1038-ارتباط با مردم

زنان امید

شماره 20 : 1038

نویسنده : نازنین

جمله کلیدی: با خدا باش و پادشاهی کن، بی خدا باش و هرچه  خواهی کن

موضوع اجتماعی: دوست یابی – ارتباط با مردم / ارتباط با خدا

موضوع  روحانی: ارتباط با مردم / ارتباط با خدا

مژگان:  یه مرد ثروتمند بود  که تو یک عمارت زیبا زندگی می کرد. هر چی که یه آدم ممکن تو زندگیش بخواد و داشت  هرچی می خواست  براش فراهم بود. رو دیوارای خونه ش نقاشی های زیبا  و خیره کننده به چشم می خورد و موسیقی گوش نوازی تو هر کدوم از اتاق های خونه پخش میشد. تختخوابش همیشه مرتب و تمیز بود و همیشه با غذاهای خوشمزه و پر رنگ و لعاب ازش پذیرایی میشد .. نیازی به کار نداشت و یه باشگاه برای تناسب اندامش و و یک سینمای خانگی برای سرگرم کردنش .خونه با باغهای پر از درخت و دیوارای بلند برای دور کردن مزاحما و سرکشا  احاطه  شده بود

چیه ، نکنه بهش حسودیت شد… اگه بهت بگم که اون همه ی زمان خودش رو تو اون خونه تنها بوده بدون  اینکه با کسی حرف بزنه

تیتراژ

نازنین: اوه، خب اول داشتم سعی میکردم خوبیاشو تصورش کنم /ولی بعد این که گفتی کلا تنها بوده نظرم عوض شده – ولی فکر نمی کنم بهش حسادت کنم! تو چطور؟ سلام، من نازنین هستم و با شما عزیزان با زنان امید، برنامه ی پر امید مهمونتونیم

منم مژگان  سلام میکنم به شنوندگان همیشگیمون . امیدوارم که از برنامه ی امروز لذت ببرید

راستش نازنین من از یکی از دوستام که اتفاقا کارش مشاوره ست و تو زمینه های مختلف هم  تجربه داره پرسیدم .

دوست داره به جای اون مرد ثروتمند باشه یا نه؟ جوابش این بود که نه، ترجیح میده ، بدون همه ی اون امکانات اینجا باشه و با دوستاش وقت بگذرونه و صحبت کنه .میگفت با خیلی از آدمایی که غمگین و ناراضی بودن صحبت کرده و به یه چیزی دست پیدا کرده به قول خودش میگفت کشف کرده   این که ما انسانها احتیاج داریم با هم در ارتباط باشیم. اینکه ما توزندگیمون نیاز به  برقرار کردن رابطه های واقعی با دیگران داریم. و خیلی از مردم تنهان و از زندگیشون ناراضین.

نازنین: حالا چجوری میشه دوست پیدا کنیم و تنها نباشیم؟

مژگان: من فکر می کنم یادگیری اولیه از تو خونه های ما شروع میشه. اولین محیطی که بچه باهاش مواجه میشه  . قبل از این که بچه بفهمه و درک کنه، از همون اول پدر و مادر بهش لبخند میزنن و باهاش حرف میزنن. پدرو مادر معمولا خیلی بهش نزدیکن و به خوبی باهاش ارتباط برقرار می کنن – ما بهش همون  پیوند عاطفی یا انس گرفتن می گیم. این پیوند بین بچه و والدین  بدون گذروندن زمان کافی، حرف زدن و در آغوش گرفتن و محبت کردن وخیلی چیزای دیگه  به وجود نمیاد و همه ی این کارا برای قوی کردن ارتباط بین نوزاد و والدین لازمه

نازنین: من فکر می کنم ما یه جورایی بهشون برای لبخند زدن پاداش می دیم /– راستی مژگان تو که مامان دوتا کوچولوی دوست داشتنی هستی بهتر می دونی که چه حسی داره. برای تو چجور تجربه  ای  بود /وقتی برای اولین بار ئخترت لبخند زد؟ مطمئنم که حس ناب و بی نظیری بوده!/

مژگان:راستش نازنین، من خودم شادی واقعی رو وقتی برای اولین بار دخترم خندید تجربه کردم و خیلی خوب اون روز و یادم میاد

من و همسرم خیلی هیجان زده شده بودیم و سعی می کردیم بهش لبخند بزنیم و باهاش  ارتباط برقرار کنیم. و با اون همه ذوق و شوقی که از ما میدید باید یادگرفته باشه که لبخند زدن کار خوبیه.

نازنین: موافقم… کودک یاد می گیره که با دیدن شما بفهمه چه احساسی دارید/   مژگان  با شخصیتی  مهربونی که از تو سراغ دارم/ معلومه  خیلی خوب به بچه هاتم یاد دادی که چه جوری  خودشون و دیگران و دوست داشته باشن  و به خودشون و اطرافیانشون محبت کنن/.

شده با چیزایی که حتی به نظر ما خیلی ساده میاد مثلا. با گوش دادن به حرفاشون  و در آغوش کشیدنشون/ این نوعی شنیده شدن احساسیه

مژگان: حتی برای کودکان خوبه که ببینن والدینشون می تونن عصبانی هم بشن، اما در عین حال به هم دیگه احترام می ذارن.

خیلی مهمه که یاد بگیرن که می تونن باهم اختلاف نظر داشته باشن ولی همچنان همدیگرو دوست داشته باشن و ارتباطشونو باهم حفظ کنن  

نازنین:فکر کنم  یک اختلالی هست که افراد رو از ارتباط برقرار کردن با بقیه منع می کنه/ تو چیزی راجع بهش شنیدی؟/

مژگان: فکر کنم منظورت اختلالات اوتیسم ؟.

نازنین: درسته. فکر کنم خودشره

مژگان : تا جایقی که می دونم اوتیسم طیفای مختلفی داره که فقط  از طریق یه متخصص قابل درمانه. این اختلال مربوط به ساختار سیستم عصبی میشه.ولی حق با توئه کودکان یا بزرگسالان مبتلا به اوتیسم تو مهارت های برقراری ارتباط دچار مشکل میشن  . انها ممکن  نوزادی خیلی اروم  یا  جیغ جیغو و پر صدا باشن، ولی ایده ای از احساس و چگونگی رفتار با دیگران  ندارن بعضی از افراد هم فقط کمی تحت تاثیر این اختلال قرار می گیرن و ممکن است  حتی قابل تشخیص نباشه، اما اونا هم تو  ارتباط برقرار کردن  با بقیه مشکل دارن حتی اگه از ضریب هوشی بالایی برخوردار باشن!

اما میتونیم بعضی از این مهارت ها رو اموزش داد. مثلا مجبوربشیم  توضیح بدیم که لبخند به چه معناست.یا چه جوری بفهمیم کسی ترسیده یا عصبانی.  

افرادی که به این اختلال  مبتلا هستن نیاز به یادگیری و تمرین  مهارت  صحبت کردن با کسی در مورد احساسات یا نحوه برخورد تو موقعیت های اجتماعی دارن

به عنوان مثال، انها ممکن نیاز به تمرین نگاه کردن و برقراری تماس چشمی با کسی که باهاش صحبت میکنن داشته باشن

مغزشون مثل پازل میمونه و برای این که پیام درست برسه به مغز و و واکنش درست صادر کنه باید تمام قطعات کنار هم قرار بگیرن. مپلا برای این که به این بچه ها نشون بدید چه طور خودشون از سرویس بهداشتی استفاده کنن، باید یه طرح یا یه رنگ مشخص داشته باشه که تو ذهنشون بمونه .خانواده هاشون  باید درک کنن که یک این مشکل پزشکی واقعی و برای اونام  این شرایط خیلی سخته.

 نازنین: خیلی مهم که خشم خودتونو کنترل کنید/ چون اونا متوجه احساسات ما نمیشن و این باعث میشه بیشتر و بیشتر ناراحت یا از کنترل خارج بشید./ برای زندگی کردن با این بچه ها شما باید خیلی خیلی صبور باشید/عشق و صبر می تواند تفاوت بزرگی ایجاد کنه. /چه جوری با دیگران دوست می شید؟ /فکر کنم بیشتر دوستی هام رو از طریق مدرسه کلیسا یا کاربوده

خوب، این یک سرنخ خوبه – ما اغلب با کسایی دوست می شیم که باهاشون علاقه های مشترک داریم/

مژگان: 

معمولا با موندن تو خونه نمیشه دوستی پیدا کرد ./پس باید بیرون رفت کارایی که دوست داریمو انجام داد و با آدما ملاقت و معاشرت کرد./اما وقتی افراد جدیدی را ملاقات می کنیم، باید نشون بدیم که به اونها علاقه داریم مثلا با پرسیدن سوالایی مپل اینکه از انجام دادن چه کارایی لذت می برن. یادتون باشه که با سوالای شخصی شروع نکنید

نازنین: فکر کنید، چه چیزی باعث می شه احساس کنید کسی شما رو دوست داره؟

شاید بگید اگه کسی تو چشمام نگاه کنه و به حرفام توجه کنه.یا اگرکسی راجع به کاری که انجام بدم نظرای خوب بده کسی که تو شرایط سخت همیشه کنارمه و اگر کسی همون چیزهایی رو دوست داشته باشه که من دوست دارم.

بنابراین دوستی ممکن با تجربیات مشترک شروع شه،  مثلا اینکه تو یه سن بچه دار شده باشید یا اتفاق خاصی تو زندگی براتون افتاده باشه. . اما برای اینکه دوست خوبی باشید، باید گوش کنیذ، سوال بپرسید، نشون بدید  که احساسات  و مشکلات طرف  درک می کنید، و کمک و حمایتش می کنید

مهمه که برای دوست خودمون ارزش قائل بشیم و براش زمان اختصاص بدیم و توجه کنیم و در مقابل دوست ما هم ،پس دوستی یه امر دو طرف ست.

مژگان:یک حرف قدیمی هست که میگه : “برای دوست شدن، باید دوستانه باشید.” این فقط لبخند زدن و گفتن چیزای خوب راجع به افراد نیست. بلکه گوش دادن و درک کردن و دوست داشتن اونا فارغ از منافع ست.یعنی فرقی نمیکنه از اون آدم به ما چی میرسه. ما اونو به خاطر وجود خودشه که دوستش داریم.اینجوریه که دوستی واقعی رشد می کنه. خب عزیزان شنونده تا ما برمیگریم یه سرود زیبا گوش کنیو و یه چای دبش لب سوز برای خودتون بریزید و جایی نرید نا ما برگردیم

موزیک میانی

نازنین: راستی تا حالا تخم مرغ عید پاک خوردید؟ تو بعضی از کشورها تخم مرغ عید پاک معمولا از شکلات ساخته شده و با فویل رنگی براق پیچیده میشه. تو اروپا معمولا از تخم مرغ های پخته شده استفاده می کنن که با الگوهای سنتی تزئین شدن.این تخم مرغ ها نماد زندگی جدید هستن، به ما یادآوری میکنن که خدا پسرش عیسی را به زندگی بازگرداند و می خواد به ما هم  که ایمان داریم زندگی معنوی جدیدی عطا کنه

مژگان: بعضی از دوستام میپرسن: چجوری میتونم خدا رو بشناسم؟ یا چطور می تونم واقعی باهاش ارتباط برقرار کنم؟ اگه شمام همچین سوالاتی تو ذهنتونه پس ما همراه باشید که امروز روی صحبتمون با شماست. این که چه جوری با خدا ارتباط برقرار کنیم

اول از شما میپرسیم. ایا واقعا می خواهید با خدا ارتباط برقرار کنید؟ خدایی واقعی، مقدس، دوست داشتنی،خدایی توانا و قدرتمند، نه خدایی که تو تصورات ماست؟ چون میدونی، اون تمام خود واقعی شما رو میخواد . آیا حاضرید؟آیا شما خود واقعیتون هستید؟

اگه فکر میکنید حاضرید؟ 

در مورد این موضوع فکر کنید –

 اگر خدا وجود داره، و او شما را ساخته، شما در حال حاضر از خیلی راه ها باهاش مرتبط هستی. اون اونجاست، منتظرت تو…او خدایی واقعی و می خواد که با شما ارتباط برقرارکنه. شاید بگید از کجا میدونی ؟ از اینجا : تو کتاب مقدس اومده، بدون ایمان ممکن نیست بتوان خدا را خشنود ساخت، زیرا هر که به او نزدیک می‌شود، باید ایمان داشته باشد که او هست و جویندگان خود را پاداش می‌دهد.. (عبرانیان 11:6)

نازنین: فکر می کنید چه قدر با خودتون صادق هستید؟ ایا می تونید اعتراف کنید که شما  مثل خدا پاک و مقدس نیستید و محتاج او هستید؟ شاید لازم باشه بهش اجازه بدی که تو زندگیت تغییراتی ایجاد کنه؟ این مثل یه ملاقات با یه دوست که مثل شماست نیست. باید خیلی فروتن و متواضع شروع کنید. او قرار  همه چیزو به عهده میگیره نه تو. یادتون باشه تو ملاقات با دوستنتون با هم حرف میزنید، گوش میکنید و با هم وقت میگذرونید. 

بیا از اینجا شروع کنیم شاید یه ادم فروتن اول گوش بده بعد حرف بزنه. پس تو هم از خدا دعوت می کنی که بیاد و باهات حرف بزنه؟ دعایی تو کتاب مقدس هست که می گه: “بفرما که خدمتگزارت می‌شنود.

. (1 ساموئل 3:10)

مژگان: این می تونه نقطه خوبی برای شروع باشه.برای  گوش دادن به خدا راه های مختلفی وجود. چه راه هایی به ذهنتون میرسه ؟شاید شما خدا را از طریق نظم و زیبایی جهان و طبیعت ببینید وبشنوید، یا از طریق هنر یا موسیقی…شاید افکار جدیدی به ذهنتون خطور کنن یا اتفاقات غیرمنتظره بیافته که باعث شه که احساس کنید خدا می خواد توجه شما رو جلب کنه؟

کسی بهتون عشق میورزه، یا چیزی فوق العاده ای اتفاق می افته، و شما فکر می کنید: “من باید  از خدا تشکر کنم.»یا در مورد چیزی احساس گناه می کنید فکر می کنید حتی نمی تونید استانداردهای خودتونم رعایت کنید .اگر آماده اید.. کتاب مقدس، کتاب مقدس خدا، واضح ترین راهی که خدا با ما صحبت می کنه. از طریق این کتاب که مردم در طول صدها سال ابا خدا  ارتباط داشتن اما کتاب مقدس فراتر میره… خدا خودش رو قرن ها   خودش رو برای مردم و قوم مختلف از طریق کلمات آشکار کرد

خدا کاملا پاک و مقدسه، بنابراین همیشه این ما هستیم که با رفتار و انتخاب های اشتباهمون به او بی توجهی میکنیم و نادیدش میگیریم. ولی خدا همچنان نشون میده که ما رو دوست داره و هر کاری برای نو شدن و بهتر شدن تعمیر این رابطه ی شکسته می کنه

نازنین: پس چجوری خدا می تونه این ارتباط شکسته را با بنده هاش ترمیم  کنه؟ شاید با تبدیل شد  ن به یکی مثل ما؟ کتاب مقدس می گه این دقیقا همون چیزی که اتفاق افتاده . عیسی خدا بود که به عنوان یک انسان واقعی بین ما اومد، برای اینکه به ما نشون بده که خدا چگونه است و با ما یکی شود.همانطور که عیسی را  بهتر و بهتر می شناسید، بیشتر به چگونگی خدا و این که چجوری باهاش ارتباط برقرار کنید پی می برید . یه چیزه قابل توجه پیدا می کنید: این که که عیسی از نظر اخلاقی کامل و بی گناه بود با این جون خودشو فدا کرد برای به دوش گرفتن مجازات ما و پرداخت بدهی اخلاقی که ما به خدا تا ما بتونیم به خدا نزدیک شیم.

مژگان: خب ما می تونیم به خدا گوش بدیم حالا چه طور می تونیم با خدا صحبت کنیم ؟ درست همونطور که تو حالت عادی به کسایی که برامون مهمن می گییم “دوستت دارم” یا  ازشون تشکر می کنیم. یا گاهی اوقات با کسی که برامون مهمه روزمون و این که چه اتفاقایی افتاد رو  براش تعریف میکنیم  یا ازشون عذرخواهی می کنیم و می خوایم که ما رو ببخشن، اینطور نیست؟ می تونید با خدا هم به همین روش صحبت کنید.

بعضی وقتا میپرسیم چرا؟» یا درخواست کمک می کنیم …همه اینها تو رابطه ی ما با خدا هم اتفاق می افته. ما به حرفاش گوش می کنیم و به حقایق او فکر می کنیم. دعا می کنیم و بهش می گییم که چه احساسی داریم یا از ازش کمک می خوایم. و گاهی اوقاتم فقط می تونیم با هم باشیم، بدون هیچ کلمه ای، اما می دونیم که او اونجاست، کنار ما. این کاملا مکالمه درونی و قلبی . مثل هنر گلدوزی دوستی، هر لحظه در جریانه. خنده و گریه به نخ‌هایی تبدیل می‌شن که داستان و  ارتباط عمیق بین ما و آفریدگار رو به نمایش میذاره