زنان امید
شماره: 21- 1039
موضوع اجتماعی:تبعیض بین فرزندان
موضوع روحانی:
جمله کلیدی:
نویسنده: مژگان
گوینده: مژگان و نازنین
مژگان:
درود بر شما همراهان گرامی به برنامه زنان امید خوش اومدین من مژگان هستم امیدوارم از هر جای دنیا که صدای ما رو می‌شنوید خوب و خوش و سلامت باشید
نازنین:
منم درود می‌فرستم به شما زنان امید / نازنین هستم و خیلی خوشحالم که در کنار مژگان جان امروز هم با شما خوبان خواهیم بود
مژگان:
عزیزی نازنین جان.. منم خوشحالم. دوستان امروز یک مهمان عزیز این افتخار رو به ما دادن تا در برنامه امروز ما رو برکت بدن. امروز در مورد مبحث تبعیض بین فرزندان قراره چیزهای زیادی از ایشون یاد بگیریم
نازنین:
و در بخش روحانی هم نگاهی به زندگی اسحاق و ربکا و همچنین یعقوب میندازیم تا ببینیم تبعیض چه اتفاقاتی رو در زندگی اونها و فرزندانشون رقم می‌زنه. پس تشویقتون میکنم که با برنامه امروز ما حتماً همراه باشید
(تیتراژ)
مژگان:
عزیزان همونطور که گفتم سرکار آقای شکیبای عزیز سال‌هاست به عنوان مربی و مشاور زندگی فعالیت می‌کنن و امروز این افتخار رو به ما دادن که در برنامه ما حضور پیدا کنن. آقای شکیبا خیلی خوش اومدین
آقای شکیبا:
منم سلام عرض میکنم به شما و شنوندگان گرامی. خیلی مچکرم از دعوت شما
نازنین:
خواهش میکنم/ منم خوشامد میگم به شما و امیدوارم که عزیزان هم از سخنان شما بهره کافی رو ببرن. /
شما قبل از برنامه برای ما در مورد یکی از مراجعینتون صحبت کردین / ممکنه بیشتر برامون توضیح بدین؟
آقای شکیبا:
صد البته… چند ماه پیش یک زن و شوهر میانسال برای مشاوره در مورد مشکلات فرزند نوجوونشون به من مراجعه کردن. مسلماً ما مشاورین اول از هر چیز دنبال ریشه‌ها می‌گردیم. در حین گفتگو من دنبال ریشه‌های رفتار فرزندشون بودم و اولین آثار رو در پدر خانواده دیدم. متوجه شدم که این آقا هر وقت که من سوالی می‌پرسیدم یا سکوت می‌کرد یا به همسرش نگاه می‌کرد تا اون جواب بده. یا اینکه تو جواب دادن بهش کمک کنه. پس من متوجه علائم وابستگی، کمرویی و استرس شدید در رفتار ایشون شدم
نازنین:
چه دقت جالبی/ همه مشاورین اینقدر دقیق و نکته سنج هستن؟
آقای شکیبا:
بله / همه مشاورین این رویه رو پیش میرن و جزو وظایف یک مشاور هست/ .
قدم بعدی این بود که تله‌های زندگی مرد خانواده که حدودا 47 ساله بود را شناسایی کنم. پس سوالاتی هدفمند پرسیدم و بعد تلاش کردم جعبه سیاه زندگی این خانواده رو با کنکاش در کودکی پدر باز کنم. برای حل مشکلات روحی فرزندشون من چاره‌ی دیگری نداشتم جز اینکه عوامل ریشه‌ای رو شناسایی کنم
نازنین:
آقای شکیبا /اون عوامل ریشه‌ای چیا بودن؟
آقای شکیبا:
خوب در اواسط مشاوره از پدر خانواده یک سوال پرسیدم تا شکم به یقین تبدیل بشه. به او گفتم: اگر روزی مادرتون مجبور باشه،/ بین شما و برادر بزرگترتون یگی رو انتخاب کنه/ کدومتونو انتخاب میکنه؟/ پدر انتظار این سوالو از من نداشت. صورتش سرخ شد و با تردید و تعجب گفت: نمی‌دونم. این پاسخ برای من معنی زیادی داشت. گفتم: دوباره تکرار میکنم: اگر مادرتون مجبور باشد بین شما و برادر بزرگتان یکی رو انتخاب کنه شما رو انتخاب میکنه یا برادرتون رو؟ حدس بزنید چه جوابی داد؟
مژگان: حتما گفته برادرش!!
آقای شکیبا:
دقیقا… برادرش 5 سال از اون بزرگتر بود و نورچشمی مادرش بود.اون همیشه برادر کوچیکشو که به ظاهر ضعیف‌تر از خودش بودنو مسخره می‌کرد. رفتار قلدرمابانه داشت و تو فامیل با توجه به حمایت مادر عملا به یک دیکتاتور تبدیل شده بود. مادرشون هم که حالا در دهه 80 زندگی‌اش بود، هنوز به تبعیض حتی بین نوه‌هایش ادامه داده بود و این مرد هیچوقت نتوانست به مادرش اعتراض کنه
نازنین:
دلیل تبعیض قائل شدنش چی بود؟
آقای شکیبا:
من با سوالاتی که پرسیدم به دنبال علل تبعیض گشتم و پدر خانواده گفت برادر بزرگم باهوش‌تر از من و به ظاهر قوی‌تر بود. گفتم تا بحال به رفتار برادرتون اعتراض نکردین؟ گفت: چی بگم. نه. همیشه اینجوری بوده. الانم سنش بالاست و من نمی‌خواهم بین خانواده اختلاف بیافته…. بعد از این سوال متوجه کمرویی شدید آن مرد و البته مشکلات روحی فرزندشان شدم. در مورد تله‌های زندگی با او و همسرش صحبت کردم و در مورد فرایند همکاری توضیح دادم. به این زوج عرض کردم، حل مشکلات فرزندشان در گرو تحول در خودشان و سبک زندگی‌شان هست و من بجای برگزاری کلاس و مشاوره به فرزندشان/ که به نظر من فایده‌ای نداشت/ هشت هفته به عنوان مشاور زندگی به آن زوج بزرگوار کمک کردم تا با اقتدار و آرامش بیشتر زندگی کنند و البته دستاوردهای عالی ای هم داشتند
مژگان: چقدر عالی خدا رو شکر!!!
نازنین:
آقای شکیبا به نظر شما دلیل بوجود اومدن این نوع نگرش بین بچه ها چیه؟
آقای شکیبا: ق
مسلما وجود رقابت / چیزی که همیشه بین بچه های یک خانواده وجود دارد. اما ممکن است والدین نیز، با رفتارهای ناخودآگاه خود، به آن دامن بزنند. ما همگی مصرانه بر این باوریم که بین فرزندان خود تفاوتی قائل نیستیم و از صمیم قلب می گوییم: «ما همه بچه هامون رو یک جور دوست داریم.» اما چه طور می توان بچه هایی را که به طور طبیعی با هم تفاوت دارند به یک شکل و یک اندازه دوست داشت؟ چنین چیزی محال است!!!! تولد هر کودک در مقطع خاصی از تاریخچه زندگی زناشویی رخ می دهد. به عنوان مثال فرزند اول ثمره عشق والدین و بچه سوم شاید نجات بخش زندگی زناشویی در آستانه فروپاشیه. / تو جوامع سنتی تفاوت گذاشتن بین فرزندان بیشتر دیده می شود.
در این گونه از جوامع، مرد به عنوان «نان آور خانواده» محسوب شده که به دنبال این تفکر وقتی خانواده ای صاحب فرزند پسر میشن/ برایشان بسیار خوشایندتر از اینکه دختر دار بشن/ پس در نتیجه تبعیض ایجاد میشه
نازنین:
خب حالا آقای شکیبا نتیجه این تبعیض چیه؟
آقای شکیبا:
اولین پیامد اون کینه ورزی و انتقامِ. توجه والدین به یکی از فرزندان باعث می شود که او نسبت به دیگری و حتی به والدین ش هم تنفر و کینه پیدا کنه و درصدد انتقام جویی بربیآد. پس تبدیل به شخصی خشمگین و عصبانی می شود که دنبال بهانه است. فرد خشمناک بر اثر رفتارهای ناپسند و ناهنجار، از جامعه طرد شده و به فردی گوشه گیر و منزوی تبدیل می شود
مژگان بله متاسفانه.. حالا من شنیدم تبعیض به شدت باعث اضطراب و استرس کودک میشه درسته؟
آقای شکیبا:
بله نه تنها اضطراب / بلکه ترس هم از پیامدهای اونه . / که معمولا ریشه در اتفاق و حادثه ای در دوران کودکی افراد دارد. / چیزهای که به ضمیر ناخودآگاه کودک نفوذ میکنه و منشا چنین ترس ها و اضطراب هایی هست/. از این رو کودکی که در معرض تبعیض والدین است، نوعی احساس تنهایی ترس آور/ نداشتن پشتیبان و تکیه گاه مطمئن در او به وجود می آید
نازنین:
چقدر دردناک… من فکر میکنم که اینطوری بچه‌ها اعتماد به نفسشون به شدت پایین میاد.
آقای شکیبا:
بله درسته/ اعتماد به نفس مهم ترین حالت عاطفی برای رشد کامل شخصیت است/ اگر فرزندی در دوران کودکی موفق به کسب آن نشه/ اعتماد به نفس جای خود را به حس حقارت و سرخوردگی می دهد..
تبعیض بین فرزندان از طرف والدین حس ناتوانی و عدم اعتماد به نفس را در فرزند به وجود می آورد و به کلی باعث ناامیدی و یاس اون می شه
نازنین:
متاسفانه به نظرم تو همچین شرایطی انگار یه دیواری بین فرزند و والدین کشیده میشه
آقای شکیبا:
بله دقیقا، تبعیض در بین فرزندان از طرف والدین باعث می شود که فرزند احساس کند، پدر و مادرش او را دوست ندارند. از این لحاظ سعی می کند زیاد همراه والدین خود نباشد تا کم تر دیده شود / مورد سرزنش قرار نگیرد و به این دلیل هر روز فاصله او با والدینش بیشتر می شود. بنابراین فرزند برای یافتن پناهگاه برای محبت و دوستی جایی غیر از خانواده و والدین را جستجو می کند. والدین باید آگاه باشند که ایجاد فاصله بین آنان و فرزندان شان با وجود این که زیر یک چتر و در یک خانه هستند، چه اثرات منفی برای فرزندانشون دارد. پس والدین نباید اجازه هیچ گونه فاصله ای را بدهند و باید دوستان خوبی برای فرزندان شان باشند
نازنین:
راستی آقای شکیبا من چون با بچه های زیادی کار کردم می تونستم این احساس کمبود محبت رو درونشون به خوبی مشاهده کنم
آقای شکیبا:
درسته..همانطور که گفتم کودکی که در معرض تبعیض والدین است، نوعی احساس تنهایی ترس آور و نداشتن پشتیبان و تکیه گاه مطمئن در او به وجود می آید.
محبت همچون آبیست که برای رشد و نمو همه جانداران ضروری هست.
کودکان ما برای رشد عاطفی و هیجانیش باید سیراب محبت بشن. اما متاسفانه تبعیض والدین این حق حیاتی را از او سلب می کند و او را تشنه محبت، تحویل اجتماع می دهد. چه بسا در آینده برای جبران این کمبود.، دست به سوی هر آب گل آلودی دراز کند و با محبت های کاذب جبران مافات نماید
نازنین:
مخاطب ما شما والدین عزیز هستید که دارید به این برنامه گوش میدید. بیاید برای عزیزانمون خونه رو یک جای امن و پرمحبت بسازیم و تلاش کنیم که با دادن محبت کافی به اونها، نسل و فردایی بهتر پرورش بدیم /
آقای شکیبای عزیز از شما تشکر می‌کنیم که در باب این مسئله مهم به ما آگاهی بخشیدین امیدوارم که ای صحبت‌ها روی نگرش ما تاثیرگذار باشه و اون ها رو در زتدگیمون به کار ببریم/
آقای شکیبا: خواهش میکنم عزیزان امیدوارم در برنامه های اینده با مطالب مفید و جدید تری در خدمتتون باشم. خیلی متشکرم از دعوتتون
نازنین:
خوب دوستان بریم که یه استراحت کوتاهی داشته باشیم و با بخش روحانی برنامه در خدمت شما خواهیم بود
موزیک میانی
مژگان دوستان عزیز به ادامه برنامه زنان امید خوش برگشتید در بخش قبلی از آقای شکیبا که سال‌ها در زمینه مشاوره فعالیت کردند مطالب جالب و آموزنده‌ای در مورد تبعیض شنیدیم حالا در این بخش از برنامه می‌خوایم سری به کتاب مقدس بزنیم و زندگی اشخاصی رو مورد بررسی قق رار بدیم که با تبعیض زندگی فرزندانشونو تحت تاثیر قرار دادن
نازنین:
در کتاب مقدس داستان‌ها و ماجراهای زیادی در مورد فرق گذاشتن بین فرزندان وجود داره./ یکی از مهم‌ترین این داستان‌ها ماجرای بین ایسو و یعقوب بود / همونطور که می‌دونید یعقوب و عیسو فرزندان اسحاق بودند.عیسو فرزند بزرگتر و نور چشمی پدر بود و یعقوب برعکس نور چشمی مادر. این مسئله باعث ایجاد رقابت بین آن دو شده بود طوری که یعقوب با سوء استفاده از شرایط و گشنگی عیسو حق نخست زادگی عیسو را با نیرنگ از او گرفت و همین اتفاق ادامه پیدا کرد تا برکت رو با کمک مادر و طرفداری او از پدرش اسحاق بگیرد و تصاحب کند و این پایان ماجرا نیست/
مژگان :این اتفاق باعث ایجاد نفرت و کدورت بین دو برادر شد اون هم به دلیل فرق گذاشتن میان فرزندان توسط پدر و مادر. داستان اما اینجا تموم نمی‌شه بعدها خود یعقوب بین یوسف و بقیه فرزندانش فرق قائل میشه و این موضوع باعث میشه که یک کینه عمیق بین برادران به وجود بیاد این امر باعث میشه تا برادران یوسف او را به درون چاهی بیندازند و به پدرشان بگویند که یوسف مرده است که دلیل و انگیزه اصلی این داستان همون فرق گذاشتن‌های نادرست و غلط بین فرزندانه که این کینه و نفرت رو بین اونها شعله ور میکنه
نازنین:
بله…اگر اسحاق بین فرزندانش فرق نمی‌گذاشت شاید هرگز اون اتفاق وحشتناک نمی‌افتاد و اگر یعقوب درس درستی از این موضوع گرفته بود هیچ وقت بین فرزندانش فرق قائل نمی‌شد و باعث این همه اتفاقات دلخراش و ناامید کننده نبود. تبعیض بین فرزندان تاثیرات بسیار منفی بر روحیه کودکان امروز و بزرگسالان فردا باقی می‌گذارد.
مژگان :
متاسفانه برخی از والدین با تبعیض بین فرزندان، موجب لوس شدن و قلدری فرزندان نورچشمی خود و آسیب فراوان به سایر فرزندان خود می‌شود .من بارها از برخی از مادران یا پدران شنیدم که گفتند فلان فرزندشان را بیشتر از دیگری دوست دارند در حالیکه نمی‌دانستند احساس قابل سرایت است و کودک و نوجوان این حس ناخوشایند والدین نسبت به خود را درک نمی‌کنن و در آینده بشدت آسیب خواهد دید. اغلب قربانیان تبعلض والدین، در بزرگسالی وجودی سرشار از خشم، کمرویی، شکست‌های مکرر، تشویش و افسردگی را تجربه می‌کنند
نازنین
بله متاسفانه اما می‌دو نین عزیزان خداوند هیچ وقت بین فرزندانش تبعیض قائل نمی‌شه اون همه ما رو به یک چشم می‌بینه و آیاتی که توی کتاب مقدس در مورد عشق خدا می‌بینیم عمومی هست و به همه نسبت داده میشه حتی کسانی که گناهکار هستند همونطور که بارها توی این برنامه گفتیم خداوند خود ما رو بی‌نهایت دوست داره اما از گناهانی که انجام می‌دیم بیزاره
مژگان اون در کلامش میگه که آفتابشو بر نیکان و بدان به یک اندازه می‌تابونه چون همه ما برای اون عزیز هستیم دوست عزیزم تو محبت خدا رو نسبت به خودت می‌پذیری می‌دونی که خدا چقدر تو رو دوست داره چون در کلامش میگه ببین تو را بر کف دست‌هایم نقش کردم ببین چه ارزشی برای خداوند داری اون منتظر تک تک مائه که از راه‌های خودمون برگردیم و به سمت اون بریم
نازنین
خوب دوستان عزیز به پایان برنامه امروز رسیدیم خیلی دوست داریم که بیشتر در مورد محبت خدا صحبت کنیم اما خوب می‌دونید که وقت ما محدوده / شما برای ما بنویسید و بگید که / تعریف شما از محبت خدا چیه؟/ شما می‌تونید از طریق….
با ما در تماس باشید
مژگان بله عزیزان اگر شما شنونده گرامی فرزندی دارین با مراقبت بیشتری با اون رفتار کنید که مبادا احساس تبعیض به اون دست بده چون همونطور که گفتیم آسیب‌های فراوونی به دنبال داره هرچند که هیچ کدوم از ما والدین نر ررمی‌خوایم به اونها آسیبی برسونیم اما خب گاهی با ناآگاهی باعث رنجش و آسیب اونها می‌شیم
نازنین
و همینطور بدونید که کسی برای خدا عزیز کرده نیست طوری که دیگری خار و کوچکتر باشه بلکه همه ما در چشم خداوند یکسان هستیم چون اون خدا محبت و عاشق تمام مخلوقاتش هست
مژگان
آمین همینطوره دوستان عزیز لحظات خوب و خوشی رو برای شما آرزومندیم تا برنامه بعد خداوند یار و یاور شما
نازنین
خدانگهدار دوستان
