زبان عشق خودتون با همدیگه صحبت می کنید، کارهایی که برای درک همدیگه انجام می دید بیشتر میشه و با اهمیت تر میشه دوست داشتن شون رو به شیوه ای که همسرتون یا عزیزانتون دوست دارن بیان می کنیذ. احساس رضایت و خوشحالی بیشتری در طرف مقابلتون ایجاد می کنه.

نازنین:

رییس قبلی من همیشه آخر روز همه رو جمع میکرد ازموم میپرسید امروز کارتون پطوری پیش رفت؟ و همین سوال ساده کمکمون میکرد که به عنوان یه تیم با هم ارتباط داشته باشیم. شاید بتونید از دوستتون با همچین سوالی شروع کنید

می دونی دوستان و خانواده ها خیلی حرف زیادی برای گفتن با هم دیگه ندارن/اما مهمه که با هم زمان سپری کنن و بعضی از کارها رو باهم انجام بدن و خاطره های خوب بسازن/ شما چطور؟ تو خانوادتون کارهایی هستن که برای سرگرمی با هم انجام  بدید؟مثل رفتن به پیک نیک یا بازی کردن با هم دیگه یا آشپزی برای یه روز خاص؟

مژگان:

خب حالا اگر شما از چیزهای مشابه لذت نبرید چی؟ هنوز میتونید قسمتی از زمانتون رو به عنوان هدیه بهشون بدید/ و بهشون ملحق شید و کاری و انجام بدید که اونا دوستدارن/فکر کنید/ کسی تو دوست و خانوادتون بوده که ازتون بخواد کاری و با هم انجام بدید؟شاید به تعویق انداختینش به خاطر اینکه سرتون شلوغ بوده یا واقعا انجام دادن کاری که اونا دوست داشتن  رو دوست نداشتین. میتونید بهشون زمانی اختصاص بدید به عنوان هدیه؟ برای اینکه عشق خودتون رو نشون بدید؟ فکر میکنید چه احساسی پیدا میکنن؟

نازنین:

من که عاشق اینم تابستونا  عصرتو باغچه غذا بخوریم/ ولی مامانم ترجیح میده تو خونه دور میز باشیم و غذا بخوریم/اما بعضی وقتا زمان با کیفیت به من اختصاص میده که بین گلا رو چمنا از زمانمون لذت ببریم/ من واقعا ازش مچکرم

مژگان:

حتی به صراحت میتونم به شما بگم که چطوری زمان با کیفیت یک رابطه را تغییر داد؟ پسرم

همیشه دوست داشت  تو جاهای شلوغ باشه/ تنها چیزی که او نیاز داشت این بود که وقت خودشو با دوستانش بگذزونه یا

حتی فقط با ما تو یه اتاق باشه و روی زمین بازی کنیم. زمانی که دبستان بود مجبور بودم خودم تو خونه بهش آموزش بدم/ آخه اون موقع خیلی نقل مکان میکردیم و امکانش نبود بره مدرسه/ من فقط مادرش نبودم معلم او و “مدیر” مدرسه کوچیکمون بودم. و این موضوع واقعا رابطه ی ما رو تحت فشار قرار داده بود/ پسرم ساعت ها پشت میز مینشست و احساس میکرد که من عادلانه رفتار نکردم. همونطور که کارهای خونه رو میکردم و بهش سر میزدم/ دعا میکردم خدا بهم کمک کنه که بدونم باید چیکار کنم/ یه روز عصر که داشتم با همسرم حرف میزدم بهم گفت که امکان داره برای این عصبانی باشه  که تمام روز خونه ست و بدون اینکه به مدرسه بره مجبوره بیشتر تلاش کنه و همه ی تکلیفاشو تنهایی انجام بده/ روز بد موقع

 

درس ریاضی کنارش نشستم و بهش گفتم 3 تا ار سوالارو من حل میکنم/ سه تای دیگه شو تو/ ببینیم کی زودتر حل میکنه/اول فکر کرد که دارم باهاش شوخی میکنم اما وقتی مداد و دستم گرفتم و شروع کردم / سریع شروع کرد به حل کردن/ با هم یه رقابت خوب و کوچیک شروع کردیم/ اون روز با سوالای سخت تر میومد و بهم میگفت مامان اینو امتحان کن/ اینو دیگه نمیتونی حل کنی/از اون روز به بعد موقع انجام تکلیفاش کننارش میشستم و کمکش میکردم/ اون واقعا احتیاج داشت که با هم زمان بگذرونیم و احساس کنه که تنها نیست و این واقعا تاثیر زیادی داشت روی عملکردش /حتی یادگیریش و این کار تنش و از روی رابطمون برداشت/ چون من با زبان عشق او باهاش حرف زدم

نازنین:

خدا بهت حکمت داده و تو ام بهترین راه و انتخاب کردی/ تو زندگیای امروز که سرمون خیلی شلوغه. واقعا سخته که که بخوایم با عزیزانمون زمان سپری کنیم. باید برنامه ریزی کنی بیشتر از این که بخواد خودش اتفاق بیافته/ میتونید ببینید که زمان با کیفیت یه سرمایه گذاریه /اگر الان به رابطه هامون زمان اختصاص بدیم/ قوی و پایدار میشن/چرا امروز سرمایه گذاری نکنیم و عشقمونو به خانواده و عزیزانمون نشون ندیم؟

دوستان عزیز امیدوارم تا اینجای برنامه مورد توجه شما قرار گرفته باشه/ اگر در مورد این برنامه سوالی داری میتوانید هم اکنون / سوالاتتون را از طریق واتساپ به شماره 0031-638-989898 و یا از طریق وبسایت (با مشخص کردن نام برنامه) برای ما ارسال کنید

تا من و مژگان جون یه زمان با کیفیت داشته باشیم و چایی بخوریم/ شمام یه چای دبش برای خودتون و عزیزانتون بریزید و منظر باشید زودی برمیگردیم

 

میان برنامه

 

مژگان:

به برنامه ی خودتون زنان امید خوش برگشتین/ تو قسمت اول راجع به هدیه دادن زمان با کیفیت صحبت کردیم. ایده ی جدیدی به ذهنتون خطور کرد؟من که کلی فکرای تازه اومد به ذهنم/تا حالا فکر کردید که خدا از همین زبان عشق استفاده میکنه؟

میدونید خداوند ما عیسی ی مسیح زمان زیادی رو با مردم صرف کرد/به مهمونی میرفت/ حتی با افرادی زمان میگذروند که واقعا درخور احترام نبودن/ بعضی از رهبران مذهبی از این موضوع خوششون نمیومد و از شاگردان عیسی میپرسیدن: چرا استاد شما با خراج گیران و گناه کاران غذا میخوره؟ولی عیسی میخواست عشق خداوند رو نشون بده تا گناه کاران فرصتی برای تغییر داشته باشن/

نازنین:

متی باب 9 آیه 12-13 میگه

 « عیسی این را شنید، گفت: «بیمارانند که به طبیب نیاز دارند، نه تندرستان. بروید و مفهوم این کلام را درک کنید که ”رحمت را می‌پسندم، نه قربانی را.“ زیرا من نیامده‌ام تا پارسایان بلکه تا گناهکاران را دعوت کنم

در کلام خدا ما میخونیم که عیسی به دوستان نزدیکش میگه: من شما رو انتخاب کردم که با من باشید/ قبل از هر چیز دیگه داشگردانش رو دعوت کرده بود ای که فقط با او باشن /این نشون میده که عیسی چقدر به زمان با کیفیت ارزش و بها میداده

مژگان:

عزیزان میدونید که زمان هایی بود که عیسی واقعا مشغول بود مثل ما که خیلی وقتا امکان داره سرمون شلوغ باشه/اغلب مردم زیادی احاطه اش میکردن و ازش میخواستن که کمکمشون کنه/او افراد زیادی رو شفا داد و به انبوهی از اونها یاد داد که چطور در راه خدا قدم بردارن و زندگی کنن/ مطمئنم که آخر روز بسیار خسته بوده / اما وقتی که احساس خستگی و فرسودگی میکرد نیاز به سپری کردن زمان با کیفیت با پدر حقیقی و زنده داشت. کتاب مقدس در متی باب 14 آیه 23 به ما میگه :پس از مرخص کردنِ مردم، خود به کوه رفت تا به تنهایی دعا کند. شب فرا رسید و او آنجا تنها بود.

و همین طور در مرقس باب 1 آیه 35 میگه بامدادان که هوا هنوز تاریک بود، عیسی برخاست و خانه را ترک کرده، به خلوتگاهی رفت و در آنجا به دعا مشغول شد.

 

نازنین:

شما چطور این کار و انجام میدید؟ ممکن زودتر از خواب بیدار شید و زمانی با کیفیت با خدا بگذرونید و دعا کنید/ فکر میکنم اگر عیسی به این کار احتیاج داشت مسلم ما  بیشتربهش احتیاج داریم/ نداریم؟.

یکی از داستانهای کتاب مقدس که دوستش دارم خیمه ملاقات / خروج باب 33 آیه 7 تا 11/ حتما قبلا شنیدید ولی ارزش شنیدن داره

خیمۀ ملاقات

7باری، موسی را عادت بر این بود که خیمه‌ای برگیرد و آن را بیرون از اردوگاه، کمی دور از آن، بر پا کند. او این خیمه را خیمۀ ملاقات می‌خواند. هر که طالب خداوند بود به آن خیمه که بیرون از اردوگاه بود، می‌رفت. 8هرگاه موسی به سوی آن خیمه بیرون می‌رفت، قوم جملگی برخاسته، هر یک به در خیمۀ خود می‌ایستادند، و موسی را تا هنگامی که داخل آن خیمه می‌شد، نظاره می‌کردند. 9وقتی موسی به خیمه داخل می‌شد، ستون ابر فرود می‌آمد و به دَرِ خیمه می‌ایستاد و خدا با موسی سخن می‌گفت. 10هنگامی که همۀ قوم ستون ابر را ایستاده به در خیمه می‌دیدند، همگی برخاسته، هر یک به در خیمۀ خود پرستش می‌کردند. 11خداوند با موسی رو در رو سخن می‌گفت، چنانکه کسی با دوست خود سخن بگوید. سپس موسی به اردوگاه بازمی‌گشت، ولی خادم جوانش یوشَع، پسر نون، خیمه را ترک نمی‌کرد

میبینیم که چطور موسی زمان با کیقیتی رو به خدا اختصاص میداد. .

مژگان:

فکر میکنم بسیار مهمه که زمانی رو به خدا اختصاص بدیم و باهاش حرف بزنیم/ بهش بگیم که چه احساسی داریم و تو قلبمون چی میگذره اگرچه چه خودش به قلب ما حاکم/ برای ما خوبه که بتونیم افکار و احساساتمون رو بیان کنیم و ببینیم چطور خداوند به ما گوش میده و درکشون میکنه/ و احتیاج داریم که به او گوش بدیم با خوندن و گوش دادن به کتاب مقدس و به آرامی فکر کنیم که چه چیزی شنیدیم از کلمات خداوند/ از طریق کلام زیباش بهش گوش بدیم / از موسیقی و هنر/ از طریق عشق و محبتی که از اطرافیانمون میگیریم/

نازنین:

بله عزیزان/خدا از طریقه های مختلف با ما صحبت میکنه ولی ما نیاز به زمان داریم که درکش کنیم و ازشون لذت ببریم و به این پی ببریم که خدا میگه دوستتون دارم

میدونی یکی از راه های لذت بردن از زمان با کیفیت با خدا آواز خوندن/ خیلی آهنگای زیبایی وجود دارن که بهمون کمک میکنن که عشق و دوست داشتنمون رو به خدا نشون بدیم

مژگان:

آره/ یه سرس آهنگا هست که منم بهشون گوش میدم و بهم کمک میکنه که عشق خدا رو بهتر احساس کنم/ راستی یادته داشتی یه شعری برامون میخوندی/ چرا آلان برامون نمیخونیش؟

نازنین:

تو کتاب مزمور شعرهای بی نظیر و زیبایی وجود داره که واقعا احساسات رو به زیبایی به نمایش میذاره؟ بذار قبل ازاین که وقت برنامه تموم شه مزمور 84 آیه 1-3 رو بخونیم

ای خداوندِ لشکرها،

چه دلپذیر است مسکن تو!

2جان من مشتاق بلکه مدهوش گشته است

برای صحنهای خداوند!

دل من و پیکرم

برای خدای زنده فریاد برمی‌آورد.

3حتی گنجشک نیز برای خود خانه‌ای یافته،

و پرستو برای خویشتن آشیانه‌ای،

تا جوجه‌های خود را در آن بگذارد؛

در جوار مذبحهای تو، ای خداوندِ لشکرها،

که شاهِ من و خدای من هستی.

مژگان:

تصورشو بکن پرستوهای کوچولو تا جایی که میتونن به خدا نزدیک میشن/ما هم میتونیم انتخاب کنیم که با خدا زمان با کیفیتی رو سپری کنیم و وقتی این کار و انجام بدیم/ میشنویم که خدا بهمون میگه: دوست دارم

دوستان عزیز یه بار دیگه به پایان یکی دیگه از برنامه خودتون زنان پر امید اومدیم/ امیدواریم که برکت گرفته باشید

نازنین:

خداوندا تنها تویی که لایق بهترین هستی/ به ما اجازه بده که با تمام قلب به حضور تو بیایم و با نور همیشگیت بر ما ببار

شما می‌تونین از طریق شماره واتساپ 98-98-98-638-0031 

و یا آدرس ایمیل info@persianworldradio.com  و همچنین از طریق وبسایت رایو جهانی پارس به نشانی persianworldradio.com با ما در تماس باشید و پیامها و نظرات خودتون رو برای ما ارسال کنید. تا درودی دیگر  بدرود

مژگان: خدا نگهدار

I think it is very important to dedicate time to God and talk to him/tell him how we feel and what is going on in our hearts, even though he rules our hearts/it is good for us to be able to express our thoughts and feelings and see how God He listens to us and understands them/ and we need to listen to him by reading and listening to the Bible and slowly thinking about what we heard from God’s words/ listening to him through his beautiful words/ from music and art/ Through the love and affection we receive from those around us.