آرزو : 

سلامی به گرمی آغوش خداوند/ من آرزو هستم و یه بار دیگه به همراه حامد جان / در خدمت شما هستیم 

 حامد: 

درود فراوان به شما دوستان عزیز من  هم حامد هستم//

آرزو / تا حالا چند بار در راه خدا کاری انجام دادی یا به کسی کمک کردی؟ / کمک یا کار در راه خدا باید چطوری باشه؟ /

آرزو:

در اصطلاح بهش میگن صدقه/ اما تعریف بعضی  آدما از صدقه متفاوته / کاری که در ازای شرط و شروط با خدا انجام میشه / در صورتی که این درست نیست//

حامد :

یعنی چی؟//

 آرزو :

حامد جان تعریف از یک جامعه شاد چیه؟//

حامد: 

جامعه ای که همه بتونن با شادی و راحتی کنار هم زندگی کنن / البته برای داشتن همچین جامعه‌ای باید به همدیگه کمک کنیم/ بدون چشم داشت / حتی به نظرم / نباید بگین که من این کار رو میکنم تا خدا هم فلان کار رو برام انجام بده / به قول استاد سخن جناب سعدی:

 بنی آدم اعضای یک پیکرند                که در آفرینش  ز یک گوهرند

چو عضوی بدرد آورد روزگار                دگر عضو ها را نماند قرار

میدونی یعنی چی:

یعنی همه ما عضو یک پیکر هستیم و همونطور که میدونیم این پیکر کلیساست/ و سر این پیکر عیسی قرار داره/ که در وی تمامی خزاین حکمت و علم مخفی هست/

آرزو: 

دقیقا همینطوره / درسته که صدقه دادن باعث میشه برکت به زندگی شما بیاد / ولی این که ما بخواهیم برای خدا شرط بذاریم  این کارِ درستی نیست.//

حامد:

مادرم میگفت یکی از دوستاش با ماشین برای آدم های بی بضاعت  غذا میبرد یک شب ساعت ۱ بامداد/  اخرین غذا مونده بود/ یک دفعه تو یه کوچه بن بست و تاریک  آقای ژولیده ایی رو میبینه / اون رو صدا میزنه و میگه : اگه غذا نخوردی بیا  این ظرف غذا رو بگیر/  قسمت جالبش اینجاست که آقاهه می پرسه تو رو کی فرستاده؟  / دوست مامان جواب میده: چیکار داری کی فرستاده؟ اصلاً منو خدا فرستاده گرسنه هستی یا نه؟ / بیا غذاتو بگیر/ آقاهه میگه : اگه خدا تو رو فرستاده / باید غذا رو برام بیاری تو کوچه/ دوست مامان با خودش میگه : چقدر پرروئه این/ باید ادب بشه امشب که گرسنه بمونه میفهمه باید بیاد و غذا رو بگیره  و اینقدر گستاخ نباشه / تو همین فکر ها بود که یهو میبینه یه ماشین دیگه رفت تو کوچه و بهش غذا داد //.

آرزو : 

درست میگی/ متاسفانه بعضی از آدما/ حتی برای کارهای خیرشون هم شرط میزارن //

حامد: 

به صدقه نباید به چشم سرمایه گذاری نگاه کرد و مهمتر از همه اینها /کلام خداوند به ما میگه :/

چون صدقه می دهی /چنان کن که دست چپت از آنچه دست راستت میکند آگاه نشود/

)متی ۳:۶)

یعنی صراحتاً داره به ما میگه که آسیب ریا از آسیب صدقه ندادن بیشتره و باید جوری به دیگران کمک کرد که حتی دست چپت از دست راستت خبر دار نشه و این یعنی باید در خفا انجامش داد/ بدون اینکه کسی متوجه بشه//

  آرزو: 

مثال برای گفتن زیاده / کسی رو میشناسم که جهیزیه ی یه دخترو داده / بعد توی عروسی هر ۱۰  دقیقه میان اعلامش میکنن و ازش تشکر میکنن/ اگه کمک نمیکرد آسیبش  به دختر بیچاره کمتر بود/

 یادمون  باشه  اگه صدقه میدیم یا کمک میکنیم / طوری باشه که هیچ کسی خبردار نشه / پدر آسمانی خودش حواسش به همه ی اعمال ما هست //

حامد جان ممکنه ما رو با دعای خودت برکت بدی

حامد : 

بله / حتما/

خداوندا/ به ما بیاموز تا بتوانیم اراده تو را درک کنیم/ و طبق اراده تو رفتار کنیم// همانگونه که تو فرموده‌ای / حتی ایمانداران از شر و بلا آسوده نیستند و پیوسته مورد آزمایشند/ به ما توانایی ده تا طبق اراده تو سربلند شویم و نام تو را جلال دهیم/ آمین//

در پناه خدا باشید/ 

 آرزو: 

خدا یار و نگهدارتون

   

0 replies

Leave a Reply

Want to join the discussion?
Feel free to contribute!

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

Our Score
Click to rate this post!
[Total: 0 Average: 0]