33-دخالت والدین در مسائل زناشویی فرزند

نام برنامه: خانواده ما قسمت 33-  دخالت والدین در مسائل زناشویی فرزند

موضوع: دخالت والدین در مسائل زناشویی فرزند

نویسنده: حامد و ارزو

گویندگان:حامد و ارزو

تایید کننده: سیاوش – سعید – سیامک  

ارزو:

سلام و صد سلام به شما دوستان عزیزم به شما همراهان  گرامی که وقت   با ارزشتون رو   در اختیار ما قرار می‌دین من آرزو هستم و به همراه حامد عزیزم با شما هستیم

 حامد:

  درود بر شما \ من هم حامد هستم و و از اینکه باز هم در خدمت شما هستم خوشحال و خرسندم امیدوارم حال دلتون خوب خوب باشه و شاد و پر انرژی در کنار خانواده از لحظاتتون بهترین استفاده رو ببرین

آرزو:

منم آرزوی شادی و سلامتی برای همه شما  دوستان و شنوندگان عزیزم دارم و قبل از اینکه بریم سراغ بحث امروز ازتون می‌خوام که حتماً نظرات پیشنهادات و انتقادات خودتون رو از طریق راه‌های ارتباطی رادیو جهانی پارس برای ما ارسال کنید مطمئنم که شما هم مثل ما دوست دارین که تجربیاتتون رو در اختیار دیگران قرار بدین تا اون‌ها هم بتونن بدون اینکه از اتفاقی ضربه بخورند یا حادثه ناگواری براشون پیش بیاد با استفاده از تجربه شما اتفاقات زندگی رو به خوبی پشت سر بذارن و بدونن که فقط اون‌ها نیستن که مسائل مختلف رو تجربه می‌کنن و باهاش مواجه میشن

حامد:

بله دقیقاً همینطوره این برنامه برای شماست و ما امیدواریم که مورد توجه شما قرار بگیره و شما هم در بهبود برنامه به ما کمک کنید

 آرزو:

از دیروز تا حالا خبری به من رسیده که بابتش خیلی ناراحتم و حس خیلی بدی دارم یکی از دوستان نزدیکم متاسفانه از همسرش  جدا شد  نکته جالب توجه اینه که مینا و همسرش خیلی همدیگرو دوست داشتن و ازدواجشون یک ازدواج عاشقانه بود از دیروز دارم بهش فکر می‌کنم که چرا اینجوری شد البته کم و بیش در جریان اتفاقات مابین  اونها هستم متاسفانه مینا جان  \حریم خصوصی بین خودش و همسرش رو تبدیل به یک حریم عمومی کرده  به خصوص برای خانواده خودش یعنی پدر و مادرش و این خیلی بده و به طور اصولی رعایت نکردن حریم خصوصی یکی از بزرگترین عوامل ایجاد اختلاف بین زن و شوهره

 حامد:

بله من هم از شنیدن این خبر خیلی متاسف شدم خیلی زوج خوب و دوست داشتنی بودن هنوز روز عروسیشون رو یادمه چقدر عاشقانه همدیگرو نگاه می‌کردند و حتی بعد از اون هم بین ما  به خاطر عشق و علاقه معروف بودن

آرزو:

چون مینا از دوست‌های خیلی قدیمی منه من با خانواده‌اش هم آشنا  هستم بارها بهش گفته بودم که اگر که اختلافی بین تو و همسرت به وجود میاد بین خودتون حل کنید اگر دعوا می‌کنین یا اختلاف نظری دارید سریع نرو همه رو برای خانواده  یا اطرافیان تعریف کن تو شوهرتو دوست داری همسرتو دوست داری و  تو چند ساعت بعد و حتی همون لحظه یا فردای اون روز همه چی رو فراموش می‌کنی ولی پدر و مادر و خانواده تو و اطرافیانت حرف‌هایی رو که تو بیان می‌کنی رو فراموش نمی‌کنن و در بهترین حالت فقط رفتار خودشون نسبت به همسرت عوض میشه و یا حتی بدتر از اون ممکنه انقدر پیش تو بدگویی کنن که روی رفتار تو هم تاثیر بزار یا راهکارهایی رو به اشتباه بهت ارائه بدن چرا که اون‌ها خانواده تو هستند و تو رو دوست دارن همش دارن به این فکر می‌کنن که چیکار کنم فرزند من ضرر نکنه یا پیروز میدون باشه در حالی که زندگی زناشویی اصلاً میدون جنگ نیست و اختلاف نظر همیشه وجود داره و زن و شوهر ممکنه دعوا کنن و گاهاً این دعوا ممکنه سنگین هم باشه اما همه ما می‌دونیم که خیلی وقتا در کوتاه‌ترین زمان ممکن این بین زن و شوهر حل میشه و همه چی فراموش میشه 

حامد:

دقیقاً همین طوره که میگی حتی اگرم یه مسئله حل نشدنی وجود داشته باشه که خودمون به تنهایی قادر به حل اون مسئله نیستیم  می‌تونیم به یک شخص سومی مراجعه کنیم که بی‌طرفه یعنی هیچ پیش زمینه ذهنی و احساسی نسبت به هیچ کدوم از ما نداره مثل روانشناس درسته که بعضی مسائل نیاز به یک متخصص داره ولی باید بدونیم که  اون متخصص‌ها پدر و مادر و خانواده ما نمی‌تونن باشن 

آرزو:

البته منظور حامد جان دقیقاً اینه که درسته که پدر و مادرها تجربه زندگی زناشویی دارند و خیلی اتفاقات رو توی زندگی پشت سر گذاشتند  اما چون نمی‌تونن به صورت کاملاً بی‌طرف و بدون  در نظر گرفتنه احساساتشون نسبت به فرزندشون موقعیت رو تحلیل کنند و راهکار مناسبی در اختیار ما قرار بدن گزینه مناسبی برای مشورت و مشاوره نیستن و بهتره که ما این حریم خصوصی رو حفظ بکنیم به قول حامد جان با همون شخص ثالث که روانشناس و  مشاور خانواده س \ مشورت بکنیم و خوب فکر کنیم و حساب شده عمل کنیم و البته یادمون باشه که لازم نیست همه جزئیاتو ریز به ریز تعریف کنیم مشاور کار خودشو بلدهو همین که در جریان قرار بگیره که کلیات موضوع چیه کافیه 

حامد:

مسلماً  در دوران نامزدی و ابتدای ازدواج تازه عروس و تازه دوماد هیچ تجربه‌ای از زندگی مشترک ندارن و حتی اگر ازدواج عاشقانه‌ای هم داشته باشن مرتکب اشتباهات خیلی زیادی میشن می‌تونن از مشاوره‌های قبل از ازدواج یا بعد از ازدواج استفاده کنن کتاب بخونن پادکست‌های مختلف گوش کنن خوشبختانه خیلی راه‌های زیادی هست که  امروزه ما در اختیار داریم و قدیما اصلاً همچین چیزهایی وجود نداشته 

مسلماً هممون موارد خیلی زیادی از راهنمایی‌های پدر \مادر و نزدیکان رو\ دیدیم و شنیدیم مثلاً همین که میگن گربه رو دم حجله بکش تا حساب کار دستشون بیاد 

خب  اگه طرف انقدر سطح فکرش پایینه که نمی‌دونه  حریم تو چیه و باید چه چهارچوب‌هایی رو حفظ کنه چرا داری باهاش ازدواج می‌کنی که بخوای با یک سری رفتارها به اصطلاح گربه رو دم حجله بکشی و چهارچوب‌ها رو بهش نشون بدی اصلا این ازدواج از ابتدای کار اشتباهه 

 آرزو:

ببین مثلاً من اگه خواهرم بیاد تعریف کنه که شوهر خواهرم باهاش دعوا کرده یا یه حرفی رو بهش زده یا اونو به گریه انداخته درسته که قضاوتی نمی‌کنم و حرفی نمی‌زنم که بخوام اونو حرسی کنم  که کار خراب‌تر شه اما خواسته یا ناخواسته این کار خواهرم باعث میشه که توی ناخودآگاهم گارد خاصی نسبت به شوهرش داشته باشم  و ممکنه باعث ایجاد دشمنی بشه مطمئناً همه ما اینجوری هستیم و البته بعضیا با بدگویی و دامن زدن به ماجرا به اصطلاح هیزم بیشتر توی آتیش اختلاف  می‌ریزن و نه تنها مشکل حل نمی‌شه ه بلکه خراب‌ترم می‌شه 

بابای خدابیامرزم همیشه می‌گفت زن و شوهر دعوا کنن ابلهان باور کنن 

حامد:

به نظرم اگرم یه وقتی یه دوستی یا یه کسی می‌خواد از زندگی شخصیش برای شما تعریف بکنه و از اختلافاتش بگه بهتره که بهش گوشزد کنی که این کار فایده‌ای نداره و شما متخصص نیستی\ این کارش نه تنها فایده‌ای نداره بلکه ممکنه کاملاً به ضررش تموم بشه وبهترین کاری که می‌تونی برای دوستت بکنی اینه که از یک روانشناس خوب برای اون‌ها وقت بگیری تا شاید بتونن با دریافت یک مشاوره خوب از وخیم شدن اوضاع جلوگیری بکنه ویا حتی مشکل رو حل بکنن و  آتیش اختلاف را  خاموش کنن

 آرزو:

من این نظرتو دوست داشتم و همیشه یادم می‌مونه\\ استاد سخن سعدی میگه:

شکایت کند نوعروسی جوان   

به پیری ز داماد نامهربان

که مپسند چندین که با این پسر

به تلخی رود روزگارم بسر

کسانی که با ما در این منزل‌اند

نبینم که چون من پریشان‌دل‌اند

زن و مرد باهم چنان دوست‌اند

که گویی دو مغز و یکی پوست‌اند

ندیدم در این مدت از شوی من

که باری بخندید در روی من

شنید این سخن پیر فرخنده فال

سخندان بود مرد دیرینه سال

یکی پاسخش داد شیرین و خوش

که گر خوبروی است بارش بکش

دریغ است روی از کسی تافتن

که دیگر نشاید چون او یافتن

چرا سرکشی زان که گر سرکشد

به حرف وجودت قلم درکشد؟

یکم روز بر بنده‌ای دل بسوخت

که می‌گفت و فرماندهش می‌فروخت

تو را بنده از من به افتد بسی

مرا چون تو دیگر نیفتد کسی

تو این حکایت\ شکایت عروس به  پیر دنیا دیده  و نصیحت‌هایی که اون فرد دنیا دیده به اون نوع عروس کرد رو خوندیم  در واقع این  زوج هستن که باید باهم کنار بیان\\

 اگر در زندگیمون تفاهم وجود نداره باید خودمون ایجاد کنیم  وگرنه در زندگی هیچ کس\ همه چیز ایده آل نیست و انسان نباید مدام خودشو با بقیه مقایسه کنه که آی شوهرم این خصوصیت داره یا چرا شوهر فلانی انقدر خوبه این کارو می‌کنه اون کارو می‌کنه چرا شوهر من این کارو نمی‌کنه یا زن فلانی رو ببین تو چرا اونجوری نیستی و از این قبیل  حرفا 

مقایسه کردن زندگی خودمون با دیگران واقعا به آرامشمون توی زندگی لطمه میزنه خیلی از ماها فقط نگاهمون به زندگی دیگرانه و فکر می کنیم زندگی هیچکی توش اختلاف نظر و  اختلاف سلیقه نیست و تنها زندگی ماست که توش اینقدر بحث و اختلاف هست \ در واقعه اون چیزی که ما از زندگی و روابط بقیه  می‌بینیم یه ویترین نمایشیه  و قطعاً اون‌ها هم خودشون اختلافاتی دارن 

اگر توی خانواده بین دو نفر بحث و گفتگو نباشه که حتماً یه جای کار می‌لنگه یعنی  زن و شوهر هیچ اهمیتی برای هم ندارن  و قید همو زدن

 وقتی شما با یک فردی بحث می‌کنین یا صحبت می‌کنین اهمیت اون فرد باعث میشه که شما سعی کنین که از بحث تون به نتیجه برسین \ همه ی ما این و شنیدیم که دعوا نمک زندگیه زناشوییه

فقط ما باید اول به بلوغ رسیده باشیم تا بتونیم باهم به تفاهم برسیم \خیلی چیزها رو باید از طرفمون قبول کنیم بالاخره هر کسی یه ویژگی هایی داره که شاید باب سلیقه اون یکی نباشه چون ماهم برای فرد مقابل همین شرایط رو داریم پس با غر زدن و شکایت کردن و این جور داستانها فقط به زندگی و رابطمون آسیب می رسونیم

حامد:

در کلام خدا می‌خونیم: 

 او در جواب ایشان گفت: «مگر نخوانده‌اید که خالق در ابتدا ایشان را مرد و زن آفرید،    و گفت از این جهت مرد، پدر و مادر خود را رها کرده، به زن خویش بپیوندد و هر دو یک تن خواهند شد؟   بنابراین بعد از آن دو نیستند بلکه یک تن هستند. پس آنچه را خدا پیوست انسان جدا نسازد.»

متی ۱۹ آیات ۴ تا ۶

در کلام می‌خونیم که فرد باید پدر مادر خود را رها کنند و با همسر خود یکی شود و از منیت و فردیت عبور کنه و تبدیل به ما بشوه اینکه صراحتا به ما دستور میده که پدر مادر خود را رها کنید و به همسر خود بپیوندین به این معنیه که شما دیگر جایگاهتون به عنوان فرزند یک خانواده بیرون میاین و به عنوان سرپرست و مسئول یک زندگی قرار میگیرید 

در روانشناسی امروزه هم تاکید شده که شما اول باید مادر و پدر خودتونو طلاق بدهید بعد ازدواج کنید 

البته این ترک کردن پدر و مادر به معنی کنار گذاشتن اونها نیست بلکه شما باید به بلوغ برسید که صد البته احترام و سر زدن به آنها منظورم نیست و کلام هم در این مورد \ ما رو ترقیب میکنه که به  پدر و مادر خود خوبی کنیم اما دیگر فقط فرزند آنها نیستیم  بلکه ما خود یک خانواده جدید خواهیم بود 

ارزو: 

در قسمت دیگه ایه هم میخونیم آنها دیگر دو تن نیستن بلکه یک تن خواهند بود 

این جمله داره به ما اینو میگه که باید در زندگی تفاهم داشته باشم و ما باید به وسیله صحبت کردن و تفاهم با هم یک وجود واحد تبدیل بشیم اون موقع است زندگی مستحکم میشه 

مثلاً شما بدن خودتونو در نظر بگیرید آیا میشه اینکه مثلاً به یکی از عضوهای بدنتون فکر نکنین مثلاً بگید که اگه پام درد می‌کنه ارتباطی به من دست نداره یا مثلاً من فقط به قلبم فکر می‌کنم و کاری به ریه هام ندارم تمام بدن یکپارچه و یک دسته و هیچ وقت مشکلی بین اعضای بدن پیش نمیاد پس اگر ما هم بتونیم توی زندگی به اون یکپارچگی برسیم و زن و مرد تبدیل یک تن بشن یا به اصطلاح من و تو تبدیل به ما بشه خیلی از مشکلات  دیگه به وجود نمیاد 

حالا چطور میشه به اون یک پارچه ای و یک تن تبدیل شد کلام مرا رو تو آیه ۳۳ از افسسیان باب ۵ راهنمایی می کند که 

 به هر حال هر شوهری باید زنش را مانند خودش دوست بدارد و هر زنی نیز باید شوهرش را محترم بشمارد‌.

یعنی هر مردی باید همسرشو اونجوری که خودشو دوست داره \دوست داشته باشه 

یعنی اگه یک سری کارها رو یا یک سری چیزهایی برای خودش دوست نداره از همسرش نباید بخواد 

یا اگه برای خودش حقی رو قائل میشه باید اون حق رو هم برای همسرش هم در نظر بگیره

و در ادامه هر زنی هم باید احترام همسرشو داشته باشه و حرفهاش گوش کنه نه اینکه بگه من هر کاری که می خوام بکنم و اون باید با من همراه بشه 

در واقع همه چیز دوطرفه خواهد بود یعنی هم احترام متقابل باید باشه هم محبت و علاقه 

تا زن و مرد بتونن یکی بشن و زندگیشون رو با ارامش و زیبایی جلو ببرند

دعای این برنامه رو حامد جان شما برامون بخون 

حامد 

حتما 

،،،،،،،،،،

،،،،،،،،،،،،،

،،،،،،،،،،،،،،،،

امین 

ارزو 

امین و خدا یارو نگهدارتون باشه

حامد :

شما رو به دستان پرقیض خداوند می سپارم 

 تا درودی دیگر بدرود