زنان امید
شماره: 13 – 1048
موضوع اجتماعی: شادی حقیقی – خدمت کردن
موضوع روحانی: خدمت کردن
جمله کلیدی:
نویسنده: مژگان
گوینده: مژگان و نازنین
نازنین: خوشا دلهای خوش، جانهای خرسند
خوشا نيروی هستیزای لبخند
خوشا لبخند شادی آفرینان
كه شادی رويد از لبخند اينان
نميداني- دريغا- چيست شادي
كه ميگویی: به گيتی نيست شادی
نه شادی از هوا بارد چو باران
كه جامی پر كنی از جويباران
نه شادی را به دكان ميفروشند
كه سيل مشتری بر آن بجوشند
چه خوش فرمود آن پير خردمند
وزين خوشتر نباشد در جهان پند
مژگان:
اگر خونين دلی از جور ايام
« لب خندان بياور چون لب جام»
به پيش اهل دل گنجيست شادی
كه دستاورد بيرنجی ست شادی
به آن كس ميدهد اين گنج ،گوهر
كه پيش آرد دلی لبخند پرور
جهان در بر رخ انسان نبندد
به روی هر كه خندان است خندد
چو گل هرجا كه لبخند آفرينی
به هر سو رو كنی لبخند بينی
چه اشكت همنفس باشد، چه لبخند
زعمرت لحظه لحظه ميربايند
گذشت لحظه را آسان نگيری
چو پايان يافت پايان ميپذيری
مشو در پيچ و تاب رنج وغم، گم
به هر حالت تبسم كن، تبسم
(تیتراژ)
مژگان درود بر شما شنوندگان گرامی شما به برنامه زنان امید گوش میکنید مژگان هستم و بسیار خرسندم که امروز از طریق این برنامه به همراه دوست عزیزم همراه شما خواهم بود
نازنین منم درود میفرستم به شما زنان امید نازنین هستم و امیدوارم هرجا که هستین شاد باشین و حال دلتون خوب باشه و از برنامه امروز ما هم لذت ببرید
مژگان عزیزان دل شاید از شعر زیبای فریدون مشیری عزیز که در ابتدای برنامه شنیدید حدس زده باشید که امروز قراره در مورد شادی صحبت کنیم و ببینیم با انجام دادن چه کارهایی شادتر خواهیم بود
نازنین و دقر بخش روحانی هم در مورد خدمت و کمک به دیگران صحبت میکنیم که یکی از ابزارهای شادی هست
مژگان عزیزان همه انسانها دوست دارن شاد باشن. همه به دنبال شادی میرن اما تعداد کمی میفهمن که شادی حقیقی از کجا نشأت میگیره. شاد بودن یک انتخابه. شاید همه ما دوست داریم که شاد باشیم اما همه انتخاب نمیکنن که شاد زندگی کنن
نازنین
بله شادی واقعاً یه مقصد نیست.. شادی در دل زندگیِ و زندگی سفری طولانی مدته که هر روز به طور کامل اونو به آغوش میکشیم. البته به این معنا نیست که همیشه برای به آغوش کشیدن و به دست آوردن زندگی/ شاد از خواب بیدار میشیم. خیلی اوقات از دلِ درد و رنج ه که/ معنای شادی واقعی رو درک میکنیم و قدرشو بهتر میفهمیم
مژگان
چقدر زیبا گفتی نازنین جان.. دوستان جالبه بدونید خوشحال بودن با شاد بودن فرق داره و همونطور که نازنین جان گفت شادی از دل درد و غم هم میتونه پدید بیاد. گاهی اوقات در طوفان های زندگی، تو اوج درد و غم به خدا میگی “خدایا خیلی وضعیتم خرابه.. اما من میدونم که تو برام نقشه و برنامهای داری.. من میایستم چون تو کنارمی” و این شادی ایه که با امید آمیخته ست و با پیشرفت و رشد ایمان شما بیشتر و بیشتر میشه
نازنین
بله اما خوشحالی به شرایط ما بستگی داره. مثلاً وقتی هدیه میگیریم خوشحال میشیم. یا وقتی کلام محبت آمیز میشنویم خوشحال میشیم و اونو بروز میدیم. اما خیلی اوقات تو زندگی با شادیهای کاذب مواجه میشیم. شما شادی رو کجا جستجو میکنید؟؟ بعضیا شادی رو تو آینده جستجو میکنند مثلاً میگن اگر بزرگ بشم اون موقع خوشحال و خوشبختم. یا اگه پولدار بشم خوشحالترین آدم روی زمینم. یا مثلاً با ازدواج خوشحال خواهم بود. اگر بچهدار بشم دیگه واقعاً خوشحالم. اگر بچههام بزرگ بشن و از آب و گل در بیان اون موقع خوشحالم. بعد که بزرگ میشن میگیم یاد اون روزا بخیر کاش بچههام کوچیک بودن حداقل مشکلاتشون کوچیک بود
مژگان
دوست عزیز اگر شما هم شادی رو توی اگرها و ای کاشها جستجو میکنین میخوام یه چیز مهم بهتون بگم “اگر الان تو این شرایط فعلی شاد نیستی تو هیچ شرایط دیگهای هم نمیتونی شاد باشی” منظور ما این نیست که این مواردی که ذکر کردیم به ما شادی نمیده البته که میده. ازدواج کردن به ما احساس شادی میده. بچه دار شدن، موفقیت شغلی و تحصیلی، خریدن ماشین و خونه و وسایل نو همه اینها به ما احساس شادی میده. اما نکته اینجاست که این خوشحالی دائمی نیست بلکه موقتیه. اما شادی حقیقی با موقعیت ما خیلی تغییر نمیکنه. اون شادی پایدار و دائمی و به نوعی با احساس رضایت در هم تنیده شدن
نازنین
بله.. میدونین… وقتی ما به چیزی که میخوایم میرسیم احساس خوشحالی داریم اما بلافاصله چیز دیگهای پیدا میشه که دوباره به انتظار رسیدن بهش میشینیم
مژگان
دقیقاً.. ارسطو فیلسوف باستانی تعریف جالبی از شادی واقعی یا خوشبختی میکنه و میگه “شادی تنها خواسته انسان هست و سایر خواستههای انسان به عنوان راهی برای به دست آوردن خوشبختی وجود دارد” ارسطو پیشنهاد کرده که خوشبختی رو میشه از طریق یک فرمول طلایی به دست آورد که شامل یافتن تعادل بین کمبود و افراطِ
نازنین:
درک شادی ممکنه توی افراد متفاوت باشه. اما بعضی نشونههای کلی وجود دارند که به عنوان نشونههای کلیدی به حساب میان. وقتی شادی حقیقی در قلبتون باشه احساس میکنید زندگی فعلیتون همون چیزیه که میخواین. وقتی شاد باشید پستی و بلندی زندگی شما رو به هر سو پرت نمیکنه و انگار ته قلبتون یه حس اطمینان وجود داره
مژگان
یکی دیگه از مشخصههای شادی واقعی لذت بردن از روابط مثبت و سالم با افراد دیگه ست. اینکه احساس میکنید شرایط زندگی شما حتی با وجود مشکلات باز هم خوبه و به نوعی از زندگیتون احساس رضایت دارید احساسات مثبتتون بیشتر از احساسات منفی هست و شما با مهربونی و شفقت با خودتون و دیگران رفتار میکنید
نازنین
شادی حقیقی باعث میشه که شخصِ قدردان و شکرگزاری باشید و این احساس رو دارید که زندگی شما دارای معنا و هدف خاصی هست و شما اشتیاق دارید که شادی خودتون رو با بقیه هم به اشتراک بزارید
مژگان
خوب حالا شاید بگید این شادی رو چطور باید پیدا کنیم؟! یا بهتره بگم به وجود بیاریم. اول اینکه همونطور که در ابتدای برنامه گفتم شاد بودن یک انتخابه.. و نیاز به تمرین و تکرار داره و یه کار عملی که به شما کمک میکنه تعیین هدف در زندگی شخصیتونه. بهتون پیشنهاد میکنم یک دفترچه بردارید هدفهای کوتاه مدت و بلند مدت خودتونو یادداشت کنید. تلاش برای رسیدن به اهداف مخصوصاً اهدافی که روی رشد شخصی و اجتماعی تمرکز دارند میتونه به افزایش شادی ما کمک کنه
نازنین
و کار دیگهای که میتونید انجام بدید و در واقع یکی از روشهای درمان و تراپیِ روانشناسان هست، اینه که روزانه حداقل ۵ مورد از چیزهایی که تو زندگی از داشتنشون خوشحالید رو بنویسید و بابتش از خداوند شکرگزاری کنید. این تمرین واقعاً جواب میده و بعد از مدتی متوجه میشید که ذهن شما بیشتر از قبل روی چیزهای مثبت تمرکز میکنه
مژگان
دقیقاً درست میگی نازنین جان.. من خودم اینو تجربه کردم و هر چقدر از تاثیرش براتون بگم کم گفتم چون واقعاً دیدم تغییر کرد. قدم دیگهای که میتونید برای به دست آوردن شادی واقعی بردارید اینه که در لحظه زندگی کنید و ازش لذت ببرید گاهی ما انقدر روی چیزی متمرکز میشیم که لذت واقعی از کاری که انجام میدیم و از دست میدیم. در واقع حرص و طمع دزدان شادی ما هستند و این تمرینی که نازنین جان گفت یعنی تمرین شکرگزاری باعث میشه که روی چیزهایی که داریم تمرکز کنیم و ازشون لذت ببریم. خود من سالها تو زندگی، تو دام آرزوی فردای بهتر افتادم و تقریباً یک دهه از زندگیم اینطوری گذشت. تا اینکه یاد گرفتم روی فردایی که هیچکس ازش خبر نداره وقت و انرژی و ارزشهامو هدر ندم
نازنین
خیلی متاسفم مژگان جان اما از طرفی هم خوشحالم که یک تجربه تازه کسب کردی. مورد بعدی که به شما کمک میکنه اینه که وقتی دیدید که توی دیدگاه بدبینانه گیر افتادید و ذهن شما شروع به منفیگرایی میکنه به دنبال راهی باشید که بتونید افکارتونو به روش مثبت اصلاح کنید. دید منفی تاثیر بسیار زیادی روی تصمیم گیریهای ما، روابط ما و سبک زندگی ما داره. پس وقتی افکار منفی رو به مثبت تبدیل میکنید به شما این امکان رو میده که الگوهای تفکرتون رو تغییر بدید، و از این طریق روحیاتتون هم تغییر میکنه
مژگان
همینطوره یه چیز دیگه هم که به ما احساس شادی میده کمک کردن و خدمت کردن به دیگرانه. شاید این جمله براتون عجیب باشه اما واقعاً تشویقتون میکنم که امتحانش کنید. وقتی در اطرافتون کسی احتیاج به کمک داره و شما برای کمک به اون دست به کار میشین، از درون احساس رضایت و شادی عمیقی میکنین. کافیه امتحانش کنید. فکر کنید ببینید اطرافیانتون به چه کمکی احتیاج دارن! شاید کسی در اطراف شما فقط به یک تشویق و یک جمله امید بخش نیاز داشته باشه. شاید کسی دل شکسته است و نیاز داره با کسی درد دل کنه. شاید کسی مدت هاست که در انتظار گرفتن یک گل یا هدیه است. شاید هم کسی نیاز مالی داره. و یا هر چیز دیگهای
نازنین
بله دقیقاً مژگان جان منم اینو تجربه کردم و واقعاً به دوستانمون توصیه میکنم. خوب دوستان عزیز بریم که به یه سرود زیبا گوش بکنیم و بعد از اون در ادامه همراه شما خوبان خواهیم بود
موزیک
مژگان
دوستان عزیز به ادامه برنامه زنان امید خوش برگشتین. امیدوارم که از شنیدن این سرود لذت برده باشید. در بخش قبلی در مورد شادی صحبت کردیم احساسی که همه ما خواهانش هستیم. اما گفتیم که این تنها کافی نیست بلکه ما باید تصمیم بگیریم که شادی حقیقی رو در درونمون بسازیم و این نیاز به تمرین و تکرار داره
نازنین
و چند تا راهکار به شما ارائه دادیم که یکی از اونها کمک کردن یا خدمت کردن به دیگران بود و در این بخش قرار در مورد همین موضوع کمی صحبت خواهیم کرد
مژگان
مسیح واقعاً به مردم اهمیت میداد. اون نسبت به نیازها و مشکلات مردم حساس بود. رسالت او رحمت و محبت بود و زندگیش کاملاً وقف دیگران بود. نیازهای جسمی روحی و عاطفی انسانهای اطرافشو تامین میکرد و به این ترتیب قلب اونها آماده پذیرش محبت خدا و مژده خوش نجاتش میشد
نازنین
بله انسانها با دیدن محبت و دل نگرانی واقعی اون، قلبهاشونو به روی حقیقتی که عیسی تعلیم میداد باز میکردند. منجی ما بر روی زمین اومد و با انسانها یکی شد. چون خدا عاشق مخلوقاتش هست. اون همدردی و محبت خودش رو به انسانها نشون داد و نیازهای اونها رو تامین کرد و خودش رو به ما شناسوند
مژگان
در انجیل یوحنا باب ۱۳ مسیح کار عجیب و حیرت انگیزی انجام میده!! او در شام آخر در نقش خادم پای شاگردانش رو میشوره و با این کار به شاگردان و به همه ما نمونه و الگویی از خدمت میده. در روزگار کتاب مقدس میدونیم که همه جا خاکی و آلوده بود. کفشهای اون زمان به صورت صندلهای امروزی بود پس طبیعتاً همیشه پای افراد کثیف بود. پس وقتی به خونه میاومدن وظیفه خدمتکارها و نوکران بود که پاهای اونها رو در تشت آب بشورن و خشک کنن. معمولاً افراد هم سطح پای همدیگرو نمیشستن. جز مواردی که نشون دهنده یک عشق عمیق بود.
نازنین
عیسی مسیح در زمان شام آخر حولهای به کمرش میبنده در لگنی آب میریزه و شروع به شستن پای شاگردان و بعد خشک کردن اونها با حولهای که به کمر داشت میکنه. شاگردان شوکه شده بودند نمیدونستند چه عکس العملی نشون بدن!! عیسی مسیح سرور و خداوند اونها بود و تا اون زمان هیچ شخص بزرگی همچین کاری نکرده بود!! عیسی با این کار به اونها درس مهمی داد و گفت “آیا دریافتید آنچه برایتان کردم؟ شما مرا استاد و سرورتان میخوانید و درست هم میگویید. پس اگر من که سرور و استاد شمایم پاهای شما را شستم شما نیز باید پاهای یکدیگر را بشویید. من با این کار سرمشقی به شما دادم تا شما نیز همان گونه رفتار کنید که من با شما کردم”
مژگان
آمین.. بله خداوند عیسی مسیح با شستن پای شاگردان به اونها درس خدمت کردن توام با فروتنی و فداکاری رو داد و اون از ما میخواد که به همین شکل یعنی فروتنانه همدیگرو خدمت و محبت کنیم. اون به ما یاد داد که رهبر حقیقی اول از هر چیز باید یک خادم حقیقی باشه. اون در نهایت با تقدیم جان خودش برای گناهان ما خدمت فداکارانش رو به کمال رسوند انجیل متی باب ۲۰ آیه ۲۸ میگه: “چنانکه پسر انسان نیز نیامد تا خدمتش کنند بلکه آمد تا خدمت کند و جانش را چون بهای رهایی در راه بسیاری بنهد”
نازنین
آمین شکر برای محبت خداوند مون.. دوستان ما در سراسر کتاب مقدس نمونههای خدمت کردن به همدیگر رو میبینیم که با توجه به وقت محدودمون به چند نمونه اشاره میکنیم. مثلاً ما موسی رو میبینیم که به عنوان رهبر قوم بنی اسرائیل اونها رو خدمت کرد. واقعا برای موسی تحمل این همه دردسر و شنیدن غرغر و شکایت به مدت ۴۰ سال خیلی سخت و عذاب آور بود و هیچ سود و منفعتی هم براش نداشت. اما اون این کارو کرد چون تسلیم اراده خدا بود. اون با فروتنی و صبوری قوم خدا رو رهبری و خدمت کرد
مژگان
بله.. شخص دیگهای که در کتاب مقدس خدمت بی چشم داشتی کرد یوسف بود. حتماً شما با داستان زندگی اون آشنا هستید. میدونید که برادراش چه خیانت بزرگی به اون کردن با این حال بعد از سالها دوری از پدر و برادر عزیزش و تحمل درد و رنجهای فراوون وقتی برادرانش رو دید نه تنها اونها رو بخشید بلکه اونها رو به مصر آورد و زیر پر و بال خودش گرفت و اونها رو خدمت کرد
نازنین
خیلی سخته ها مژگان!!!
مژگان
دقیقاً
نازنین
همچنین در پیدایش باب ۱۸ میبینیم که ابراهیم چطور با محبت، از سه غریبه که از قضا فرشتگان خداوند بودند پذیرایی میکنه و اونها رو خدمت میکنه. به اونها میگه اجازه بدید یکم آب برای شستن پاهاتون بیارن و زیر درخت استراحت کنید همچنین براتون مقداری آب و غذا میار م تا نیرو بگیرید و بعد از اون به راهتون ادامه بدید. ابراهیم با مهربونی و سخاوت از اون غریبهها استقبال و پذیرایی میکنه که این هم خودش نوعی خدمت محسوب میشه
مژگان
بله مهمون نوازی هم نوعی خدمت کردن محسوب میشه که خدا از تک تک ما اینو میخواد. در رساله رومیان باب ۱۲ آیه ۱۳ میگه: “در رفع احتیاجات مقدسین سهیم شوید و میهمان نواز باشید” شخص دیگهای که ما در کتاب مقدس خدمت بی ریاشو میبینیم روت هست. روت عروس شخصی به اسم نعومی بود. نعومی همسر و ۲ پسر خودشو از دست میده و فقط عروسهاش میمونن. اون از عروساش میخواد که به خونه پدریشون برگردن. یکی شون برمیگرده اما دومی به هیچ عنوان راضی به این کار نمیشه و اون شخص روت هست. روت میدونست که مادر شوهرش توی این سن تک و تنها و بی کس و کاره پس به همراه اون به شهر زادگاه نعومی برمیگرده و اونجا فروتنانه کار میکنه تا زندگی خودش و مادر شوهرش رو تامین کنه. این حکایت نهایت عشق و محبت فروتنانه یک زن رو به تصویر میکشه که چطور مادر شوهرش رو خدمت و محبت میکنه
نازنین
همچنین ما در عهد جدید کلیسای اولیه رو میبینیم که شاگردان در کنار خدمت تعلیم و بشارت به دیگران کار زیبایی انجام میدادن و اون توزیع غذا بین بیوه زنان بود. شاید تو اون زمان شاگردان ترجیح میدادن که تمام تمرکزشونو روی پیشبرد ملکوت خدا بزارن، اما با حکمت و درایت، چند نفر رو برای انجام این کار خیر به عنوان مسئول انتخاب میکنن و مردم رو از هر طریقی که میتونستن خدمت میکردن
مژگان
همچنین در کتاب اعمال باب 9 آیه 36 از زنی نام برده به اسم تابیتا که شخص بسیار نیک نام و سخاوتمندی بوده. این زن خودش رو وقف کارهای نیک و دستگیری از مستمندان کرده بود .اما این زن بیمار میشه چند روز بعد میمیره. افراد زیادی مخصوصاً بیوه زنان برای اون سوگواری میکردند و پیداست که این شخص بسیار اونها را محبت کرده بود. اما اتفاق عجیبی که میافته اینه که پتروس برای اون زن دعا میکنه و اون زنده میشه… کسی نمیدونه شاید خدمات اون زن هنوز به پایان نرسیده بود و مردم زیادی به محبت اون نیاز داشتند
نازنین
بله دوستان نمونههای زیادی در کتاب مقدس از خدمت فداکارانه وجود داره. اما متاسفانه وقت ما به پایان رسیده
در عهد جدید خداوند بارها و بارها از ایمانداران خواسته که بارهای همدیگرو حمل کنیم، همدیگرو محبت کنیم و نسبت به هم بخشنده باشیم و تا جایی که میتونیم در صلح با همگان رفتار کنیم و از انجام کار نیک خسته نشیم
مژگان
آمین عزیزان امیدوارم که از برنامه امروز لذت برده باشین یادتون باشه که اون دفترچه رو تهیه بکنید و هر روز خدا رو بابت داشتههاتون شکر کنید. افکار منفی رو دور کنید و به شادیهای واقعی بچسبید. از بودن با خانواده لذت ببرید… از شغلتون لذت ببرید… از مسیری که هر روز تا سر کار یا دانشگاه طی میکنید سعی کنید لذت ببرید… و برای به دست آوردن شادی حقیقی از خدا کمک بگیرید
نازنین
و میخوام تشویقتون کنم که اگر از برنامههای ما برکت میگیرید خوشحال میشیم که از شما بشنویم و این باعث تشویق ما خواهد بود. شما میتونید از طریق راههای ارتباطی……..
با ما در تماس باشید
مژگان دوستان لحظههاتون شاد و پر امید تا درودی دیگر بدرود
نازنین بدرود عزیزان