زنان امید 

شماره:  1064

تو/ قلعه ی بلند منو/ پناهگاه من  در روز تنگی.

موضوع اجتماعی: ترومای کودکی

موضوع روحانی: تنها خداست که ما رو تنها نمیذاره

جمله کلیدی:تو/ قلعه ی بلند منو/ پناهگان من  هستی در روز تنگی.

نویسنده: نازنین

گوینده: نازنین و مژگان

 

نازنین: 

از وقتی یادم میاد همیشه دوست داشتم تو خونه بمونم و درس بخونم. البته خیلی وقت هام یه چای دبش درست می کردم و میرفتم کنار پنجره به پارک کوچولویی که اونجا بود، به بچه هایی که میدوییدن و بازی میکردن/نگاه میکردم/

یاد بچگی خودم می افتادم که راستش هیچ وقت مثل بقیه نبود/ استرس/ نا امنی/ خنده های با دلشوره. یه آرزوی کسایی که منو واسه خودم دوست داشته باشن و خانواده و فامیل واقعیم باشن/ آخه خیلیاشون به اصطلاح خوب بودن و زیر اون نقاب مهربونشون /یه آدم ترسناک و دروغ گو/ تو تنهایی یکی دیگه بودن و تو جمع یه نفر کاملا متفاوت/ به کی باید میگفت/کی باورش میشد که اونا/

تیتراژ

مژگان:

 سلام، به برنامه ی زنان امید خوش اومدین. /من مژگان هستم و به همراه دوست و همکار عزیزم نازنین عزیز، یه بار دیگه با برنامه ی زنان امید همراهتون هستیم.//

نازنین: 

منم سلام میکنم به شما عزیزان و خیلی خوشحالم که بازم به بهونه این برنامه در کنارتون هستیم./

مژگان: 

نازنین، چه قدر عجیب، همیشه فکر میکردم بچه فقط باید بچگی کنه /و اگه خوشحال باشن و بخندن/حتما حالشون خوبه و مشکلی ندارن/

نازنین:

 ای کاش که اینطوری بود مژگان/متاسفانه بیشتر به سلامت جسمی بچه ها توجه میشه و ما فکر می کنیم اگر به نظر ما اونا سالم باشن / مشکل دیگه ای ما و اونارو تهدید نمیکنه//

مژگان:

 واقعا همه ی ما یه سری رفتار از بچگی درمون شکل گرفته. /یه سری چیزا که هیچ وقت بهشون توجه نکردیم/ به نوعی عضوی از ما شدن//عزیزان امروز می خوایم راجع به موضوع مهم ترومای ( آسیب های دوران کودکی صحبت کنیم. //

نازنین: 

ترومای دوران کودکی به آسیب های روحی تجربه شده تو سنین رشد /و تو زمانی که فرد با خانواده خودش زندگی می کنه مربوط می شه./ اگرچه این آسیب‌ها معمولاً به عنوان آسیب‌هایی هستن  که افراد تو بزرگسالی با هاش روبه رو میشن /و روی روابط و عزت نفس آنها تأثیر می‌ذارن،/ اما همه آسیب‌ها نتیجه سوء استفاده یا بی‌توجهی والدین و مراقبان در سنین کودکی نیست. /خیلی از متخصصین این زخم‌ها را زخم‌های دلبستگی می‌نامند، چون این زخم‌ها در نتیجه عملکرد یا عدم اقدام مناسب مراقبان کودک در طول سال‌های رشد/ یعنی سال‌هایی که دلبستگی‌ها شکل می‌گیره رخ می‌ده.//

مژگان: 

بعضی از آسیب‌های دوران کودکی/مثل غفلت عاطفی/ هدفمند انجام نمی‌شدن. به‌ویژه اگر والدین از فرهنگ‌های دیگر یا حتی نسل‌های قدیمی‌تری بودن که در اون/والدین مستبد تشویق می‌شدن/ چه عمدی وچه غیر عمدی/ این زخم‌ها باعث ایجاد حس شرمساری و کم ارزشی تو کودکان می شن /و اغلب آنها رو تبدیل به بزرگسالانی می کنه که خودشونو را به خاطر اعمال والدینشون سرزنش می کنن//

نازنین: 

زخم های دلبستگی به احساسات حل نشده مراقبای ما مربوط می شه و تو بزرگسالی می تونه از طریق نگرانی های مربوط به سلامت روان/ رفتارهای ناسالم و مهارت های مقابله ای ضعیف/ مثل مصرف مواد یا پرخوری ظاهر شه..

در ادامه به چند نشانه اشاره می کنیم که نشان می ده ممکن / زخم های ترومایی حل نشده داشته باشید./ دوستان به این نکته توجه داشت باشید که همه اینها لزوماً به تجارب تروما مربوط نمی شن/با این حال، اگر متوجه شدید که یه سری از نشانه های زیر به شما مربوط می شه/ ممکن است ناشی از زخم‌های ترومایی باشه//

مژگان:

 رفتارهای مردم پسند/ کودکانی که مجبور بودن سخت تلاش کنن تا توجه والدین و مراقبای خودشونو رو جلب کنن /یاد گرفتن که شاد کردن اونها می تونه زندگیشونو رو آسان تر کنه/ آنها از سنین کودکی یاد گرفتن/ که چجوری با افراد به شکلی خوشایند تعامل برقرار کنن/ تا از درد عاطفی ناشی از دوست داشته نشدن /یا ناراحت کردن کسی اجتناب کنن//

نازنین:

 نشونه ی بعدی کمال گراییه/ این امر به ویژه تو کودکانی که از غفلت عاطفی جان سالم به در برده ان رایجه./ ممکنه کمال گرایی در دوران بزرگسالی به دو دلیل اتفاق بیفته/

اول : بچه‌هایی که یاد گرفتن/ انجام کارهای عالی بهترین راه برای جلب توجه محدود مادر یا پدره/

دوم: کودکانی که باید از خودشون مراقبت می کردن و یاد گرفتن که/ اشتباه کردن غیرقابل قبوله/ چون اونا هرگز یاد نگرفتن که چجوری/ با احساسات ناشی از انجام ندادن کامل کاری/ کنار بیان//

مژگان: 

مورد بعدی مقایسه مداوم خود با دیگرانه/ گاهی اوقات این به دلیل عزت نفس پایین یا کم ارزش دیدن خوده/ اگر تو دوران کودکی شما رو با دیگران مقایسه می کردن، مثلا با بقیه خواهر و برادرها یا همسالانتون/ ممکنه این احساس را در خود نهادینه کرده باشید که دچار ضعف هایی هستید/

نازنین:

اجتناب از روابط یا نزدیک شدن به افراد نشونه ای دیگست./ این رفتار اغلب به دلیل ترس آسیب دیدن و نزدیک شدن به دیگرانه/اگر تو کودکی آسیب دیدید یا رها شدید/ طبیعی است که بخواهید از روابط اجتناب کنید/ حتی اگر این تصمیم یه تصمیم آگاهانه نباشه//.

مژگان : 

نشونه بعدی: پریدن از رابطه ای به رابطه دیگه س./درست مثل کسانی که برای دوری از دردهای عاطفی از روابط اجتناب می کنن/ کسانی که از رابطه ای به رابطه دیگر می پرن/ اغلب سعی می کنن/ جای خالی زخم های دلبستگی خودشونو رو پر کنن/ یه جورایی می تونن با بودن تو یه رابطه به نوعی/ به خودشون ثابت کنن که واقعاً دوست داشتنی و شایسته هستن//

نازنین: 

مرزبندی های  خیلی سفت و سخت یا خیلی سست. // داشتن مرزهای خیلی سست/ مثل اجازه دادن به دیگران برای ورود به قسمت های مختلف زندگی خودتون/، نشونه ی اینه که شما یاد گرفتید که این رفتار دیگران با شما قابل قبوله/. به همین ترتیب، کسانی که مرزهای خیلی سفت و سختی دارن /ممکنه تو تلاش برای محافظت از خودشون باشن//.

 

مژگان:

و نشونه ی آخر/ تلاش برای اصلاح دیگرانه/ اگر با والدین یا مراقبی بزرگ شدید که با بیماری روانی یا مصرف مواد دست و پنجه نرم می کردن/، ممکن  حس کمک برای شفای دیگران را در روابط بزرگسالی خودتون تجربه کنید/کودک درون شما می گه: “اگر نمی تونستم مادر/پدرم رو درست کنم/ پس شاید بتونم شریک زندگی ام رو و اطرافیانمو درست کنم/

دوستان اگر احساس می‌کنید که این نشونه ها رو دارید/ به دنبال درمانگری باشید که از تروما یا آسیب های روحی آگاهی داشته باشه. /درمانگر خوب می تونه به شما کمک کنه تا با دردها و آسیب‌های حل‌نشده مقابله کنید/

چندتا قدم برای بهبود این تروما میتونیم برداریم/

 

نازنین:

قدم اول اینه که اون رو بپذیرید

بسیاری از مراحل مختلف بهبودی با پذیرش شروع می‌شن، و این یک گام فوق‌العاده مثبتی  که برای بهبودی ترومای دوران کودکی میتونید بردارید/. شما نمی تونید با چیزی مبارزه کنید که از اعتراف به واقعی بودن آن امتناع می کنید/، و نمی تونید از چیزی که نمی گیید وجود داره، خلاص بشید. شاید به حرف یه مفهوم ساده ست /اما اجراش امکان داره برامون دردناک باشه. /

مژگان:

قدم دوم واقعیت ها رو ببینید

البته که آسونه که چیزها رو اونطور که می خواهید ببینید/ نه اونطور که هستن. بازماندگان تروما/ اغلب خودشون رو با ایده ها و واقعیت های نادرست در مورد چگونگی جهان فریب می دن/. تخیل و میل/ مکانیزم های مقابله ای قدرتمندی هستن/. اگرچه می تونن شما رو برای مدتی ایمن نگه دارن،/ اما در نهایت/ توانایی شما را برای رویارویی با حقیقت در مورد خودتون و آنچه برای شما اتفاق افتاده رو/ مختل می کنن/باید همه چیز رو /با تمام بدی ها و زشتی هاشون / به طور واقعی ببینید//.

 

نازنین:

گفتن حقیقت با صدای بلند یک راه شگفت آور قدرتمند برای شروع درمان ترومای دوران کودکیه/. و به معنی اینه که شما اعتراف می کنید که چیزی برای شما اتفاق افتاده و یه اسم وحشتناک، براش دارید./ “من مورد آزار والدینم قرار گرفتم./” “من توسط (نام شخص ) مورد تجاوز جنسی قرار گرفتم./” من خانواده ام را در یک فاجعه طبیعی از دست دادم./ ممکن این اظهارات تلخ و ترسناک باشن/. اما اغلب اولین قدم برای آگاهی کامل و بیداری ذهنه/.

 

مژگان:

پرورش آگاهی

باید خودتون رو بشناسید تا آن‌چه را که احساس می کنید بپذیرید./ هنگامی که یه واکنش عاطفی یا ضربه ای رو تجربه می کنید،/ لطفاً بهش توجه کنید و علل اصلیشو پیدا کنید./ این که به خودتون اجازه بدید که از احساساتتون آگاه باشد، به این معنی که می تونید مشکلات مختلف،/ تأثیر آن‌ها بر زندگی شما / و اینکه از کجا ممکن  نشات گرفته باشن  رو  پیدا کنید/. حتی اگر این روند کمی طول بکشه/.

 

نازنین:

درک کنید که پذیرش به معنای ترجیح نیست

عمل پذیرش به این معنی نیست که شما با اون موضوع مشکلی ندارید./ پذیرفتن به این معنی نیست که شما تسلیم می شید./ پذیرش به این معنیه که متوجه می شید که آن اتفاق افتاده و این یه حقیقته/  لازم نیست از این بابت خوشحال باشید. کافیه اون رو درک کنید/.

 

مژگان:

یکی از سخت‌ترین اما / مسلماً مهم‌ترین بخش‌های شفای ترومای دوران کودکی اینه که / به خودتون اجازه بدید آن موضوع و همه احساسات ناشی از آن رو/ احساس و تجربه کنید/. انجام این تمرین میتونه سخت باشه/ چون هیچ کس نمی خواد آن احساسات وحشتناک را دوباره احساس کنه

شایان به ذکره که / ورود به این مرحله شفا/ بدون حمایت یا کمک حرفه ای ممکنه ایده خوبی نباشه/می تونید سعی کنید با فرآیند های کوچک شروع به باز کردن احساس خودتون کنید،/ سپس از آن خلاص بشید./ در این‌جا چند نکته وجود دارد که به شما اجازه می دهد آسیب دوران کودکی خود را احساس کنید و شروع به بهبودی کنید:

 

نازنین:

با آن‌ها بنشینید

هنگامی که شروع به احساس و برقراری ارتباط با احساسات مرتبط با ترومای دوران کودکی خودتون می کنید،/ با افراط پاسخ ندید/. در عوض،/ متوقف بشید،/ احساسات رو بپذیرید وبعد  سعی کنید با آن‌ها کنار بیایید./ اجازه بدید آن‌ها/ به طور طبیعی/ بدون تلاش برای پنهان کردن یا تغییر/ جریان پیدا کنن./ سپس، آن‌ها را مشاهده کنید و به واکنش بدن خود توجه کنید./ اجازه بدید آن طور که می خواد عمل کنه./ گریه کنید،/ فریاد بزنید،/ به بالشت مشت بکوبید/، احساسات خودتون رو را به طور طبیعی بیان کنید/ همونطوری که از شما خواسته میشه/. وقتی احساس کردید که این فرآیند تمام شده /، خود را از این روند خارج کنید و به حالت عادی در بیارید/.

مژگان:

وقتی احساسات خودتون رو بیان میکنید،/ زمان آن می رسد که / منطق شما بر آن مسلط بشه/. در آن‌چه که احساس کردید به دنبال حکمت باشید و از خدا بخواید هر چیزی رو که نیاز به فهمیدن و درکش دارید در اختیار شما قرار بده/.ببینید / آیا می تونید ریشه های این احساسات و تأثیر آن‌ها بر شما را پیدا کنید؟ /این احساسات می خوان به شما چه بگن/؟

خوب دوستان عزیز امیدوارم تا اینجای برنامه مورد توجه شما قرار گرفته باشه/ اگر در مورد این برنامه سوالی داری میتوانید هم اکنون / سوالاتتون را از طریق واتساپ به شماره 0031-638-989898 و یا از طریق وبسایت (با مشخص کردن نام برنامه) برای ما ارسال کنید

تا ما گلویی تازه کنیم. شمام یه سود پرستشی زیبا گوش کنیدو جایی نرید.  زودی برمیگردیم.

میان برنامه

 

مژگان: 

عزیزان /امیدوارم که از قسمت درس زندگی برکت کافی گرفته باشید/ امروز تو بخش روحانی برنامه راجع به سه مدل قلب باهاتون حرف بزنیم/

اولین قلب پر از  زخم ها، حفره ها و شکاف هاست، شکسته و به تیکه های مختلف دراومده. جالبه که بدونید از  طریق همین شکاف هاست  که تمام عشق، دلگرمی و لطفی که عیسی می خواد به ما بده در قلب ما نفوذ می کنه.

نازنین:

 قلب دوم ، قلبی که با باند یا پانسمانی  که خود فرد روی زخمش قرار میده پوشیده شده  تا آن رو درمان کنه/اما دریغ از این که نمی دونه که زخم های زیر این پانسمان شروع به عفونت می کنن و بد و بدتر میشن/

افراد معمولا به خاطر ترس از رها کردن و دوباره آسیب دیدن انتخاب می کنن که  زخم های خودشون رو با پانسمان بپوشونن و به خدا اجازه نمیدن که زخم هاشون رو لمس کنه.

مژگان: 

قلب سوم/قلبی که  کاملا تجدید و از نو متولد شده و این همونی که خداوند می خواد/ خدا میگه من به تو قلبی نو عطا خواهم کرد . Ez. 36:26

هرچه که خداوند به ما عطا می کنه تو قلب نو/ و تازه  متولد شده می مونه و به بیرون تراوش نمی کنه و به هدر نمی ره/ خبرهای خوب خدا تو قلب ما می مونه و ما رو از درون تغییر می ده/

فکر می کنید شما در حال حاضر صاحب کدوم قلب هستید؟ /آیا به خدا اجازه دادید که زخماتون و شکستگی هاتون رو لمس کنه//

  

نازنین:.

 مژگان 3 ساله پیش یه فیلمی دیدم که کلی کمکم کرد

مژگان:

 واقعا ؟چه فیلمی؟/

نازنین:

 اسم فیلم کلبه ست. تو این فیلم بهمون نشون میده که رفتار آدما هر چه قدر بد و آسیب زننده باشه/ برمیگره به کودکیشون/ رفتاری که باهاشون شده/ یاد میده آدما رو ببخیشیم و قضاوت نکنیم و به قول یه بزرگی می گقت قبل از اینکه /ادمارو قضاوت کنی بدون که عکس العمل اونا /واکنشی که به شرایطی که گذروندن یا/ مشکلی که که توش هستن/   

مژگان: 

نظر شخصی/باید بپذیریم که ادما جوری رفتار می کنن که فکر میکنن درسته نه جوری که ما فکر می کنیم /و دوست داریم باهامون رفتار شه/.  پی بردن به ریشه های رفتاری نباید باعث شه که دنبال مقصر تو گذشته ی خودمون بگردیم بلکه اون ها رو بپذیریم و خودمون واطرافیانمونو ببخشیم/ برای چیزایی که خودمون درش نقشی نداشتیم/

نازنین: 

بیاید همین امروز این قدمو برداریم و خودمون و از گذشته و تاثیرات منفی که فکر میکنیم رومون گذاشته خلاص بشیم. / بیاین قلبمون و بدیم به خدا و ازش بخوایم که نو کنه. / خدا از ابتدا روشن ساخته که : به درون ما توجه می کنه./ این ارزوی قلبی خداست که/ که مردم او رو از روی عشق انتخاب کنن و از طریق این عشق همدیگرو محبت کنن و دوست داشته باشن/ نباید به دروغ های زمینی گوش بدیم و بذاریم افکار منفی ذهنمونو پر کنه //

.مژگان:

 به افسسیان 4: فکر کنید، که میگه

هر قِسم تلخی و غیظ و خشم و فریاد و بدگویی و خباثت را از خود دور کنید، و با یگدیگر مهربان باشید و رحیم و همدیگر را عفو نمایید چنانکه خدا در مسیح شما را هم آمرزیده است.

 ذهن و تفکر ما دائماً تجدید و در حال نو شدنه/ و این روند تا زمانی که ما اینجا روی زمین زندگی می کنیم ادامه داره.

نازنین: 

خب اون داستان چینی بند زن رو که رو یادتونه! گفتیم که اون چینی شاید بهم بند بشه ولی شکلش  عوض میشه و معمولا مثل روز اولش نمیشه… /  یه هنری هست به اسم کینتسکوروی تو ژاپن که ظرف های شکسته رو به هم می چسبونن و اونا رو گرده طلا، نقره یا پلاتینیوم پر می کنن وقتی به این ظر ف ها آمیخته با هنر نگاه می کنی می بینی هیچکدوم شبیه روز اول خودشون نیست ولی زیبایی منحصر به فرد خودشونو دارن .

مژگان:

 زندگی همه ما پر از تیکه هایی که به هر دلیلی شکستن/ خدا اون چسب طلاییه که این تیکه ها رو به هم میچسبونه/ انقدر هنرمندانه که از روز اولشم زیباتر و با ارزشمند تر میشه/ بذاریم ارزش روحمون بالا بره/ بذاریم خدا خودش شکافهای قلبمون و پرکنه

عیسی میدونه که ما تو زندگیامون درد و رنج رو تجربه می کنیم و او بی درنگ این زخم ها را تشخیص می ده / او از همه ی ضعف ها و شکستگیهای ما خبر دارد و می خواهد که آن ها را شفا بده./ او تنها  برای  برداشتن گناهان ما به روی صلیب نرفت،بلکه برای ما بخشش میاره و  و ما رو شفا می ده.

 

نازنین: 

تو کلام خدا /آیه های زیادی تو مزمور می تونه حال دلمون و خوب کنه

بیاید چندتاشو با هم مرور کنیم

اما من در وصف قدرت تو میسرایم/ صبحگاهان در وصف محبت تو شادمانه می سرایم/ زیرا تو/ قلعه ی بلند منو/ پناهگان من در روز تنگی

در آسمان جز تو که دارم؟ و بر زمین/ هیچ چیز را جز تو نمی خواهم/تن و دل من ممکن است زائل شود/ اما خداست صخره ی دلم و نصیبم /تا به ابد و تا به آخر/

مژگان: تو مغرب و مشرق را به شادی وا میداری /

تو شیون مرا به رقص بدل کردی/ پلاس را از تنم به در آوردی و مرا شادی پوشانیدی

بیاین بذاریم خدا شادی تنمون کنه تو دنیایی که همه جا دلیل برای ناراحتی و ناامیدیه/ پر از دلیل برای کم آوردن و موفق نشدنه/ بیاین باور کنیم/ ایمان داشته  باشیم / که خدامون از همه چی با خبره و همه ی چیزایی که برامون پیش اومده برای خوبی ما بوده / حتی اگه ما قادر به فهمش نباشیم

نازنین:

 یاد داستان یکی از استادامون افتادم/ داستان 2 تا سنکگ مرمر از یه شکل و یه جنسه/ هر دو  با یه مرغوبیت و مقاومت

هر دوشون به سنگ تراشی فرستاده میشن/ یکی از سنگ ها با اولین ضربات سنگ تراش ترک برمیدا و میشکنه/ پس به خاطر پایداری کمش میشه/ سنگ زیر پا/ سنگه دیگه ماه ماه ها زیر ضربه های سنگ تراش دووم میاره /تبدیل میشه به یه مجسمه ی قیمتی و میذارنش تو موزه/ استادمون میگفت همه ی سختی ها و درد و رنجی که میکشیم مثل اون ضربه های سنگ تراشه/ داره روح ما رو جلا میده و شکل میبخشه/ اگه دووم بیاریم و نشکنیم روحمون تبدیل به همونی میشه که خدا می خواد همونی که برامون در نظر داره/

مژگان:

چه داستان جالب و آموزنده ای/ واقعا همینطوره/ انگار هر وقت که با موفقیت از یه شرایط سخت بیرون میای / دیگه آدم قبلی نیستی/ انگار بزرگ شدی و چیزایی رو به دست آوردی که قبل نداشتی/ البته هم ی این تغییرات درون ما اتفاق می افته/ تنها ماییم که این تغییر خبر داریم و شاید اطرافیانمون تا مدت ها متوجه این تغییر نشن/

نازنین:

بله اما ما میدونیم که خدا در ما کار کرده و ما رو برای خودش پرورش داده.

تو مرا از تنگی ها و بلاهای بسیار گذراندی / دیگر بار/ جانم را احیا خواهی کرد/آری ذیگر بار مرا از اعماق زمین بر خواهی آورد. مزمور 2071

یادتون نره خدا به داشتن فرزندایی مثل شما  افتخار می کنه … دوستان، اکه شما هم به خدا اجازه دادید که تیکه های قلبتونو به هم بچسبونه و شفا بده/ از قلب نویی که بهتون داده با ما به اشتراک بذارید.

از این رو، برای شما دعا می‌کنم که محبتتان نسبت به دیگران روز بروز فزونی یابد و دانش و بینش روحانی‌تان نیز به حد کمال برسد،  ۱۰ تا بتوانید فرق میان خوب و بد، و درست و نادرست را تشخیص دهید. دعا می‌کنم که زندگی‌تان چنان پاک گردد که هیچکس نتواند تا زمان بازگشت خداوند ما مسیح، عیبی در شما بیابد.  ۱۱ همچنین دعا می‌کنم که همواره به اعمال نیکو بپردازید، اعمالی که باعث ستایش و جلال خداوند می‌گردند و نشان می‌دهند که شما فرزند خدا هستید. فیلیپیان

مژگان. 

اگر مورد دعایی یا سوالی دارید، باعث افتخار ماس که در حد توانمون بتونیم بهتون کمک کنیم. شما می‌تونین از طریق شماره واتساپ 98-98-98-638-0031 

و یا آدرس ایمیل info@persianworldradio.com  و همچنین از طریق وبسایت رایو جهانی پارس به نشانی persianworldradio.com با ما در تماس باشید و پیامها و نظرات خودتون رو برای ما ارسال کنید.

یه نکته مهم هم اینه بعد از گوش کردن برنامه در وبسایت / میتونید در کادر پایینش / نظراتتون رو در مورد همون برنامه برای ما ارسال کنید. 

تا یه برنامه ی دیگه، مهمون خونه هاتون هستیم. خدانگهدار

نازنین: 

مثل همیشه ما منتظر شنیدن نظرات و پیشنهادات شما هستیم. از خداوند میخوام تا تسلی خودش رو در تک تک روابط شما جاری کنه تا زیبایی روابطتون چند برابر بشه. در پناه خدا باشید.